eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
871 عکس
302 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
نمیدانم به دستت میرسد این نامه ها یا نه اگر هم میرسد، با شوق میخوانی مرا یا نه؟ فقط نام تورا در هر قنوتم زیر لب دارم تو هم میگویی از ناگفته هایت با خدا یا نه؟ به شوق دیدن چشم تو دیشب زود خوابیدم تو هم دیشب مرا در خواب دیدی از قضا یا نه؟ پس از یک عمر دلتنگی اگر دیدی مرا جایی به جا می آوری این چهره ی آشفته را یا نه؟ زمان شعر گفتن اشک من بوی تو را دارد تو هم با بوی باران یاد من می افتی آیا؟ نه... @golchine_sher
حضرت_زینب_س_کوفه زبان_حال_حضرت_زینب_س هر چند به دل عزا زیاد است حسین دور و برِ ما جفا زیاد است حسین ما چشم به یاریِّ خدا دوخته‌ایم روی لبمان دعا زیاد است حسین یک لحظه نشد چشم به هم بگذارم در کوفه سر و صدا زیاد است حسین اینجا به سَرِ یتیم فریاد زدند بی عاطفه، بی وفا زیاد است حسین در کوچه به کوچه‌اش به من سخت گذشت چون چهره‌ی آشنا زیاد است حسین من صابره‌ام میان طوفان بلا اما چه کنم بلا زیاد است حسین شد درد سری، دردِ سرِ طفلانت چون سیلیِ بی هوا زیاد است حسین در مجلسِ صبحِ کاخ، معلومم شد دور لب تو عصا زیاد است حسین @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من را شبیه برکه کن، خود را شبیه ماه کن این شاعر گمراه را، با نور خود همراه کن چشمان من مؤمن شود در مأمن چشمان تو با یک نگاه مختصر، کوه غمم را کاه کن از درد تنهایی دلم، دیگر امانش رفته است من را به خود وابسته کن، از چاله ای در چاه کن در خامُشیِ دهکده، هر کدخدایی شد خدا ویران کن این بت خانه را، خود را خلیل الله کن محسن در این بیغوله ها، دنبالِ یاری آشناست من را شبیه برکه کن، خود را شبیه ماه کن @golchine_sher
یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت خانه ات آباد کاین ویرانه بوی گل گرفت از پریشان گویی ام دیدی پریشان خاطرم زلف خود را شانه کردی شانه بوی گل گرفت پرتو رنگ رخت با آن گل افشانی که داشت در زیارتگاه دل پروانه بوی گل گرفت لعل گلرنگ تو را تا ساغر و مِی بوسه زد ساقی اندیشه ام ، پیمانه بوی گل گرفت عشق بارید و جنون گل کرد و افسون خیمه زد تا به صحرای جنون افسانه بوی گل گرفت از شمیم شعر شورانگیز  آتش ، عاشقان ساقی و ساغر، مِی و میخانه بوی گل گرفت @golchine_sher
با منی اما نفهمیدی که تنهاتر شدم گریه کردم،فکر کردی زیر باران تر شدم سهم تنهایی من یک پاکت سیگار بود سوختم آهسته تا همرنگ خاکستر شدم شب به شب بی خوابی و سردردهای بی کسی قرص خوردم پشت هم محتاج خواب آور شدم گفته بودی دوستت دارم ولی برعکس بود حرف چشم و خط لب های تو را از بر شدم جوجه ی یک روزه ای بودم که در دستان تو با نوازش های دل سوزانه ات پرپر شدم از غرور رو به تاراجم نمانده هیچ چیز کشوری مستعمره بی شاه و بی لشکر شدم باز باران آمد و دلتنگی ام را گریه شست باز باران آمد و من زیر باران تر شدم @golchine_sher
تو می‌توانی بیش از اینها مهربان باشی خورشید باشی، ابر باشی، آسمان باشی مثل هوای بچگی، معصوم و ناآرام! مثل بهار چارده ساله، جوان باشی از لهجه‌ات پیداست اهل سادگی هستی خوبست با تنهایی من، همزبان باشی ای ماه پیشانی‌ترین اسطوره ی خلقت! تو می‌توانی لوح زرین زمان باشی ای شاهکار عشق! ای شیرین‌ترین فرهاد! باید ردیف مثنوی‌های جهان باشی حالا که نامت در غرور موجها جاریست باید خودت سرچشمة آب روان باشی یعنی رفیق روز‌های سخت دلتنگی! یعنی شریک دردهای دیگران باشی هرکس در این دنیای خاکی، قصه‌ای دارد پس سعی کن تا برگ آخر، قهرمان باشی @golchine_sher
باید این دیوانگی یک بار دیگر جان بگیرد آنقدر در کوچه می مانم ، هوا باران بگیرد نِی به غیر از اشک چیزی در بساطش نیست وقتی دختر زیبای خان را چشم یک چوپان بگیرد مثل من هرگز کسی در بند بازویت نبوده که سُراغ از دستهای سرد زندانبان بگیرد لااقل نگذار وقت رفتنت از خاطراتم غیر دستانم کسی روی سرت قرآن بگیرد امتحان زندگی هی سخت تر شد ، شاید امشب امتحان مرگ را پیک اَجل آسان بگیرد @golchine_sher
می ریخت پشت ِپنجره باران شدیدتر باید که شعر ِتازه بگویم جدیدتر هم وزنِ چشمهای تو طوفان به پا کنم تا شب به پای ِماه ِتو گردد سپیدتر دیوارهای شهر تو را جـــار می زنند "قــــفلِ تمام پنجره ها تر! کلید تر"! این روزها که حال دلم زار میزند نزدیک می شوم و تو هی ناپدیدتر باران ِچشمهای مرا سرسری نگیر از من کجاست چشم و دلی پر امیدتر!؟ احساس می کنم به هوای تو شاعرم نبض‌قلم به خاطر تو می چکید تر تنها نشسته ام به تماشای چشمهات بر من ببار حضرت باران شدیدتر...! @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
در آتش و خون رها شدی ای غزّه تو روضه ی صد عزا شدی ای غزه با این همه درد و زخم بر پیکر خود یاد آور کربلا شدی ای غزه @robaiiyat_takbait