اقتدار
اقرار کن بلندی این اقتدار را
این انقلاب مستمر ریشهدار را
بشکن طلسم ظلمت و از نور دم بزن
با چشم خود ببین قسم آشکار را
باید به تنگچشمی دشمن نشانه رفت
فرّ و شکوه این همه نقش و نگار را
مرگا به ما اگر که به ضحاکها دهیم
این سرزمین رستم و اسفندیار را
ای کوه با شکوه! چه غم سنگ میخوری
میپوشی اینچنین به تن خود وقار را
::
بهمن اگرچه سرد؛ ولی نیمههای آن
حس میکنم طراوت فصل بهار را
#محمدحسن_بیاتلو
https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
در این دریا، چه میجویند ماهیهای سرگردان
مرا آزاد میخواهی؟ به تنگ خویش برگردان
مرا از خود رها کردی و بال پر زدن دادی
اگر این است آزادی مرا بیبال و پر گردان
دعای زنده ماندن چیست وقتی عشق با ما نیست
خداوندا دعای دوستان را بیاثر گردان
من از دنیا به جادوی تو دل خوش کردهام ای عشق
طلسمی را که بر من بسته بودی، بستهتر گردان
به جای اینکه هیزم بر اجاقی تازه بگذاری
همین خاکستر افسرده را زیر و زبر گردان
من از سرمایه ی عالم همین یک «قلب» را دارم
اگر چیزی دگر مانده است، آن را هم هدر گردان
در این دوزخ به جز تردید راهی تا حقیقت نیست
مرا در آتش تردیدهایم شعلهور گردان
فاضل نظری
https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
🔸شراب طهور
(شعری از #سیدمحمدجواد_شرافت به مناسبت میلاد #حضرت_معصومه سلاماللهعلیها)
🔹به دریا رسیدم پس از جستجوها
به دریای پهناور آرزوها
به دریای محضی که این خاک سوزان
گرفته از امواج او آبروها
سلام ای که لطف کریمانهٔ تو
کشانده دلم را به این سمت و سوها
سلام ای که گشته شب بارگاهت
به لطف نگاهت شب آرزوها
شراب طهور است و تسنیم نور است
که در این حرم میچکد از سبوها
چه شعری چه شوری چه عطری چه نوری
به جانم بتابان از این رنگ و بوها
هیاهوی اشک است و آه و تبسم
مرا غوطهور کن در این های و هوها
به مدح تو گفتند و گفتیم اما
تو هستی فراتر از این گفتگوها
که موسی بن جعفر به وصف تو فرمود:
فداها ابوها فداها ابوها
به شوق مدینه به اینجا رسیدم
به زهرا رسیدم پس از جستجوها
https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
🔸داغ دل
(شعری از استاد #علی_انسانی به مناسبت شهادت #امام_صادق علیهالسلام)
🔹از مهر، آسمان مدینه اثر نداشت
من سفرهام کباب، به غیر از جگر نداشت
«ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم»
جز داغ دل، نصیب، جگر بیشتر نداشت
بردند اگر به بزم عدو نیمهشب مرا
آنجا یزید و چوب تر و تشت زر نداشت
از کودکانِ لرزه به پیکر فتادهام
یک تن امید دیدن روی پدر نداشت
گویی مدینه رسم شده خانه سوختن
سهمی دگر ز مادر خود این پسر نداشت
غم نیست خانهام اگر آتش گرفت، شکر
گر خانه سوخت، فاطمهای پشت در نداشت
https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
بگو به عقربه ها موقع دویدن نیست
که شب همیشه برای به سر رسیدن نیست
به خواب گفته ام امشب که از سرم بپرد
شبی که پیش منی، وقت خواب دیدن نیست
من از نگاه تو ناگفته حرف می خوانم
میان ما دو نفر، گفتن و شنیدن نیست
نگاه کن به غزالان اهلی چشمم
دو مست رام که در فکرشان رمیدن نیست
بگیر از لب داغم دو بیت بوسه ی ناب
همیشه شعر سرودن که واژه چیدن نیست
برای من قفس از بازوان خویش بساز
که از چنین قفسی میل پر کشیدن نیست
تو آسمان منی؛ جز پناه آغوشت
برای بال و پرم وسعت پریدن نیست
سیده تکتم حسینی
https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
دوستت دارم پریشان، شانه میخواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم، دانه میخواهی چه کار؟
تا ابد دور تو میگردم، بسوزان عشق کن
ای که شاعر سوختی، پروانه میخواهی چه کار؟
مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه میخواهی چه کار؟
مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!
در دل من قصر داری، خانه میخواهی چه کار؟
خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه میخواهی چه کار؟
شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن
گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟
مهدی_فرجی
https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشوره ی ما بود، دل آرام جهان شد
در اوّل آسایش مان سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد
زخمی به گل کهنه ی ما کاشت خداوند
اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد
آنگاه همان زخم، همان کوره ی کوچک،
شد قلّه ی یک آه، مسیر فوران شد
با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد
با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد
ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد
جان را به تمنّای لبش بردم و نگرفت
گفتم بستان بوسه بده، گفت گران شد
یک عمر به سودای لبش سوختم و آه
روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد
یک حافظ کهنه، دو سه تا عطر، گل سر
رفت و همه ی دلخوشی ام یک چمدان شد
با هر که نوشتیم چه ها کرد به ما گفت
مصداق همان وای به حال دگران شد
حامد عسکری
https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
عاشق که باشی شعر شورِ دیگری دارد
لیلی و مجنون قصهی شیرینتری دارد
دیوان حافظ را شبی صد دفعه میبوسی
هر دفعه از آن دفعه فالِ بهتری دارد
حتی سؤالاتِ کتابِ تستِ کنکورت
- عاشق که باشی - بیتهای محشری دارد
با خواندن بعضی غزلها تازه میفهمی
هر شاعری در سینهاش پیغمبری دارد
حرفِ دلت را با غزل حالی کنی سخت است
شاعر که باشی عشق زجر دیگری دارد
بهمن_صباغ_زاده
https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
تفنگ می شدم ای کاش تا به شانه بگیرد
و یا پرنده که شاید مرا نشانه بگیرد
چنان به آتش مهرش کشانده و به فرارم؛
که هرچه می دوم این شعله ها زبانه بگیرد
مرا کفایت آغوش اوست آه چنان که
دو مرغ عشق که مستانه کنج لانه بگیرد
و چون خمیر پر از شهوت تنور شوم تا
که دستهام به دستانش آشیانه بگیرد
مفاعلن فعلاتن، تو را بهانه بگیرم
مفاعلن فعلاتن، تو را بهانه بگیرد
اگر به او نرسم پس چه بهتر این که بمیرم
که انتقام مرا مرگ از زمانه بگیرد.
#میثم_رنجبر
https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
با رنگ سفید خود خیال انگیز است
چون شیشه گلاب باز عطر آ میز است
هر سال بهار نو عروسی زیباست
او دل نگران عقد با پاییز است
#نوروزرمضانی
https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
زندگان جاوید
نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
خلاف شمع، که میگرید از هلاکت خویش
به روز رزم، سپردند جان و خندیدند..
به جان خصم فکندند لرزه همچون بید
ولی چو کوه، ز باد اجل نلرزیدند
بر آستان رضا، چون غبار بنشستند
بر آسمان شرف، همچو مه درخشیدند
به جنگ دشمن، اگر نقد جان نمیدادند
به جان دوست، چنین منزلت نمیدیدند
اگر به دیدۀ بیگانهاند، چون شب تار
ولی به دیدۀ ما، همچو صبح امیدند
به جان پاک شهیدان که زندهاند «رهی»
دلاوران، که سزاوار جشن جاویدند
#رهی_معیری
https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
موج غم را در دلِ طوفانی ام جا داده ام
گریه را در خاطرِ بارانی ام جا داده ام
بوی حسرت های آغشته به آه عشق را
در حیاط خلوت پنهانی ام جا داده ام
از زلیخای خیال و گریه ی پیراهنش
در ضمیر یوسف زندانی ام جا داده ام
می گذارد نی لبک را بر لبم ،اندوه دل
بغض را در شیونِ حیرانی ام جا داده ام
آیه آیه سوز وصل و زخم های فصل را
در غلاف چاقوُی قربانی ام جا داده ام
خاطرات قاب عکس و گریه ی دیوار را
در گسل های تب ویرانی ام جا داده ام
بعد تو کوچیدم از تقویم سبز زندگی
لانه را زیر پر عریانی ام جا داده ام
#زیبا_حسینی_جیرندهی
https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0