eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
846 عکس
294 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
فریاد کن بگو که دل از دست داده ای در عاشقی نشانِ رضایت سکوت نیست...! @golchine_sher
نشد یک لحظه از یادت جدا دل زهی دل، آفرین دل، مرحبا دل ز دستش یک دم آسایش ندارم نمیدانم چه باید کرد با دل هزاران بار منعش کردم از عشق مگر برگشت از راه خطا دل! به چشمانت مرا دل مبتلا کرد فلاکت دل، مصیبت دل، بلا دل از این دل داد من بستان خدایا زدستش تا به کی گویم خدا دل @golchine_sher
. قربان صداقت و صفای خودمان ماییم و دل پاک و خدای خودمان در شهر شما نمی‌شود عاشق شد باید برویم روستای خودمان @golchine_sher
‌‌من گفتگوهای طولانیِ قبل خواب را دوست دارم آنجایی که هر دومان خیره به سقف سر یک جمله‌ی ساده اما دلچسب روی شانه، سمتِ هم بر می گردیم... @golchine_sher
با قلبِ تپنده ای به ما سر میزد با طلعت ِخنده ای به ما سر میزد از دامنِ کوه بامدادان خورشید مانند پرنده ای به ما سر میزد! @golchine_sher
هر جا که تویی امن ترین نقطه ی دنیاست جز خانه ی آغوش تو دیگر حَرَمی نیست... @golchine_sher
نسیم خوش‌خبر، از نورِچشم من چه خبر؟ همیشه در سفر، از بوی پیرهن چه خبر؟ تو پیکی و همه پیغام عاشقان داری از آن پری، گل قاصد، برای من چه خبر؟ نشسته در رهت ای صبح چشم شب‌زده‌ام طلایه‌دار، زخورشید شب‌شکن چه خبر؟ بشارتی به من از کاروان بیار، ای عشق همیشه رفتن و رفتن؟ ز آمدن چه خبر؟ به بوی عطر سر زلف او دلم خون شد صبا کجاست؟ از آن نافهٔ خُتن چه خبر؟ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رازداری کن و از من گِله در جمع مکن باز بازیچه مشو، بارِ سفر جمع مکن با حضور تو قرار است مرا زجر دهند خویش را مایه‌ی دلگرمی هر جمع مکن به گناهی که نکردم، به کسی باج مده آبرویی هم اگر هست بخر، جمع مکن ترسم آسیب ببیند بدنت، دورِ خودت این همه هرزه‌ی آلوده نظر جمع مکن آخرین شاخه‌ی تو، سهم عقابی چو من است روی آن چلچله و شانه بسر جمع مکن تا برآمد نفسم، جمعِ هوادارت سوخت روبروی منِ دیوانه، نفر جمع مکن... @golchine_sher
بازآی و دلِ تنگِ مرا مونسِ جان باش... @golchine_sher
با آنکه رفته ای و مرا بُرده ای زِ یاد می خواهمت هنوز و به جان دوست دارمت @golchine_sher
سینه‌ام داغ تو را دارد و خاموشی‌هات ای فدای تو و هر روز فراموشی‌هات باد می‌آید و در کوچەی ما می‌پیچد عطر گرم نفست، نغمەی چاووشی‌هات ای لبت از هوس و وسوسه سرشارترین بە لبانم برسان دارویِ بی‌هوشی‌هات مست از خانە درآ، قوس و قزح بَر تن کُن دل من می‌تپد از این همە خوش‌ پوشی‌هات مثل خون در رگ شعرم جریان داری و من دفترم پر شدە از عطر غزل نوشی‌هات... @golchine_sher