eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
901 عکس
308 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
گر دل نبوَد کجا وطن سازد عشق ور عشق نباشد به چه کار آید دل @golchine_sher
در خیالاتِ خودم در زیر بارانی که نیست می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست می نشینی روبه رویم خستگی در میکنی چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟ باز می خندم که خیلی..!گرچه میدانی که نیست... شعر میخوانم برایت واژه ها گل می کنند یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست چشم می دوزم به چشمت،می شود آیا کمی دست هایم را بگیری بین دستانی که نیست؟ وقتِ رفتن می شود با بغض می گویم نرو پشتِ پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست می روی و خانه لبریز از نبودت می شود باز تنها می شوم با یاد مهمانی که نیست رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است باورِ اینکه نباشی کار آسانی که نیست... @golchine_sher
کز شراب عشق تو در من رگی هشیار نیست..!! @golchine_sher
شبیه بغضِ نوزادی که ساعت هاست می گرید پر از حرفم،کسی اما زبانم را نمی فهمد... @golchine_sher
مادرم گفت: که عاشق نشوی! گفتم: چَشم چِشم های تو مرا بی خبر از چَشمم کرد! @golchine_sher
بجز وصال تو؛ هیچ از خدا نخواسته‌ایم که حاجتی نتوان خواست از خدا جز تو... @golchine_sher
نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت رفت و از گریه ی طوفانی ام اندیشه نکرد چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت @golchine_sher
آن قدر فكرم به چشمان تو مشغول است كه می بري از خاطرم هرگونه استدلال را  @golchine_sher
ای آنکه به تاریکی شب پابندی تنها به نسیم ماه دل میبندی با اینکه تمام روزهایت تار است صبح آمده، وانمود کن میخندی @golchine_sher
دعا کنید مرا ای تمام مردم شهر که ما به زور دعا ها به پای هم برسیم @golchine_sher
پیچیده عطر چای و صدای چکاوکان آرام می‌چکد نم دستان آسمان شبنم نشسته روی تن ناز نسترن غرق عرق شده گلِ شب‌بو کنار آن گنجشک‌های عاشق اردیبهشت‌ماه پر می‌کشند شاد و رها در مسیرمان فصل تلاقی قلم و قلب و قافیه با قاصدک قصیدهٔ زیباتری بخوان آری بهار آمده عاشق کند تو را با من بیا به باغ پر از گل قدم‌زنان @golchine_sher
سینه ام دكان عطاریست  دردت چیست ؟ شمبلیله ،رازیانه ، شاهی و گشنیز  اهل آویشن ،نبیذِ سرخ شورانگیز سینه ام دكان عطاریست ... دردت چیست؟ تو اگر جسمت بهاران است اما جان تو پاییز.. عازم مسجد سلیمانی ولیكن میرسی تبریز  عاشقی تو عاشقی تو ... سینه ام دكان عطاریست ، دردت چیست ؟ من برای عاشق بی كس... من برای عاشق بی چیز... راه رفتن ، گریه كردن زیر باران می كنم تجویز ... سینه ام دکان عطاریست ، دردت چیست ... @golchine_sher