eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
846 عکس
294 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
حق داشتی سکوت کنی در جواب من شک داشتی تو هم به من و انتخاب من میسوزم از فراق و تو لبخند میزنی ای خنده ی تو آتش روز عذاب من تعبیر خوابهای مرا از کسی مپرس بگذار روی چهره بماند نقاب من آیینه ی تواَم، عطشم را نگاه کن یک لحظه خیره شو به خودت، آفتاب من با آه خواندمت که خدا را قسم دهم آه ای دعای نیمه ِشب ِ مستجاب من! @golchine_sher
شرمنده‌یِ پاییز و بهارم بی تو پامالِ غم و، زار و نزارم بی تو... برگشته‌ام از مقبره‌یِ خاطره‌ها اندوهِ پس از دفن و مزارم بی تو... @golchine_sher
گاهی بر سکوت اصرار می‌کنیم زیرا چیزهایی وجود دارد که کلمات نمی‌توانند از عهده آنها برآیند @golchine_sher
و هر شب دیوانگان را پشت دیوار خانه پناه داده ام دست هایم را برای به آغوش کشیدن باد گشوده ام و چشم هایم را به جاده دوخته ام شاید تو همان دیوانه ی مهربان باشی که باد در جاده ها تنت را بوییده @golchine_sher
تو سرگرمِ بَهاری! من دل آشوبِ زمستانم چه سودم شانه وقتی اول و آخر پریشانم؟ همان بهتر که مشت از گوهرِ دریا تُهی باشد چه بسیار و چه کم، هر قدر بردارم پَشیمانم! اجل شد همدم شب های تنهاییم و فهمیدم "تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم" شبیه ارگِ  بعد از پنجم دی، دلخوش اینم که دیگر بعد از این چیزی نخواهدکرد ویرانم! زمان یعنی همین خط ها که می افتد به پیشانی همین خط ها که افتاده ست بر دیوار زندانم ندانستن گناهش چیست؟بعداز تو که من بودی کسی اسم مرا پرسید، می گویم نمی دانم! @golchine_sher
دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت مژه‌ات تیر کجی بود و برای پرتاب چون که ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت همه انگار که ناخواسته لبخند زدند نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت حفره‌ای بود پر از خون وسط سینه‌ی من مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
وقتی خورشید برای سلام کردن به تو طلوع می کند ، چرا من گل آفتابگردانی نباشم که برای دوست داشتن ات بیدار می شود @golchine_sher
دست من هم بده آن جام ازل را لُطفاً برسان تا دم این خانه أجل را لُطفاً زُلف تو رونق گردشگری چشم و دل است تو بپوشان کمی آن تاج مَحّل را لُطفاً مُژه هایت چقدر با دل من بازی کرد رو به پایین بده اَقمار زُحَل را لُطفاً بوسه از گونه ی تو خوبترین کار من است تو مُهَیا بُکُن این خَیرُالعَمل را لُطفاً شُده این حرکت ابروی تو ویرانگر دل هِی مَلرزان پس از این خَطّ گُسَل را لُطفاً من به کندوی عسلهای لبت حساسم با زبان پاک نَکُن ظرف عسل را لُطفاً چشم را باز کن و بسته و تکرار بُکُن آخر دوره آن شاه غزل را لُطفاً هر که طاووس بخواهد نَکِشَد جُور، بده با کمی ناز تو تغییر مَثَل را لُطفاً @golchine_sher
عقل اگر می‌خواهد از درهای منطق بگذرد باید از خیر تماشای حقایق بگذرد آنچه آن را علم می‌دانند، اهل معرفت مثل نوری باید از دل‌های عاشق بگذرد طفل می‌گرید مگر می‌داند این دنیا کجاست؟ عمر چون با های های آمد به هق هق بگذرد هر بهاری باغبان راضی به تابستان شود باید از خون دل صدها شقایق بگذرد صبر بر دور جدایی نیست ممکن بی شراب همتی کن ساقیا! تا مثل سابق بگذرد از گناه مست اگر زاهد به کفر آمد چه غم از خطای اهل دل باشد که خالق بگذرد @golchine_sher
لیلی زندگی ام رفته و مجنون شده ام به جنون رو زده ام تا که به لیلی برسم @golchine_sher