با حسرت دیدار، چه شبها که سحر شد
این عمر من و توست که بیهوده هدر شد
هرگاه نسیمی به سر زلف تو پیچید
خاکسترِ افروختهام زیروزبر شد
تا آمدم از وعدهی دیدار بپرسم
لبهای تو محدود به اما و اگر شد
از چشم تو افتادم و دیدم که به جز من
هر قطره که از چشم تو افتاد، گهر شد!
در کوزهی خشکیده، "نم"ی راه ندارد
بیچاره نگاهی که به امید تو تر شد
#حسین_دهلوی
هدایت شده از چکامه
💫دردلم غوغاست، اما رازداری بهتر است
چشم میدوزم به در،امیدواری بهتر است..
#حسین_دهلوی
@chakame2 💫
هدایت شده از از تنهایی
تمام ثانیهها
شاهدان این دردند
که من بدون تو
میمیرم و نمیمیرم...
#حسین_دهلوی.
꧁🦚 @az_tanhaiy 🦚꧂