eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
870 عکس
302 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
شاعر بابلی بعنوان هنرمند شاخص کانون‌های مساجد مازندران انتخاب شد 🔹️شاعر عضو کانال بعنوان هنرمند شاخص کانون‌های فرهنگی هنری مساجد استان مازندران انتخاب شد. 🔹️مراسم تکریم و تقدیر از هنرمندان شاخص هنر انقلاب استان‌ها در سالگرد شهادت سیدمرتضی آوینی دوشنبه ۲۸ فروردین به بهانه هفته هنر انقلاب در تهران (بصورت مجازی) برگزار خواهد شد. @golchine_sher
یکباره اگر خدا تو را بالا!!! بُرد در زندگی ات تمامی غمها مُرد!!! مغرور نشو فخر به مردم نفروش زیرا که به یک آه، زمین خواهی خورد... @golchine_sher
هر که را در دل نباشد عشق مولایم علی(ع)... گرچه باشد زنده اما در حقیقت مرده است @golchine_sher
محبوبم! دل من خسته بود، شما آمدید. ناگهان خستگی از دلم درآمد. بوی همهٔ نعناها را میدهید؛ اصلاً شما همان‌اید که آفتاب و نسیم توقع دارند. کاش در گوشهٔ ابروی‌تان گم شوم. @golchine_sher
دل ما را نه شبِ تار به این روز انداخت نه پریشانیِ دلدار به اين روز انداخت رنگ رخساره‌ام از شرم نشد سرخ، مرا شعله‌ی آتشِ اقرار به این روز انداخت خنده از چهره‌مان دور نمی‌شد، ما را خونِ دل خوردنِ بسیار به این روز انداخت حال ما را -که به هجران تو عادت کردیم- باور وعده‌ی دیدار به این روز انداخت طاقتم طاق شد از مرحمتش، اما شکر گفتمش: "بیش میازار"، به این روز انداخت! @golchine_sher
هنوز عطرِ تو را ،میشود بهانه گرفت طلوع ِیادِ تو را، از غروبِ خانه گرفت هنوز حسرت آغوشِ رفته ات را ،باز شبیه خاطره ای خوش، بروی شانه گرفت بدون یادِ تو از روزگار دل سیرم تمام دلخوشی ام را ،غم ِزمانه گرفت نه جای خالی تو ،پر شده است مردانه! نه قلب ِنازک ِمن را شم ِزنانه گرفت! میان این همه عاشق هنوز حیرانم چگونه تیرِ تو قلبِ مرا نشانه گرفت! @golchine_sher
شهری‌ست شلوغ با هیاهویی چند بازار سیاه چشم و ابرویی چند هر گوشه‌ی این شهر، بساطی پهن است ای عشق! دل شکسته کیلویی چند؟! @golchine_sher
دلم برای تو تنگ است ، تنگ! می‌فهمی؟ اگر چه نیستی امّـا قشنگ می‌فهمی همین که باد به در می‌خورَد هر از گاهی جلو ی آینه ام بی‌درنگ ، می‌فهمی !؟ شب است و روی شقیقه تپانچه‌ای که شده مرور خاطره هایت فشنگ ، می‌فهمی؟ برای این‌که بمیرم بدون تو یا نه میان عقل و‌دلم هست جنگ ، می‌فهمی!؟ میان موج بلا می‌رود چه بی پروا به سمت ساحلِ مرگ این نهنگ ، می‌فهمی؟ سرم هوای تو دارد هنوز با این حال سری که خورده پس از تو به سنگ، می‌فهمی؟ @golchine_sher
دوست داشتم معلم املای تو بودم و دوستت دارم را املا بگویم و هی بپرسم تا کجا گفتم؟ تو بگویی دوستت دارم... @golchine_sher
به جز دل با کسی از شوق برگشتش نمیگویم که تنها حرف یک دیوانه را دیوانه میفهمد @golchine_sher
«حس مادری » وقتی خدا برمن عنایت کرد آن روز عشق آمد و در من سرایت کرد آن روز سلول سلول وجودم روشنی شد جان با تو احساسِ رضایت کرد آن روز افسانه‌ای از عشق مادر، زیرِ گوشت قلبم برای تو روایت کرد آن روز وقتی به بالم جرأت پرواز دادند پرواز‌ها تا بینهایت کرد آن روز وقتی شکوه مادری در من رقم خورد حقِ مرا عالم رعایت کرد آن روز تا دست های کوچکت را لمس کردم دنیا برای من کفایت کرد آن روز @golchine_sher
گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟ شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟ پر می‌زند دلم به هوای غزل، ولی گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟ گیرم به فال نیک بگیرم بهار را چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟ تقویم چارفصل دلم را ورق زدم آن برگ‌های سبزِ سرآغاز سال کو؟ رفتیم و پرسش دل ما بی‌جواب ماند حال سؤال و حوصله‌‌ی قیل و قال کو؟ @golchine_sher