eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
846 عکس
294 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود ... @golchine_sher
این روزها که دیدنتان کیمیا شده این خانه بی نگاه تو دارالعزا شده باور نمی کنم چقدر آب رفته ای حتی برای ناله لبت بی صدا شده من میخ بر دلم نه، به تابوت می زدم هر چند خنده ای به لبت آشنا شده شرمنده ام که بودم و پای غریبه ها با شعله های سرخ به این خانه وا شده شرمنده ام که بودم و نامحرمان شهر آن گونه در زدند که از هم جدا شده فهمیده ام چه بر سرت آن روز آمده از وضع چادری که پر از رد پا شده وقت نفس کشیدن تو این صدای چیست این استخوان سینه چرا جا به جا شده؟! پیراهن حسین مرا دوختی ولی افسوس حرف روز و شبت بوریا شده با زینبم بگو سه کفن مانده پیش ما با زینبم بگو که به غم مبتلا شده با او بگو که بوسه زند بر گلوی خشک بر حنجری که محمل سر نیزه ها شده با او بگو که بوسه زند جای مادرش بر پیکری که خرد شده، آسیا شده لطفی به بیت ولایت @golchine_sher
نقش مهمی در این نمایشنامه ندارم قرار است او در یک کافه کوچک آن طرف میز بنشیند و من این طرف میز نباشم @golchine_sher
برای تیم ملی ایران بعد از دو ماه خون جگر خوردن در عصر سرد جمعهٔ آذر ماه لبخند بر لبان وطن گل کرد با عزمتان به عرصهٔ میدانگاه بسیار طعنه‌ها که ز نامردان دیدید و بغض خویش نهان کردید شیطان هزار وسوسه کرد اما وجدان هر آنچه گفت همان کردید در اشتیاق گلشن بیگانه خود را به منجنیق نیفکندید وقتی وطن در آتش و خون می‌سوخت هیزم در این حریق نیفکندید جرم شما چه بود: چرا خواندید با هم سرود ملی ایران را؟! یا این که روی دوش چرا بردید با خود، درفش خاک دلیران را؟! از دست نارفیق نمک‌نشناس خنجر ز پشت گرچه بسی خوردید نوکیسه بود و باخت در این میدان اما در این قمار شما بردید کاری که در زمین قطر کردید مرهم به جان زخمی میهن شد بدخواهتان شکار نگون‌بختی در تور پاره پارهٔ دشمن شد @golchine_sher
گرچه امروز مرا کشت و نیامد به‌سرم کاش فردا به‌سر خاک من افتد گذرش @golchine_sher
"روح برخواسته از من ته این کوچه بایست بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم" @golchine_sher
خدا کند، وسطِ فتنه‌ها، خموش نباشم هرآن‌چه هستم، باشم، وطن‌فروش نباشم اگر که آتشِ کینه، شرر به خاکِ وطن زد، میانِ شعله، به دور از، خروش و جوش، نباشم وَ یا به گاهِ رشادت، در آن‌طرف‌ترِ ایران، به فکرِ خویش، به دنبالِ عیش و نوش نباشم به خونِ خویش بغلتم، برای یک نفس اما میانِ جمعیتِ خائنِ وحوش، نباشم برایِ گفتنِ ناحق، خوشا صدایِ بلند و برایِ دم زدن از حرفِ حق، خموش نباشم چه فایده؛ همه‌ی عمر، سر به سجده گذارم، ولی به موقعِ فرمانِ دوست، گوش نباشم به زیرِ چکمه‌ی دشمن، زِ خواب خیزم اگر من به وقتِ‌ یاریِ مولای خود، به هوش نباشم @golchine_sher
ما کتاب کهنه ای هستیم سرتا پا غلط! خواندنی ها را سراسر خوانده ایم امّا غلط! سال ها تدریس می کردم خطا را با خطا سال ها تصحیح می کردم، غلط را با غلط! بی خبر بودم دریغا از اصول الدین عشق! خط غلط، انشا غلط، دانش غلط، تقوی غلط! دین اگر این است ! بی دینان زِ ما مؤمن ترند این مسلمانی ست آخر؟  لا غلط الّا غلط ! روز اوّل درس مان دادند، یک دنیا فریب روز آخر مشق ما این بود: یک عُـقـبا غلط! گفتنی ها را یکایک هر چه باد و هر چه بود شیخــنا فرمود امّا یا خطا شد یا غلط! گفتم از فرط غلط ها دفتر دل شد سیاه! گفت می دانم غلط داریم آخر تا غلط ! روی هر سطری که خواندیم از کتاب سرنوشت دیده ی من یک غلط می دید و او صدها غلط! یا رب از تو مغفرت زیباست، از ما اعتراف یا رب از تو مرحمت می زیبد و از ما غلط! قزوه @golchine_sher
ندارم مَحرمی، وَز مو به‌ مویم راز می‌ریزد چه‌ها ریزم برون از چاکِ دل گر مَحرمی بینم... @golchine_sher
در را به رویم وا کنی اشکال دارد؟ از انزوا پروا کنی اشکال دارد؟ از "دوستت دارم" چرا می‌ترسی این‌قدر؟ قفل دهان را وا کنی اشکال دارد؟ با من که از شوق صدایت زنده هستم امشب کمی نجوا کنی اشکال دارد؟ آغوش تو تا کی بماند خشک و خالی؟ من را درونش جا کنی اشکال دارد؟ آن عشق پنهان در دلت را نازنینم! با بوسه‌ای افشا کنی اشکال دارد؟ با من که از شمشیر دنیا زخم خوردم یک ذره بهتر تا کنی اشکال دارد؟ با کلّ آدم‌ها اگر قهری عزیزم! من را که استثنا کنی اشکال دارد؟ دارم به در می‌کوبم امشب، تَق تتق تق در را به رویم وا کنی اشکال دارد؟ @golchine_sher
شهر آینه‌دار می‌شود با یک گل پروانه‌تبار می‌شود با یک گل گفتند نمی‌شود، ولی می‌بینند یک روز بهار می‌شود با یک گل @golchine_sher
گاهی میانِ خلوتِ جمع یا در انزوای خویش موسیقیِ نگاهِ تو را گوش می کنم وز شوقِ این محال که دستم به دستِ توست، من جای راه رفتن پرواز می کنم … @golchine_sher