ای درآمیخته با هر کسی از راه رسید
میتوان از تو فقط دور شد و آه کشید
پرچم صلح برافراشتهام بر سر خویش
نه یکی، بلکه به اندازهی موهای سفید
سال ها مثل درختی که دم نجاریست
وقت روشن شدنِ اره وجودم لرزید
ناهماهنگی تقدیر نشان داد به من
به تقاضای خود اصرار نباید ورزید
شبِ کوتاهِ وصالت به گمان شد سپری
دست در زلف تو نابرده دو تا صبح دمید
من از آن کوچ که باید بروی کشته شوی
زنده برگشتم و انگیزهی پرواز پرید
تلخی وصل ندارد کم از اندوهِ فراق
شادی بلبل از آن است كه بو کرد و نچید
مقصد آنگونه که گفتند به ما، روشن نیست
دوستان نیمهی راهید اگر، برگردید!
#کاظم_بهمنی
@golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
ما را دم مرگ، آبرو باشد کاش
با دوست مجال گفتگو باشد کاش
عمری بههوای دل خود زیستهایم
جاندادن ما برای او باشد کاش
#میلاد_عرفانپور
@robaiiyat_takbait
عکس تو را با خون پاکت قاب کردند
از جام وصلِ حق ، تو را سیراب کردند
لعنت به جلّادانِ صهیون، کز سرِ کین؛
چون کوفیان،مهمانکُشی را باب کردند...
#شهید_هنیّه
#شهید_القدس
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
تويي كه در دل و جانم هميشه مهماني
به جان عاشق عالم تو حكم مي راني
تو ماه مطلق عشقي كه در مقام رضا
سرود فتح و ظفر را به نيزه ميخواني
تو شهره دو جهاني به لطف و جود و كرم
در آسمان كرامت به ماه مي ماني
چنان فدايي جانان شدي كه در عالم
تو شاخص درجات يقين و ايماني
چه گويمت زجمال و كمال و مهر و وفا
بر آسمان بلند كمال انساني
منم فتاده به دام دلي كه حيران است
كه حال و روز دلم را ، تو خوب مي داني
بيا و دست من روسياه و عاصي گير
به يك نظر دل ما را شفا و درماني
#عباس_دمیرچی
#یا_حسین_ع
@golchine_sher
در کنج دلم عشق کسی خانـه ندارد
کس جای دراین خانه ی ویرانـه ندارد
دل را به کفِ هر که دهم باز پس آرد
کس تاب نگهـداری دیوانـه ندارد
دربزم جهان جز دل حسرت کش ما نیست
آن شمع که می سوزد و پروانه ندارد
دل خانه ی عشق است خدا را به که گویم
کآرایشی از عشق کس این خانه ندارد
گفتم مـهِ من از چـه تو در دام نیفتی
گفتا چه کنم ،دام شـما دانه ندارد
در انجمـن عقل فروشـان ننهـم پای
دیوانـه سر صحبـت فـرزانه ندارد
تا چند کنی قصـه ز اسکندر و دارا
ده روزه ی ،عمر این همـه افسانه ندارد
#پژمان_بختیاری
@golchine_sher
گفتی: شتاب رفتن من از برای توست
آهسته تر برو که دلم زیر پای توست
با قهر می گریزی و گویا که غافلی
سرگشته سایه ای همه جا در قفای توست
سر در هوای مهر تو رفت و هنوز هم
در این سری که از کف ما شد هوای توست
خوش می روی به خشم و به ما رو نمی کنی
این دیده از قفا به امید وفای توست
ای دل، نگفتمت مرو از راه عاشقی؟
رفتی؟ بسوز کاین همه آتشش سزای توست
مارا مگو حکایت شادی که تا به حشر
ماییم و سینه ای که در آن ماجرای توست
بیگانه ام ز عالم و بیگانه ای ز ما
بیچاره آن کسی که دلش آشنای توست
بگذشت و گفت: این به قفس اوفتاده کیست؟
گفتم که: این پرنده ی محزون “همای” توست
#هما_گرامی
@golchine_sher
امام_زمان_ع
ماه درهاله ی ابروی تو کامل شده است
نور از مشرق چشمان تو نازل شده است
آیه های نفست رایحه ی شمس وضحی
هُرمِ لبهای تو ایهام مُزمِل شده است!
قرنها در غم هجران شما شعله نشین
عمر خاکستریِ ماست که حاصل شده است!
شرع هفتاد و دو ملت شده توصیف جنون
زود برگرد که دین کفر قبایل شده است!
میوزد وسوسه ی سامری فتنه پرست
حق کجایی؟ که زمین بستر باطل شده است!
نیست آهی به بساط دل ما؛؛حضرت عشق!
چشم دریا به درت مانده وسائل شده است!
همتی نیست ؛یلِ کوهکنی نیست؛بیا!
حرفها جای عمل ؛فعل ومفاعل؛ شده است!
ناخدا ،غرقه ی طوفانِ بلا گشته زمین
دامنِ حلم شما نعمتِ ساحل شده است
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
این چندمین شب است که من با تو نیستم
این چندمین شب است که در شعله زیستم
این عکس اول است که با هم گرفته ایم
من بی قرار مستی لبخند کیستم
این عکس دوم است در آغاز تشنگی
هم بغض آب قمقمه ات را گریستم
این عکس آخر است که لبخند می زنم
این جا کمی شبیه به زخم تو نیستم؟
این عکس آخر است که با هم گرفته ایم
از ترس مرگ نیست که در عکس نیستم
بر سنگ تابناک تو رمزی نوشته است
دیگر اجازه نیست کنارت بایستم
امشب تمام خاطرهها را گریستم
این چندمین شب است که من بی تو نیستم
#بهمن_ساکی
@golchine_sher
گرچه من سوخته ام دم به دم از تنهایی
دور از آغوش تو یخ بسته ام از تنهایی
خانه در خویش فرو رفته و من خاموشم
رونق تازه گرفته ست غم از تنهایی
نیمه شب لحظه ی یادآوری لب هایت
بوسه بر باد هوا می زنم از تنهایی
همه ی عمر به جز نام تو را مشق نکرد
نکشیده ست چه ها این قلم از تنهایی
امشب اما دو قدم آمده ای سمت دلم
تا که من دور شوم صد قدم از تنهایی
#محمدرضا_طاهری
@golchine_sher