هدایت شده از روزبرگ شیعه (ره توشه معارفی)
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «#پیام_غدیر، #محبت_يا_ولایت؟»
✍️ مناسبت روز: در ایام #عید_سعید_غدیر و جشن و سرور مسلمانان جهان قرار داریم، روزی که پیامبراکرم (ص) طبق «#حدیث_شریف_غدیر» که مهمترین فراز از خطبه حضرت در روز #غدیر_خم میباشد، فرمودند: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاه»: «هرکه من مولای اویم، پس علی مولای اوست»؛
این حدیث شریف علاوه بر کتب شیعه، در کتب معتبر اهلسنت از قول بیش از ۱۱۰ نفر از صحابه و ۸۴ نفر از تابعین به صورت متواتر نقل شده و جای هیچگونه شک و شبههای ندارد و هیچکس نمیتواند در سند یا محتوای آن تشکیک کند؛ اما بسیاری از علمای اهلسنت بر خلاف نظر علمای شیعه، کلمه «مولا» در حدیث غدیر را به معنای سرپرست و صاحب اختیار» ندانسته؛ بلکه به معنای «دوست و یار و یاور» دانستهاند؛ و بر همین اساس، عزیزان اهل سنت میگویند منظور پیامبر (ص) در حدیث غدیر این بوده که «هر کس من، دوست او هستم، علی (ع) نیز دوست اوست»؛ لذا بر آن شدیم که چند نکته کوتاه را در این زمینه تقدیم شما نمائیم:
1️⃣ خداوند در آیه تبلیغ (مائده/۶٧) که طبق نظر مفسرین، شأن نزول آن در رابطه با ابلاغ پیام الهی در غدیر است، برای عدم رساندن این پیام مهم توسط پیامبر (ص)، حکم شدیدی قرار داده و فرموده: «ای پيامبر، آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان، که اگر چنين نکنی، امر رسالت را ادا نکردهای!» و سپس تضمین فرموده که «خدا تو را از (شر) مردم حفظ مینماید...»
با دقت در آیه فوق، به راحتی میتوان دریافت که این تهدید بزرگ الهی، هرگز نمیتواند در رابطه با موضوع نه چندان مهمی مانند دوستی باشد؛ ضمن اینکه در ادامه این آیه، خداوند تضمین نموده که پیامبر خود را از (آزار و شر) مردم حفظ نماید؛ و بدیهی است که اعلام دوستی و محبت یک نفر، هرگز خطری ایجاد نمیکند که خداوند بخواهد در این زمینه تضمین دهد؛ پس بدون شک این تضمین، مربوط به موضوع بسیار مهمی مانند «خلافت و ولایت» است که بسیاری از افراد به آن طمع داشتند!
2️⃣ طبق احادیث معتبر شیعه و سنی، تقریباً همهی مسلمانان قبل ازغدیر خم، به دوستی و محبت ویژه پیامبر (ص) با حضرت علی (ع) کاملاً آگاه بودند، بنابراین ایجاد مراسم بزرگی به این وسعت و با حضور حدود ١٢٠ هزار نفر، آنهم در طول سه روز برای طرح مجدد موضوع نه چندان بزرگی مانند دوستی که همه نیز از آن مطلع بودهاند، اصلاً منطقی به نظر نمیرسد! مگر اینکه مسئلهی بسیار مهمی مانند خلافت و جانشینی پیامبر (ص) که برای همهی مسلمانان حیاتی است در میان باشد؛
3️⃣ در آیه «اکمال» (مائده/٣) که مفسرین شأن نزول آن را در مورد روز غدیر دانستهاند، خداوند میفرماید: «امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین نهایی شما پذیرفتم...»
حالا سؤال اینجاست که آیا دوستی امیرالمومنین (ع) آن چنان اهمیتی داشته که دین خدا به آن کامل، و نعمت الهی با آن تمام شود و بالاخره بعد از اتمام مأموریت حدود ١٢۴ هزار پیام آور الهی، خداوند به دین اسلام رضایت دهد؟! که مسلماً اگر چنین مسئلهای هم درست باشد، این خود، بالاترین و بزرگترین دلیل بر افضلیت حضرت امیر (ع) برای امامت و خلافت بعد از پیامبر اکرم (ص) است؛
4️⃣ طبق روایات شیعه و سنی، رسول خدا ابتدا از جمعیت پرسیدند: «أَلَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ؟» یعنی چه کسی نسبت به شما از خود شما سزاوارتر است و امر او را بر امر خودتان مقدم میکنید؟ و مردم جواب دادند: خدا و پیامبرش؛ سپس حضرت فرمودند: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاه» لذا از قرینه کلام، کاملاً معلوم است که این جمله به این معنی است که «هر کس من، نسبت به او از خودش سزاوارترم، زین پس علی (ع) نسبت به او از خودش سزاوارتر و صاحب اختیار اوست»
5️⃣ طبق تصریح کتب شیعه و سنی، افراد حاضر در غدیر از کلمه «مولا» معنای «خلافت الهی» را برداشت نمودهاند؛ چراکه پس از خطبه پیامبر (ص) خلیفه اول و دوم به حضرت امیر، چنین تبریک گفتند: «هَنیئاً یابْنَ اَبیطالِب اَصْبَحْتَ وَ اَمْسَیتَ مَوْلی کلِّ مُؤمِن وَ مُؤمِنَه»: «مبارک باد بر تو اى پسر ابیطالب که مولاى من و مولاى تمام مردان و زنان مؤمن گردیدى» (مسند احمد، ج۴، ص٢٨١) و سپس همهی مردم با ایشان بیعت نمودند، لذا هر انسان معقولی میداند که بیان دوستی نیاز به اینچنین تبریک و بیعت کردن ندارد؛
✍️ البته ادله زیاد دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که «مولا» در حدیث غدیر به معنای «ولی و صاحب اختیار» است، اما قطعاً برای یک انسان بدون غرض و منطقی، همین ادله کوتاه کافی است و قضاوت را به شما واگذار مینمائیم.
https://eitaa.com/ROOZBARG
.
❣داستان زیبا
✍ روزی سلطان محمّدخدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ ولی به دلیل علاقۀ بسیاری که به وی داشت, خیلی زود از کردارِ خویش پشیمان شد و به همین خاطر عالمان سنی را دعوت نمود و از آنان مشورت خواست.
آنها گفتند: هیچ راهی وجود ندارد، مگر این که نخست فرد #محلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند, سپس مجدداً سلطان میتواند با او ازدواج کند.
❌سلطان گفت: برای من پذیرشِ این امر، بسیار سخت است. آیا راه دیگری وجود ندارد؟ شما علما در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلافِ نظر دارید , فقط در همین یک مسئله همه باهم اتفاق نظر دارید؟! گفتند : بله.
✅در این هنگام یکی از مشاوران اجازۀ سخن خواست و اظهار داشت: ☝️
جناب سلطان! در شهر علامه ای زندگی میکند که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است او را نیز احضار نموده و نظر او را جویا شوید.
(منظور وی #علامه_حلّی بود.)
عالمان سنی بر آشفتند و گفتند: آن عالم، #رافضی مذهب بوده و رافضیان, افرادی کم عقل و بی خِرَد میباشند و اصلا در شأنِ سلطان نیست که چنین فردی را به حضور بپذیرد.
🔮سلطان گفت: به هر حال دیدن او خالی از فایده نیست و دستور داد علامه حلی را در محضر او احضار نمایند.
وقتی علامه وارد مجلس سلطان محمّد خدابنده شد, علمای مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز در آن جلسه حاضر بودند.
علامه بدون هیچ ترس و واهمه ای نعلینِ (کفش)
خود را به دست گرفت و خطاب به همۀ حاضران سلام کرد و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت و در کنار او نشست.
عالمان سنی رو به سلطان کرده و گفتند :
دیدید؟ ما نگفتیم شیعیان, افرادی سبک سر و بی عقل میباشند؟!
سلطان گفت: او عالِم است.
دربارۀ رفتار او از خودش سؤال کنید.
آنها به علامه گفتند: چرا به سلطان سجده نکردی و آداب تشریفاتِ حضور را به جا نیاوردی؟
📍علامه گفت: رسولِ خدا از هر سلطانی برتر و بالاتر بود و کسی بر او سجده نکرد، بلکه فقط به آن حضرت سلام میکردند و خدای تعالی نیز فرموده است :
(چون داخل خانه ای شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند مبارک و پاک است.)
از سوی دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا #حرام است.
پ
رسیدند: چرا جسارت کردی و کنار سلطان نشستی؟ علامه پاسخ داد: چون جای دیگری برای نشستن نبود و از طرفی سلطان و غیرسلطان با یکدیگر مساوی اند و این جسارت به محضر سلطان نیست.
پرسیدند: چرا کفش های خود را به داخل مجلس آوردی؟ آیا هیچ آدم عاقلی در محضرِ سلطان و چنین مجلسی این گونه رفتار میکند؟
علامه گفت: ترسیدم حَنَفی ها کفش هایم را بدزدند همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ رسول اکرم را دزدید.
علمای حنفیِ حاضر در آن مجلس برآشفتند و فریاد زدند : چرا دروغ میگویی؟ این تهمت است. ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر کجا؟ ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر تازه به دنیا آمد.
علامه گفت: ببخشید اشتباه از من بود.
احتمالا شافعی , نعلینِ پیامبر را سرقت کرده است. این بار صدای شافعی ها درآمد که شافعی در روز مرگِ ابوحنیفه و دویست سال پس از شهادت پیامبر دیده به جهان گشوده است.
علامه گفت: چه میدانم! شاید کار مالِک بوده است. علمای مالکی هم مثل حنفی ها و شافعی ها و به همان شیوه اعتراض کردند.
علامه گفت:
پس فقط احمد بن حنبل میماند.قطعا سارق احمد بن حَنبل است. حنبلی ها هم برآشفتند و به اعتراض و انکار پرداختند.
در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و گفت : جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای این مذاهبِ چهارگانۀ اهل سنت در زمان حیات رسول خدا حاضر نبوده اند و حتی صحابۀ آن حضرت را هم ندیده اند...
سلطان گفت: آیا این حرف صحیح است؟ عالمان سنی گفتند: بله هیچ یک از این چهار نفری (که رئیس مذاهب اهل سنت میباشند), رسول خدا و صحابۀ آن حضرت را درک نکرده اند
آنگاه علامه گفت : ولی ما شیعیان , پیرو آن آقایی هستیم که به منزلۀ نَفس و جانِ رسول خدا بود و از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافت و بارها و بارها از سوی آن حضرت به عنوان وصی و جانشین رسول خدا معرفی شد.
💚سلطان که متوجه حقانیت مذهب #شیعه شده بود
❓پرسید: نظر شیعه دربارۀ این طلاق چیست؟
〽️علامه پرسید: آیا جنابعالی طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفرِ عادل , جاری نموده اید؟؟؟؟
سلطان گفت: نه! علامه گفت:
در این صورت طلاق #باطل میباشد چون فاقد شرایط صحت است.
🌷آنگاه سلطان محمّد خدابنده به دست علامه شیعه شد🙏 و به حاکمان شهرهای تحت فرمانش نامه نوشت که از این پس با نام ائمۀ دوازدهگانه ی شیعه خطبه بخوانند و به نام #ائمە_اطهار , سکه ضرب کنند و نام آنان را بر در و دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حک نمایند.
📲ارسال به دیگر گروه ها ترویج امر ولایت و امامت است لطفا از ارسال دریغ نکنید.
⭕️ مروج #غدیر باشیم .
#غدیر_خم🌷🌷🌷
🌸کانال سبک زندگی
@sabkezendegi_ivle