eitaa logo
کانال گلچین تاپ ترینها
2.2هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
34.9هزار ویدیو
185 فایل
موضوع کانال: انگیزشی/داستان آموزنده/معلومات عمومی/تاریخی/ ایران شناسی/ روانشناسی/شعر/طنز/قوانین حقوقی/موسیقی/آشپزی/ دارو گیاهی/پزشکی/خبرروز ای دی مدیر کانال @golchinta1 کانال دوم ،کانال زاپاس @golchinbehtarin
مشاهده در ایتا
دانلود
مولای ما نمونه‌ی دیگر نداشته است اعجاز خلقت است و برابر نداشته است وقت طواف دور حرم فکر می‌کنم این خانه بی‌دلیل ترک برنداشته است دیدیم در که دنیا به جز (ع) آیینه‌ای برای (ص) نداشته است سوگند می‌خورم که شهر علم بود شهری که جز علی(ع) در دیگر نداشته است طوری زِ چارچوب در قلعه کنده است انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است یا غیر صفتی در خورش نبود یا واژه‌ی بهتر نداشته است اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه💐
🍃 ━•⊰❀ 🌺 ❀⊱•━ ═‎✾✾ ‍━•⊰❀ 🌺 ❀⊱•━ 📚 و ✍در بلخ مردی علوی از سادات منتسب به امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام زندگی می‏کرد تا اینکه بیمار شد و بعد از دنیا رفت. همسرش گفت : با دخترانم به سمرقند رفتم، تا مردم کمتر ما را سرزنش کنند و در سرمای شدید وارد این شهر شدم. و دخترانم را به مسجد بردم و خودم برای تهیّه چیزی بیرون آمدم. دیدم مردم در اطراف شیخی اجتماع کرده‏ اند، پرسیدم : او کیست؟ گفتند : شیخ شهر است. من نیز نزد او رفتم و حال و روزم را شرح دادم ولی او گفت : دلیلی بر سیادتت بیاور؟ و توجّهی به من نکرد و من هم به مسجد بازگشتم. 🔻در راه پیر مردی را در مغازه‏ای دیدم که تعدادی در اطرافش جمع‏اند، پرسیدم: او کیست؟ گفتند: او شخصی مجوسی است، با خود گفتم : نزد او بروم شاید فرجی شود؟ لذا نزد وی رفته و جریان را شرح دادم. او خادم را صدا زد و گفت : برو و همسرم را خبر کن، تا به اینجا بیاید، پس از چند لحظه بانویی با چند کنیز بیرون آمد. شوهرش به او گفت: با این زن به فلان مسجد برو و دخترانش را به خانه بیاور... سیده می‏گوید : همراه این زن به منزل او آمدیم و جایی را در خانه‏اش به ما اختصاص داد و به حمام برد و لباسهای فاخر بر ما پوشاند 🔻و انواع خوراکها را به ما داد و آن شب را به راحتی سپری کردیم. در نیمه‏ های شب شیخ مسلمان شهر در خواب دید، قیامت برپاست و پرچم پیامبر صلی الله علیه وآله بر بالای سرش بلند شد. در آنجا قصری سبز را دید و پرسید: این قصر از آن کیست؟ پیامبر(ص) فرمود : از آن یک مسلمان است. شیخ جلو می‏رود و پیامبر صلی الله علیه وآله از او روی می‏گرداند. عرض می‏کند : یا رسول اللَّه(ص) من مسلمانم چرا از من اعراض می‏کنی؟ فرمود: دلیل بیاور که مسلمانی؟ شیخ سرگردان شد، و نتوانست چیزی بگوید. پیامبر(ص)فرمود : فراموش کردی، آن کلامی را که به آن زن علوی گفتی؟ 🔻این قصر از آنِ آن مردی است که این زن در خانه او ساکن شده؟ در این موقع شیخ از خواب بیدار شد و بر سر و صورت خود می‏زد و می‏گریست. آنگاه خود و غلامانش برای یافتن زن علوی در سطح شهر به تجسّس پرداختند، تا اینکه فهمیدند، او در خانه یک مجوسی است. شیخ نزد مجوسی رفت و تقاضای دیدن وی را نمود، مجوسی گفت : نمی‏گذارم او را ببینی؟ شیخ گفت: می‏خواهم این هزار دینار را به او بدهم. گفت: نه، اگر صد هزار دینار هم بدهی نمی‏پذیرم. وقتی اصرار شیخ را دید، گفت: همان خوابی را که دیشب تو دیده‏ای من هم دیده‏ام من رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که فرمود : 🔻این قصر منزل آینده تو است. سوگند به خدا من و همه اهل خانه به دست او مسلمان‏ شده‏ایم 🌱 ঊঊ🌺🍃ঊঈঊ ═‎❁❁ ঊঈঊ🍃🌺👆 📚 إرشاد القلوب إلی الصواب، ج‏2، ص: ۴۴۵ 🌺🍃🌺
382.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل را ز علی اگر بگیرم چه کنم ؟ بی مهر علی اگر بمیرم چه کنم ؟ فردا که کسی را به کسی کاری نیست دامان علی اگر نگیرم چه کنم ؟ 🏴 شهادت مولای متقیان، حضرت علی علیه السلام بر همه شیعیان آن حضرت تسلیت باد. ‍ 🖤 🖤 ঊঊ🖤🍃ঊঈঊ ═‎❁❁ ঊঈঊ❤️🍃ঊঊ ‍ ‍