eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
927 عکس
314 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
دهان صبح پر از خنده دیدم و گفتم: غنیمت است در این روزگار خندیدن @golchine_sher
گوشم به سکوتی‌ست که لبریز هیاهوست هر گوشه‌ی این خانه پر از خاطره‌ی اوست بی شانه‌ی او سر به تنم کاش نباشد می‌میرم از این غم که سرم بر سر زانوست جز عشق نفهمیدم و جز عشق ندیدم این گنبدِ دوّار به چشمم خم ابروست! هرگاه سبک‌بار شدم، اوج گرفتم از دیدِ من ای دوست! جهان مثلِ ترازوست یک جرعه بر این خاک نظر کن، که نمیرد این دانه که با شوق، درآورده سر از پوست @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گاهی دمی هست و دلی خورشید زیبا ساحلی مجنون به مجنون می دود لیلا به لیلا منزلی گل کرده ام با بوی تو ماندم اسیر کوی تو هر دم به یاد روی تو دارم پریشان ساحلی ای آنکه از گل گفته ای بی یاد گل نشکفته ای در خاطراتم خفته ای خورشید یک دست دلی خورشید خاورها تویی در عشق باورها تویی شوق صنوبرها تویی هرچند از ما غافلی در ماه شعبان آمدی با عشق یزدان آمدی آه از شهیدان آمدی ای آنکه ماه کاملی دریا به شوقت می تپد آهو به عشقت می دود دریا دلان عشق را زیباترین ساحلی میر علمداران تویی سردار بیداران تویی انگیزه ی یاران تویی تاب و تب هر محملی شور شهید یاد تو در سینه ها فریاد تو جان جهان آباد تو ختم تمام مشکلی @golchine_sher
می‌بینمت از دور و زیاد است همین هم این سوخته‌دل ساخته با کمتر از این هم صدبار صدایت زدم اما نشنیدی یک چشم بگردان به من گوشه‌نشین هم عشقی که زمینی نشود فایده‌اش چیست؟ ای ماه بینداز نگاهی به زمین هم گفتی که ز خود بگذر و دیدی که گذشتم از روح و روان هم، تن و جان هم، دل و دین هم از پیچ و خم رود گذشتیم و رسیدیم از چشمه‌ی تردید به دریای یقین هم ای زاهد اگر منکر عشقی به جهنم! ما با تو نیاییم به فردوس برین هم @golchine_sher
دگران را اگر از ما خبری نیست چه باک نازنینا تو چرا بی خبر از ما شده ای؟ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلواپس روزگار بعد از تو منم پاییزترین بهار بعد از تو منم در من نگریست هرکسی سخت گریست آیینه‌ی داغدار بعد از تو منم @golchine_sher
محروم کن مثل خود از من انتظارت را از من جدا کن ماتم دنباله دارت را بیخود‌ نیا در خواب های گاه و بی گاهم یادم نیاور خاطرات بی شمارت را بعد از من اما هفته ای یکبار با بوسه سیراب کن گلدان روی میز کارت را بر خود بپوشان چند نوبت خوب و با وسواس هر شب پتویی که می‌اندازی کنارت را قبل از همه بیدار شو هر صبح و جای من تا کن مرتب کن جهان را روزگارت را ژاکت بپوش این روز های سرد آبانی شهریوری کن میوه ی باغ انارت را احیا کن این شب را که بی قدر است تاریک است بر لب بیاور جانِ چای بی بخارت را @golchine_sher
خدا کند که دلم پای عهد خویش بماند از او همیشه بگوید، از او همیشه بخواند سپرده‌ام به دل خود که جای غیر نباشد خدا کند بپذیرد، خدا کند بتواند به سوی پنجره‌ای می‌روم که باد سحرگاه غبار غصه و غم را ز شانه‌ام بتکاند نسیم رقص‌کنانی رسیده از طرف او خدا کند که سلام مرا به او برساند خدا کند که بیاید پر از شکوه و شکوفه و طعم صلح و صفا را به عالمی بچشاند کجاست خانه‌ی محبوب من؟ برای دل من چه غم فراتر از این که نشان دوست نداند؟ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا