فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اعترافی تلخ برای اینترنشنال؛ دوران سلطنتطلب، لیبرال، چپ، مجاهد و همه اینها تمام شده!
🔹فرج سرکوهی، روزنامهنگار ضد ایرانی: [امام]خمینی نیرو داشت؛ با یک حرف نیرو بسیج میکرد و ما نمیخواهیم اینها را ببینیم.
☑️به کانال انقلابی بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3861118976C7d082fd2da
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟡 تولید اولین خودروی ۱۰۰ درصد ایرانی در تراز جهان/«ریرا» از اردیبهشت به بازار میآید
🔸در جلسه امروز هیات دولت وزیر صمت از عرضه اولین خودروی ۱۰۰ درصد ایرانی و در تراز بینالمللی از اردیبهشت سال ۱۴۰۳ خبر داد.
🔸وزیر صنعت، معدن و تجارت از عرضه «ریرا» به عنوان اولین خودروی کاملا ایرانی از اردیبهشت سال ۱۴۰۳ خبر داد و افزود: این خودرو که به صورت ۱۰۰ درصد استانداردهای جهانی را لحاظ کرده، خودرویی کیفی در تراز بینالمللی است.| خبرگزاری دانشجو
@eghtesadnt
12.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دیدنی
آهو گیر کرده و در طبیعت چه اتفاقی می افتد - مستند طبیعت | جدیدترین وحشی
❤️🧡💛💚💙💜🖤❌❌❌❌
دعای ندبه
مهدیه یوسف زهرا
بامداحی حاج مهدی منصوری
جمعه۲۷بهمن
از ساعت ۶/۳۰صبح
بیست چهارمتری دوم
فجر۲جنب پمپ بنزین خ عباس آباد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه
شب زیارتی امام حسین علیه السلام
به نیابت از اموات
دلت رفت کربلا ما را هم دعا کن
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روشنگری زیبای بلاگر اهل سنت در تقابل با شیعه هراسی و نقش اهل سنت در دفاع از فلسطین!
🎬 #بیداری_مدیا برای بیداری وجدانها👇
@Bidari_Media
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تمام کننده مثل ابراهیم رئیسی
🔹 حتما پخش کنید حتما
✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
بصیرت ظهور &ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
https://splus.ir/basiratezohor
🚀همراه ایثار گران بخندیم🚀خاطره ای زیبا و خنده دار از جبهه و جنگ...از کتابی بنام (رفاقت به سبک تانک) که منتشر شد
مهدی تعریف کرد: عزیز توپ کنار سنگر منفجر شد، یک تیکه از گوشت پاهای تو را برده، گر چه بستیم ولی باید بری یک ماهی بیمارستان بستری بشی.
عزیز: ول کن بابا! چند روز اینجا بستری بشم خوب میشه!.
مهدی: پسرجان! ممکنه عفونتی بشه بعدا باید پاتو قطع کنن.
خلاصه عزیز مجبور شد خط را ترک کنه.
بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش، با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش.
گفتم: خانم پرستار! دوستی داشتیم بنام عزیز کدوم اتاقه؟
پرستار: توی اتاق ۱۱۰ بستریه.
اما توی اتاق سه تا مجروح بودند، که دو تا شون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهاش پیدا بود.
دوستم گفت: اینجا که نیست، بریم شاید اتاق بغلی باشه! یهو مجروح باند پیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سر و صدا کردن!
گفتم: بچه ها این چرا اینجوری می کنه؟ نکنه موجیه؟!!!
یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده!
پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!!
همگی گفتیم: نه! کجاست؟
پرستار به مجروح باند پیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟
همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟!
رفتیم کنار تختش، عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود، دو دست، سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود!
با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتون! حالا دیگه منو نمی شناسین؟!!
یهو همه زدیم زیر خنده
گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ فقط یک ترکش به پا خورده، که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد نامیزان!
عزیز سرتکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش، بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه!!
بچه ها خندیدند، اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد:
عزیز: وقتی ترکش به پایم خورد، منو بردند عقب، توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند، تا آمبولانس خبر کنند، توی همین گیرو دار، یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر، سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته بر و بر نگاهم کرد، راستش من هم حسابی ترسیده بودم، یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پست فطرت می کشمت...
چشمتان روز بد نبینه، حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد، به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم، حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم، کسی نمی اومد، اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر، از حال رفت، من هم فقط گریه می کردم...
بس که خندیده بودیم، داشتیم از حال می رفتیم ☺️
دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند.
عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر می زنین!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم:
یک ساعت بعد، به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش، تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دو باره قاطی نکنه...☺️
خلاصه رسیدیم بیمارستان اهواز، گوش تا گوش بیمارستان آدم ایستاده بودند و شعار می دادند و صلوات می فرستادند.
دوباره حال سرباز خراب شد، یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه، دوستای منو کشته.
باز هم افتاد به جونم، این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند، یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام! رحم کنین.
یهو یه پیر مرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! زبان ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین.
دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا، حالا هم که حال و روزم رو می بینید!
صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.☺️
پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه، برید بیرون،
خواستیم از عزیز خدافظی کنیم، که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد:
عراقی مزدور! می کشمت!!!
عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه، جان مادرتون منو نجات بدین...☺️☺️
به یاد شهدا و بچه های جبهه و جنگ و شادی روحشان صلوات» ۱۴٠۲/۱۱/۲۴
🇮🇷خط شکنان فلاورجانhttps://eitaa.com/khatshekananfal
السلام علیک یا رسول الله وعلی اهل بیتک الطاهرین 🌹♥🎄🌴اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم والعن اعدایهم اجمعین 🌹🌹🌹
شیعیان ما هنگامی به فرجام نیک و زیبای خداوند می رسند که از گناهانی که نهی شده اند، احتراز نمایند.
(امام مهدی علیه السلام)
وَالعاقَبَةُ لِجَمِیل صُنع اللهِ سُبحانَهُ تَکُونُ حَمِیدَةُ لَهُم مَا اجتَنَبُوا المَنهیَّ؛
بحارالانوار ج53، ص177
https://cafebazaar.ir/app/com.khoshghamat.app18/?l=fa
ملعون است، ملعون است، كسى كه نماز صبحش را تأخير بيندازد تا زمانى كه ستارگان محو شوند.
(امام مهدی علیه السلام)
ملعون ملعون من اخر الغداة الى ان تنقضى النجوم ؛
بحارالانوار، ج 52، ص 16
https://cafebazaar.ir/app/com.khoshghamat.app18/?l=fa