بسم الله الرحمان الرحیم باسلام جلسه فرهنگی بصیرتی پیروان ولایت شنبه سخنران جناب آقای رفعتی پور معاون سیاسی سپاه صاحب الزمان (عج) پیرامون مسائل سیاسی روز منطقه و ایران زمان شنبه ۹ دیماه راس ساعت ۱۹ مکان خیابان صاحب الزمان مسجد صاحب الزمان از خواهران و برادرانی که این پیام را دریافت می‌کنند خواهشمند است تنظیم برنامه نموده و در این جلسه راس ساعت انشالله شرکت فرمانید تا انشالله برنامه ها و اقدامات آینده را برای جهاد تبیین برنامه ریزی نمایند با تشکر نباتی

🎥صحنه گردانی و تحریک معترضان به حضور غیرقانونی در خیابان توسط مجید انصاری یار نزدیک روحانی در تظاهرات غیرقانونی 25 خرداددراوج فتنه 88 خیانت خیانتکاران در فتنه ۸۸ را فراموش نمی

#استوری | #استاد_شجاعی محجبه‌هایی که گناه کلی بی‌حجاب گردنشونه! @Ostad_Shojae |montazer.ir 🌿🌺🌿 @gole_nargesaa گل نرگس 🌿🌺🌿

🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 💠 حاج اسماعیل دولابی 🌸↫هروقت کسی شما را اذیت کرد و یا از کسی ناراحت شدید، نمیخواهد به کسی بگویید. بلکه استغفار کنید. 🌸↫هم برای خودتان و هم برای کسی ڪه شمارا اذیت کرده است. بگو بیچاره کارِ بدی کرده است. اگرفهم داشت نمیکرد. 🌸↫وقتی استغفار میکنی خداوند دوست دارد و خیلی تلافی میکند. اگر قلبت حاضر نیست استغفار کند، با زبان استغفار کن. آن وقت یکدفعه دلت نرم میشود. 🌸↫اگر دو سه مرتبه این کار را کردی دیگر غم نمیتواند شمارا بگیرد. چون راهش را بلد هستی. استغفار، امـانگاه انسان است؛ یعنی پناهگاه. وقتی گفتی استغفرالله در پناه خدا هستی.🌱 #عالمانه #اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج 🌺🍃💜🍃🌺

🥀 شهید مصطفی ردانی پور: در همه گرفتاری‌هاتون توسل داشته باشید به خود آقا(حضرت ولیعصر عج)، همه گره‌ها به دست ایشون باز می‌شه.. شهدا با توسل به این ابرقدرت، با دست خالی جلوی یه دنیا ایستادگی کردند. #شهیدانه #اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج 🌺🍃💜🍃🌺

🔴 چگونه از امام زمان(عج) حاجت بخواهیم؟ 🔵 مرحوم حاج قدرت الله لطیفی که حدود ۴۰ سال رئیس هیات امنای مسجد مقدس جمکران بودند نکته مهمی پیرامون نحوه درخواست از امام زمان مطرح می کنند .... #امام_زمان #توسلات_مهدوی ‎‌‌‌‎‌ 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌻🍃🌸🍃🌻🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ 🌿🌺🌿 @gole_nargesaa گل نرگس 🌿🌺🌿

#حفظ_دین 🌹ذکری نجات بخش برای حفظ دین و ایمان در آخرالزمان ⚜امام صادق (عليه‌السلام)؛ در آخرالزمان گمراهی چنان زیاد میشود که هیچ انسانی نجات نمیابد مگر اینکه مداومت کند برگفتن این ذکر، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر ✨«یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ»✨ ✨«یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ»✨ ✨«یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ»✨ 📚کتاب منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح مقدمه 2ص56 💠 🌿🌺🌿 @gole_nargesaa گل نرگس 🌿🌺🌿

احمق داره بادست خودش برعلیه نظام شورش میکنه تا پست ومقامی بگیره. روایت داریم جهنمیان ازبوی گند عالمان دنیازده ی منافق درعزابند

تو ڪہ آهستہ مےخوانے قنوت گریہ هایت را میان ربناے سبزِ دستانتــــ دعایم ڪن... 📎به یاد نمازهاے خالصانه شهدا🌷 التماس_دعا نماز اول وقت ┄✦۞✦༻‌﷽‌༺‌‌‌✦۞✦┄ 💐 ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗْﻨﻰ ﺷَﻔﺎﻋَﺔَﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻳَﻮْﻡَﺍﻟْﻮُﺭُﻭﺩِ 💐 🌹ألـلَّـھُمَ ؏َـجــِّلْ لِوَلــیِـڪْ ألفـرَج🌹 🌸التماس دعا🌸. 🌿🌺🌿 @gole_nargesaa گل نرگس 🌿🌺🌿

#استوری | #استاد_شجاعی محجبه‌هایی که گناه کلی بی‌حجاب گردنشونه! 🌿🌺🌿 @gole_nargesaa گل نرگس 🌿🌺🌿

🌸🕊﷽🕊🌸 💎امام_زمان(عج) 🌤 هر گاه خداوند به ما اجازه دهد که سخن بگوییم ؛حق ظاهر خواهد شد و باطل سست و ضعیف شده و از میان خواهد رفت. 📚بحارالانوار ؛ ج 25 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❣اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج❣ 🌿🌺🌿 @gole_nargesaa گل نرگس 🌿🌺🌿

🇺🇸 VS🇮🇷 🇵🇸 @Roshangari_ir

🌹شگفتیهای خلقت خداوند🌹 🌹این باغ، زیباترین و شگفت انگیزترین باغ دنیا است! این باغ جادویی در تبت، میان کوههای هیمالیا قرار دارد 👈 اهالی تبت معتقد هستند که اگر عکس و فیلم گلهای این باغ را منتشر کنند، برای شخص ارسال کننده و دریافت کننده شانس می آورد! 🌸سبحان الله از این نقاشی زیبای خداوند🌸 💚 ✨✨🌿🌺🌿 @gole_nargesaa گل نرگس 🌿🌺🌿

هیچ درختی به خاطر پناه دادن به پرنده ها بی بار و برگ نشده است، تکیه گاه هم باشیم ...🕊 مهربانی سخت نیست! 🌿🌺🌿 @gole_nargesaa گل نرگس 🌿🌺🌿

#کلیپ|#استاد_شجاعی ✤چرا در عبادت زیاد خودش رو به زحمت نمی‌اندازه ولی خیر و برکت به سمتش زیاد است؟ منبع: زندگی زیبا ۱۶ @gole_nargesaa

📖 تفسیرقران کریم #سوره نساء ۱۱۳ 💫وَ لو لا فضل الله علیک و رحمتُهُ ✅گاهی وقت‌ها باید خیلی سریع تصمیم گرفت. 🔶خدا همان طور که قرآن را حفظ کرده پیامبرش را حفظ کرده(بیش از ۲۴۰ مرتبه ربُکَ آمده که نشان دهنده توجه و تربیت خاص پیامبر توسط پروردگار است. ☀️امدادهای غیبی اولیای الهی را حفظ می‌کند. @gole_nargesaa

❌ مقایسه اقتصاد شاه و جمهوری اسلامی! بدون دخالت #منوتو و ۲۰:۳۰ واقعا زمان شاه بهتر بود یا الان بهتره؟ بیایید با اعداد و ارقام بررسی کنیم👆👆 بفرستید برای بقیه 🇵🇸 @Roshangari_ir

#مسیر_سلامت با موضوع بیماری های قلبی کارشناس: دکتر محمدرضا اخباری متخصص قلب و فوق تخصص آنژیوپلاستی 🌿🌺🌿 @gole_nargesaa در خدمت شما هستیم در گل نرگس 🌿🌺🌿

اشتباه کرده ایم که تا الان این کلیپ را ندیده ایم ببینیم و حتماً منتشر کنیم 🗣 جنگِ امروزِ ما، جنگِ روایتهاست. 🌹🌹🌹🌹🌹 @gole_nargesaa تشریف بیاورید گل نرگس در خدمت شما هستیم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @gole_nargesaa تشریف بیاورید گل نرگس در خدمت شما هستیم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

💔 *باهمسرم تا همیشه*🌹🌹 *قابل توجه متاهلین عزیز جالبه حتماتاآخر بخونید.....* *روزی  استاد روانشناسی وارد* *کلاس شد و به دانشجویانش گفت: " امروز میخواهیم بازی کنیم!‌"* *سپس از آنان خواست که فردی بصورت داوطلبانه به سمت تخته برود.* *خانمی داوطلب این کار شد.* *استاد از او خواست اسامی سی نفر از مهمترین افراد زندگیش را روی تخته بنویسد.* *آن خانم اسامی اعضای خانواده, بستگان, دوستان , هم کلاسی ها و همسایگانش را نوشت.* *سپس استاد از او خواست نام سه نفر را پاک کند که کمتر از بقیه مهم بودند.* *زن ,اسامی هم کلاسی هایش را پاک کرد.* *سپس استاد دو باره از او خواست نام پنج نفر دیگر را پاک کند.* *زن اسامی همسایگانش را پاک کرد.* *این ادامه داشت تا اینکه فقط اسم چهار نفر بر روی تخته باقی ماند;* *نام : مادر/پدر/همسر/و تنها پسرش ...* *کلاس را سکوتی مطلق فرا گرفته بود. چون حالا همه میدانستند این دیگر برای آن خانم صرفا یک بازی نبود.* *استاد از وی خواست نام دو نفر دیگر را حذف کند.* *کار بسیار دشواری برای آن خانم بود.* *او با بی میلی تمام , نام پدر و مادرش را پاک کرد.* *استاد گفت: " لطفا یک اسم دیگر را هم حذف کنید!"* *زن مضطرب و نگران شده بود.* *با دستانی لرزان و چشمانی اشکبار نام پسرش را پاک کرد. و بعد بغضش ترکید و هق هق گریست ...* *استاد از او خواست سر جایش بنشیند و بعد از چند دقیقه از او پرسید: "چرا اسم همسرتان را باقی گذاشتید؟!!"* *والدین تان بودند که شما را بزرگ کردند و شما پسرتان را به دنیا آوردید.* *شما همیشه میتوانید همسر دیگری داشته باشید!!* *دو باره کلاس در سکوت مطلق فرو رفت.* *همه کنجکاو بودند تا پاسخ زن را بشنوند.* *زن به آرامی و لحنی نجوا گونه پاسخ داد :"روزی والدینم از کنارم خواهند رفت. پسرم هم وقتی بزرگ شود برای کار یا ادامه تحصیل یا هر علت دیگری ,ترکم خواهد کرد"* *پس تنها مردی که واقعا کل زندگی اش را با من تقسیم میکند , همسرم است!!!* *همه دانشجویان از جای خود بلند شدند و برای آنکه زن , حقیقت زندگی را با آنان در میان گذاشته بود برایش کف زدند* *با همسرت به از آن باش , که با خلق جهانی* *معلم برای شاگردانش داستان کشتی مسافرتی که در دریا غرق شده بود را نقل کرد.  کشتی در دریا واژگون شد و فقط و فقط یک زوج  از مسافران این کشتی بودند که موفق شدند خود را به نزدیک قایق نجات برسانند. در قایق نجات فقط برای یکی از آن دو جا بود.. یا مرد باید میماند و یا زن...* *اینجا بود که مرد همسرش را کنار زد و خودش به داخل قایق نجات پرید. زن در حالی که همسرش درون قایق نجات بود و خودش داخل کشتی در حال غرق شدن ایستاده بود فریاد زد و چیزی به همسرش گفت.* *معلم از دانش آموزان پرسید: "فکر میکنید آن زن چه چیزی را به شوهرش گفت؟"* *دانش آموزان فریاد زدند: "ازت متنفرم؟! ای کاش بهتر شناخته بودمت؟"* *معلم متوجه پسری شد که آرام در جای خود نشسته. از پسر خواست تا به سؤال پاسخ دهد. (فکر میکنی آن زن در لحظات آخر به شوهرش چه گفت؟). پسر جواب داد: "به نظرم زن گفته: مواظب بچه مون باش!"* *معلم با تعجب پرسید: "تو این داستانو قبلا شنیده بودی؟"* *پسر سرش را تکان تکانی داد و گفت: "نه ولی مامان من هم قبل از اینکه* *در اثر مریضیش از دنیا بره همینو به بابام گفت (مواظب بچه مون باش!)"* *معلم غمگین شد و گفت پاسخ  تو درست است.* *کشتی غرق شد، مرد به خانه رفت و دخترش را به تنهایی بزرگ کرد.* *چندین سال بعد از اینکه مرد هم از دنیا رفت، یک روز دختر در حال مرتب کردن وسایل بازمانده از* *پدرش، کتاب خاطرات او را پیدا کرد. مشخص شد که در زمانی که حادثه غرق شدن کشتی اتفاق افتاد مادرش مبتلا به یک بیماری لاعلاج بود و  واپسین روزهای زندگیش را* *میگذراند. به همین خاطر هم پدرش برای سوار شدن به قایق نجات مادرش را کنار زده بود. پدرش در دفترچه خاطراتش اینطور نوشته بود:* *" چقدر آرزو میکردم اکنون در اعماق دریا و در کنارت باشم، اما به خاطر دخترمان مجبورم که تو را تنها بگذارم تا همیشه در آنجا بیآرامی"* *داستان در اینجا تمام شد و کلاس در سکوتی مطلق بود.* *گاهی در پس کارهای خوب و بد دلایل پیچیده ای وجود دارد که ما آنها را نمیدانیم یا آنقدر پیچیده اند که درک و فهم آنها بسیار سخت و دشوارست!*