16 آذر، #روز_دانشجو
به شما دانشجویان عزیز مبارک باد🎓
ترم زندگیتون بی مشروطی،
لحظاتتون همیشه پاس،
معدل شادیتون ۲۰،
سایه حذف از زندگیتون دور..
#روز_دانشجو_مبارک
@gole_zahraa 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#باید_به_رئیسی_کمک_کرد
🔸 یادواره شهدای بسیج مسجد جامع ابوذر
🔸زمان: ۵ آذر ۹۸
استاد حسن عباسی
@gole_zahraa 👈
🔰داستان کوتاه و پندآموز
مــرد فقیـــرى بـــود ڪه همســــــرش از ماست ڪَره مى گرفت و او آنرا به یڪى از بقالى های شهر مى فروخت، آن زن ڪَره ها را به صورت توپ های یڪ ڪیلویى در می آورد. مرد آنرا به یڪى از بقال های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.
🔹روزى مـــرد بــقال به انــدازه ڪـــره ها شڪ ڪرد و تصمیم گرفت آنها را وزن ڪند. هنگامى ڪه آنها را وزن ڪرد، اندازه هر ڪَره 900 گرم بود.
او از مـرد فقیــر عـصبانــــى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو ڪَره نمى خرم، تو ڪَره را به عنوان یڪ کیلو به من مى فروختى در حالى ڪه وزن آن 900 گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم، بنابراین یڪ ڪیلو شڪر از شما خریدیم و آن یک ڪیلو شڪر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم و مرد بقال از شنیدن پاسخ آن مرد فقیر، از شرمندگی نمیدانست چه بگوید.
از ماسـت ڪه بر ماسـت..
@gole_zahraa 👈
ماجرای دفن جنازه حضرت معصومه(س)
زمینی که آستانه حضرت معصومه(س) در آن واقع است، با بلان نام داشته، و این زمین پیش از آنکه مرقد مطهر آن حضرت شود، بنایی نداشته است، فقط ملکی از ملکهای موسیبن خزرج بوده است، این زمین را موسیبن خزرج که هم مهماندار حضرت معصومه بود و هم در عصر خویش رئیس و محترم بود، برای دفن آن حضرت معین کرد.
آلسعد در این سرزمین سردابی حفر کردند تا آن را مقبره
#حضرت_معصومه(س) قرار دهند.
پس از آنکه جنازه مطهر آن بیبی بزرگوار را غسل داده کفن نمودند، آن را به آن سرزمین آوردند، در این وقت میان آلسعد گفتوگو شد که چهکسی داخل قبر شده جنازه را در سرداب به خاک بسپارد، سرانجام اتفاق کردند که شخصی بهنام قادر که پیرمرد پرهیزکار و صالح و سید بود، داخل قبر شود و آن گوهر پاک را دفن کند. چون بهسراغ آن مرد رفتند، ناگاه از جانب صحرا دو سوار نقابدار پیدا شدند، همین که نزدیک رسیدند، از مرکب خود پیاده شدند و بر جنازه حضرت معصومه(س) نماز گزاردند، سپس داخل سرداب شده جنازه را دفن کردند، آنگاه بیرون آمده رفتند، و کسی نفهمید که آنها چهکسی بودند. آنگاه موسیبن خزرج سقف و سایبانی از بوریا بر سر قبر برافراخت تا هنگامی که حضرت زینب دختر امام نهم(ع) وارد قم گردید و قبهای بر آن مرقد مطهر بنا کرد.
بعد از مدتی اممحمد دختر موسی پسر امام جواد(ع) وفات کرد، جنازه او را کنار مرقد حضرت معصومه به خاک سپردند
@gole_zahraa 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جراح مغزی که هنوز مستاجره!!
چقدر باید تلاش کرد تا اینجور از دنیا دل بکنی به نظرم اینه هدف علم و اینا موثر در عالم اند
خدا به اینا نگاه میکنه فخر میکنه
@gole_zahraa 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬پولهای کشور ما صرف کجا و چه کسانی میشود!
🔆 سخنان تازه منتشر شده و جنجالی حاج آقا دانشمند!
@gole_zahraa 👈
« جرأت کن »
وقتى روز جديدى شروع مى شود جرأت كن و قدرشناسانه تبسمى كن
وقتى به تاريكى رسيدى جرأت كن و اوّلين كسى باش كه شمعى راروشن مى كند
وقتى به مشکلی برخوردى جرأت كن و به كارت ادامه بده
وقتى به نظرت مى رسه مشکلات زندگى داره به زمينت مى زندجرأت كن و با مشكل مقابله کن
وقتى احساس خستگى و نااميدى مى كنى جرأت كن و به راهت ادامه بده
وقتى زمانه سخت مى شود جرأت كن و از آن سخت تر باش
وقتى كسى را در رنج ديدى جرأت كن و التیام بخش اوباش
وقتى كسى را ديدى كه گم شده جرأت كن و راه را به او نشان بده
وقتى دوستى به زمين افتاد جرأت كن و اوّلين كسى باش كه دستش را به سويش دراز مى كند
وقتى احساس شادمانى مى كنى،جرأت كن و دل دیگران را هم شاد كنی
عبارت تاکیدی :
جرأت كن و به بهترين كسى كه
مى توانى تبديل شو ، جرات کن
« خدایا سپاسگزارم »
@gole_zahraa 👈
🌷 خاطرات یک فراری 🌷
🌷 قسمت پنجم 🌷
🌟 چند روز بعد ،
🌟 خانمم با خانم وصال طلب ،
🌟 به بازار رفت و النگوی خود را فروخت .
🌟 با قسمتی از آن پول ، یخچال گرفت .
🌟 و بقیه را به من داد تا خرج خوراک خانه کنم .
🌟 با اولین حقوقم از حرم ،
🌟 با همدیگر به سمساری رفتیم
🌟 و کمد و کابینت دست دوم خریدیم .
🌟 کارم در حرم خیلی زیاد بود .
🌟 صبح تا شب در حرم بودم .
🌟 در ماه مبارک رمضان ،
🌟 تا قبل از سحری ، برنامه داشتیم .
🌟 گاهی فقط افطاری ، در حرم بودم
🌟 و گاهی تا صبح کار می کردیم
🌟 و علاوه بر افطاری ،
👈 سحری را هم در آنجا می خوردم .
🌟 گاهی نمایشگاه می زدیم .
🌟 و تابلوهایی که طراحی خودم بودند را در نمایشگاه ، در معرض عموم می گذاشتند .
🌟 از مراسمات نماز حرم ، و نمازهای مناسبتی مثل عید فطر ، نماز ظهر عاشورا و... عکس و فیلم می گرفتم .
🌟 گاهی کلیپ می ساختم .
🌟 و گاهی گزارش می گرفتم .
🌟 بنده خدا خانمم ،
🌟 خیلی دراین مدت سختی کشید .
🌟 بیشتر وقتها ، در خانه تنها بود .
🌟 نه کسی را داشت که با او حرف بزند
🌟 نه بچه ای داشت که سرگرمش کند .
🌟 و نه من بلد بودم که خانواده ،
👈 بر همه چیز اولویت دارد .
🌟 فقط غرق کار بودم .
🌟 ای کاش بلد بودم ؛
🌟 که یک وقتی برای خانواده بگذارم
🌟 ای کاش می فهمیدم
🌟 که باید زودتر به خانه برگردم .
🌟 متاسفانه بیشتر جوانان مثل خودم ،
🌟 هنگام ازدواج ،
🌟 در مسائل زناشویی ، اخلاق خانواده
🌟 و ارتباط با همسر ، بی سوادند .
🌟 به همین دلیل ،
🌟 بعدها دچار مشکل و بحران می شوند .
🌟 و کسی نیست به آنها آموزش دهد
🌟 و هر کسی که خیرخواهانه ، پیش قدم شود تا این مسائل حیاتی و مهم را به جوانان و همسران بیاموزد ،
👈 او را به باد تهمت و بی حیایی می زنند .
🌟 در دعواهای زن و شوهر ،
🌟 همه داماد یا عروس را ملامت می کنند .
🌟 اما حقیقت این است ؛
🌟 که باید خودشان را ملامت کنند .
🌟 باید دولت را ملامت کنند .
🌟 باید رسانه ها را ملامت کنند .
🌟 باید آموزش و پرورش را ملامت کنند .
🌟 باید متصدیان فرهنگ اجتماعی و خانواده را ملامت کنند .
🌟 جوانی که بیست سال ، مجرد بوده
🌟 و قرار است متاهل شود ؛
🌟 باید از چه کسی ،
👈 رفتار و اخلاق متاهلی را بیاموزد ؟
🌟 در کشور ما ، برای گرفتن ماشین یا مدرک به درد نخور ، به اجبار باید ساعت ها و روزها ، کلاس و دوره شرکت کنیم و کتاب های متعدد بخوانیم و آزمون های متفاوت بدهیم ، تا در آخر ، به ما گواهینامه بدهند .
🌟 اما برای ازدواج ، چنین آموزش هایی ، کلاس و کتابی ، اجبار نشده است .
🌟 به خاطر همین ،
🌟 بلد نبودن فن و آداب همسرداری ، بی تجربگی و عدم آگاهی در مواجهه با مشکلات ،
👈 در همان اوایل ازدواج ، همسران را به جان هم می اندازد .
🌟 و من هم از این مشکلات و دعوای زن و شوهری ، بی نصیب نبودم .
🌷 ادامه دارد ... 🌷
@gole_zahraa 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امام خامنه ای به #حضرت_معصومه (س)مداحی کربلایی سید رضا نریمانی
@gole_zahraa 👈
ســـلام 🌸
صبحتون
پراز خیر و برکت
در پناه پروردگار🌸
#امروز تون بخیر و نیکی
حال دلتون خوب
وجـودتـون سـلامت 🌸
زندگیتون غرق در خوشبختی
روزتون پراز انرژی مثبت
یکشنبه تـون مملو از شـادی🌸
@gole_zahraa 👈
تفسیر سوره یس آیات 34-36.mp3
2.41M
📚تفسیر سوره یس آیات 34-36
استاد قرائتی
@gole_zahraa 👈
#حاج_اقا_قرائتی
من در اتاق یک رئیسی رفتم، کار داشتم
تا در را باز کردم دیدم یک دختری حالا یا دختر یا خانم، خیلی زیبا است.
داخل اتاق رئیس رفتم گفتم:
شما با این خانم محرم هستی؟ گفت: نه!
گفتم: چطور با یک دختر به این زیبایی تو در یک اتاق هستی و در هم بسته است.
گفت: آخر ما حزب اللهی هستیم.
گفتم: خوشا به حالت که اینقدر به خودت خاطرت جمع است. حضرت امیر به زنهای جوان سلام نمیکرد.
گفتند: یا علی رسول خدا سلام میکند تو چرا سلام نمیکنی؟ گفت: رسول خدا سی سال از من بزرگتر بود. من سی سال جوان هستم. میترسم به یک زن جوان سلام کنم یک جواب گرمی به من بدهد، دل علی بلرزد.
گفتم: دل علی میلرزد، تو خاطرت جمع است.
بعضیها خودشان را از امیرالمؤمنین حزب اللهیتر میدانند.
@gole_zahraa 👈
هرگونه تخریب شورای نگهبان اقدامی غیرانقلابی است!
حضرت امام_خامنه_ای:
افرادی که به شورای_نگهبان هجمه میکنند، ناخواسته از دشمن تبعیت میکنند/ هرگونه تخریب شورای نگهبان، اقدامی غیراسلامی، غیرقانونی، غیرشرعی و غیرانقلابی است.
۹۴/۱۲/۲۰
@gole_zahraa 👈
🌷 داستان غم انگیز
🌷 پسری به نام شیعه
🌷 قـسـمـت پـنـجـم
🌟 بعد از ماجرای کوچه ،
🌟 خنده و شادی از خونه ما پر کشید
🌟 مادرم که همیشه خودشو برای پدرم زیبا می کرد ، آرایش میکرد و با خنده به استقبال پدر می رفت ،
🌟 بعد از اون دیگه خندشو ندیدم .
🌟 همیشه صورتشو از من و پدرم می پوشوند ،
🌟 از درد بدنش ، ناله می کرد
🌟 پولای پدرم تموم شده بود .
🌟 هیچی برای خوردن نداشتیم
🌟 پدر مجبور شد وسایل خونه رو بفروشه .
🌟 هر روز یه وسیله ای می فروخت
🌟 تا اینکه خونمون خالی شد
🌟 تا مدتها چیزی برای خوردن نداشتیم ،
🌟 و تنها با نون خشک و چایی تلخ ، سر می کردیم .
🌟 دولت آل سعود
🌟 برای ما نگهبان گذاشته بود
🌟 تا از خونه بیرون نریم
🌟 وقتی دیدن پدر و مادرم از شیعه شدنشون پشیمون نشدن ،
🌟 بیشتر اذیتمون کردن ، وحتی وحشی شدند
🌟 یه شب درِ خونه ما زده شد
🌟 خودم برای بازکردنش رفتم
🌟 وقتی دستمو به دستگیره در زدم ،
🌟 دستم سوخت
🌟 در باز شد و از پشت در شعله های آتش به صورت من اصابت کرد
🌟 صورتم آتش گرفت و روی زمین افتادم
🌟 و از عمق دلم ناله جانکاه و سوزناکی سر دادم
🌟 اون نامردای بی غیرت ،
🌟 هیزم و چوب پشت درِ خونه ما جمع کرده بودند و آتیش زدند
🌟 چشام گریان بود و دلم ترسان
🌟 فریاد میزدم و از بابام کمک می خواستم
🌟 مادرم با حال بد و خرابش اومد طرفم
🌟 پدرم با کمر شکسته آتیش و خاموش می کرد.
🌟 فرداش هم آب رو به روی ما بستند
🌟 و ما تا چند روز از تشنگی به حد هلاکت می رسیدیم
🌟 خواهر یک ساله داشتم که گریه هاش به آسمون می رفت
🌟 دل فرشته هارو به درد آورد
🌟 و عرش خدا رو به لرزه
🌟 ولی دل سنگ اونا ترحم نداشت
🌟 مادرم به خاطر شدت گرسنگی و تشنگی،
🌟 شیرش خشک شده بود
🌟 و آبی هم نبود که به خواهرم بدن .
🌟 به خاطر همین، مادرم زبونشو توی دهان خواهرم می گذاشت تا شاید با آب دهان مادرم کمی تشنگیش رفع بشه .
🌟 ولی خودم می دیدم که لب مادرم از تشنگی ترک برداشته بود. آب دهانش خشک شده بود...
⚜ ادامه دارد ⚜
نویسنده:حامد طرفی
@gole_zahraa 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️مردم شریف ایران! یک دولت چگونه عملکردی داشته باشد که نشان دهد لیاقت حکمرانی بر شما را ندارد؟
🔸سخنرانی پیش از خطبه های علی طلوعی
(مسئول بسیج دانشگاه تهران)/بسیج دانشگاه امیر کبیر
استیضاح #روحانی
محاکمه دولت
#روز_دانشجو
@gole_zahraa 👈
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
💠چرا لحظات مرگ سخت میگذرد؟
🌷از امام صادق علیه السلام پرسیدند که چرا روح هنگامی که از بدن خارج میشود، احساس ناراحتی میکند،
ایشان جواب دادند: زیرا بدن با روح خو گرفته و رشد کرده است.
📚(بحار الانوار ج 6 ص 158)
💢مانند زمانی که میخواهند دندان فاسدی را از دهان بیرون بکشند؛ مسلما لحظه کشیدن دندان لحظه سخت و دردناکیست ولی بعد از آن، انسان احساس آرامش میکند.
البته درد بزرگتر دیگر برای این است که انسان باید از تمام علائق خود که در دنیا با آنها انس پیدا کرده، دست بکشد .
و میزان سختی جانکندن به میزان علاقه او به دنیاست
✅لذا هرچه انسان دلبستگی کمتری به دنیا داشته باشد و خود را بیشتر و بهتر برای سفر آخرت آماده کرده باشد، لحظههای جان کندن برایش راحت تر خواهد بود.
⚜سختیهای جان کندن برای مومن باعث پاک شدن گناهانش میشود تا پاک و سبکبال به عالم برزخ قدم بگذارد و برای کافر، شروع عذابهای الهی است.⚜
@gole_zahraa 👈
فِداها ابوها
امام کاظم (ع) به مسافرت رفته بودند- جمعی از شیعیان حضرت برای پرسش چند سؤال به خانه ایشان در مدینه آمدند- آن حضرت نبود. سؤالها را در کاغذی نوشتند به اهل خانه دادند فردا برای خداحافظی آمدند- دیدند
#حضرت_معصومه (س) که حدود 5- 6 سال داشت جواب همه را نوشته به آنها داد- در مسیر به امام برخورد کردند- امام وقتی جوابها را دیدند سه بار فرمودند: فِداها ابوها!!!
@gole_zahraa 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رنگین کمان بی نظير در تهران بعد از یه روز بارونی 😍
@gole_zahraa 👈
وظایف_منتظران
🌴تمثیلی زیبا از آقای قرائتی:
✅ آیا #امام_خمینی مستضعفین را به حكومت نرساند؟ آیا امام خمینی دین خدا را احیا نكرد؟
❕آن هایی كه به امام خمینی و انقلاب كمك نكردند، قطعاً به امام زمان هم كمك نخواهند كرد.
🔰چون اگر بنده بچه ام را فرستادم و شما در گوشش زدی، اگر خودم هم بیایم در گوش من هم می زنی. علامت مرد چیست؟ علامت نامرد چیست؟
🔆هركس با انقلاب هست حق دارد بگوید: یا حجة ابن الحسن عجل علی ظهورك! ای امام زمان ظهور كن. تو برای انقلاب چه كردی كه حالا می گویی: امام زمان بیا. چقدر به امام كه می خواست شاه را بردارد، كمك كردی؟
✅ چند بار در حوض خانه ات شیرجه رفتی كه حالا می خواهی در اقیانوس اطلس بروی؟ از لامپ خانه ات چقدر نورگرفتی كه حالا می گویی خورشید طلوع كند.
‼️آنهایی كه انقلابی نیستند، یا حجة ابن الحسن هایشان مایه و ریشه ندارد. دروغ می گویند. حالا ممكن است افرادی هم باشند كه تمام كتاب هایی را كه راجع به امام زمان است، مطالعه كرده باشند و به تمام مستحبات عمل كنند. اما وظیفه اول این است كه اهداف را بشناسیم. هدف امام ما چیست؟
🎞حجت الاسلام والمسلمین قرائتی به نقل از آرشیو سایت درس هایی از قرآن
@gole_zahraa 👈
🌷 خاطرات یک فراری 🌷
🌷 قسمت ششم 🌷
🌟 بهترین قسمت کار در حرم ،
🌟 آنجا بود که خانمم به دنبالم می آمد
🌟 و افطار یا سحری را ،
🌟 در حرم حضرت معصومه می خوردیم .
🌟 گاهی غذای تبرکی حرم می گرفتیم
🌟 و گاهی خود همسرم ،
👈 غذا می پخت و می آورد .
🌟 و برای نشستن ،
🌟 جایی را پیدا می کردیم ؛
🌟 که روبروی گنبد و گلدسته باشد .
🌟 حقوقی که می دادند ، کم بود .
🌟 و متأسفانه ، سه چهار ماه را ،
🌟 یک جا می پرداختند .
🌟 من هم به شدت نیاز به پول داشتم .
🌟 مجبور شدم دنبال شغل دوم بگردم .
🌟 ماه رمضان هم ، رو به اتمام بود .
🌟 به پیشنهاد همسرم ،
🌟 قرار شد برای عید فطر ،
🌟 به اهواز سفر کنیم .
🌟 و عید را ،
👈 در کنار خانواده هایمان باشیم .
🌟 به بلیط فروشی رفتم .
🌟 قیمت بلیط را گرفتم .
🌟 خیلی ارزان بود .
🌟 قیمت بلیط قطار عادی صندلی ،
👈 دو یا سه هزار تومان بود .
🌟 به خاطر همین ،
🌟 یک کوپه کامل گرفتم .
🌟 تا راحت باشیم و کسی مزاحم ما نشود .
🌟 یک روز قبل از سفرمان ،
🌟 خانمم گفتند :
🌷 خانه نیاز به وسایلی مثل آینه ، ظروف ، قابلمه و... دارد .
🌟 من هم گفتم چشم می خرم .
🌟 بعد از حرم ،
🌟 به پلاسکوی روبروی حرم رفتم .
🌟 و هر چه خانم نیاز داشتند ،
🌟 انتخاب کردم .
🌟 اما هر چه گشتم ؛
🌟 هیچ پول و کارتی ، همراهم نبود .
🌟 خیلی شرمنده شدم .
🌟 نمی دانستم به فروشنده چه بگویم
🌟 وسایل را هم از مکان شان ،
🌟 خارج کرده بودم .
🌟 خیلی از فروشنده عذرخواهی کردم
🌟 و با شرمندگی گفتم :
🌷 آقا خیلی معذرت می خواهم
🌷 انگار پول و کارت و وسایلم را ،
🌷 در خانه جا گذاشتم .
🌷 انشالله یک روز دیگر ، مزاحم می شوم .
🇮🇷 فروشنده گفت : کجا برادر ،
🇮🇷 بیا وسایلت را ببر .
🌷 گفتم : نه ممنون فعلا پول ندارم
🌷 و فردا هم مسافرم
🌷 معلوم نیست که سالم برگردیم یا نه .
🌷 بعداً می رسم خدمتتون .
🇮🇷 گفت : اشکالی نداره ، ببر
🇮🇷 هر وقت آوردی ، آوردی .
🌟 خیلی از اخلاقش خوشم آمد
🌟 راحت به من اعتماد کرد
🌟 ای کاش همه زندگی هامون ،
🌟 پر از اعتماد به همدیگر باشد .
🌷 ادامه دارد ... 🌷
@gole_zahraa 👈
آیا آنها نمیبینند که در هر سال، یک یا دو بار آزمایش میشوند؟! باز توبه نمیکنند، و متذکّر هم نمیگردند!(126)
أَوَلَا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عَامٍ مَّرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لَا يَتُوبُونَ وَلَا هُمْ يَذَّكَّرُونَ(126)
سوره توبه
@gole_zahraa 👈
اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند ،اگر سرمان را بالای دار برند،اگر زنده زنده در شعله های آتشمان بسوزانند،....
هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمی کنیم.
#امام_خمینی ره)
@gole_zahraa 👈
سنگی که هفتاد سال طول کشید تا به ته چاه برسد!
امروز حدیث جذابی شنیدم:
پیامبر (که صلوات و رحمت خدا بر او و خاندانش باد) روزی صدای مهیبی از سمت قیامت شنید. از جبرائیل پرسید: این صدا چه بود؟ جبرائیل گفت: سنگی را هفتاد سال پیش به یکی از چاههای جهنم انداختند، اکنون به ته چاه رسید!
برخی افراد (که فکر میکنم سطحینگر هستند) این حدیث را به عمیق بودن چاههای جهنم تفسیر میکنند، اما #امام_خمینی (رحمه الله علیه) میفرمود: این روایت، حکایت انسانی است که هفتاد سال عمر میکند و در سرازیری گناه و غفلت، هر روز پایینتر میرود تا اینکه میمیرد و در لحظه مرگ، در ته این چاه قرار دارد!
پناه میبریم به خدا از قرار گرفتن در سرازیری سقوط…
یک پاسخ به “سنگی که هفتاد سال طول کشید تا به ته چاه برسد!”
@gole_zahraa 👈
🌷 داستان غم انگیز
🌷 پسری به نام شیعه
🌷 قـسـمـت شـشـم
🌟 از شدت گرسنگی ، گوشتی در بدن ما نمونده بود و دائما ضعف می کردیم .
🌟 یه روز ، برق ما رو خاموش کردن ، و در اون تابستون داغ و سوزان ، بدون کولر و پنکه می خوابیدیم .
🌟 اونقدر هوا گرم بود که گرمازده می شدیم و از حال می رفتیم .
🌟 به خاطر تاریکی و گرما و زیاد شدن رطوبت خونه ، حشرات خونمون زیادتر شد ،
🌟 پشه ها ، پوست بدن ما رو سرخ و کبود و پر از جوش کرده بودند.
🌟 هر روز و شب، شاهد گریه های غریبانه مادرم بودم .
🌟 شاهد اشکهای بی صدا و شرمندگی پدر بودم.
🌟 شاهد التماس های پدر و مادرم به اونا برای آب و غذا دادن به من و خواهرم بودم
🌟 یه شب مادرم صدام کرد و بهم گفت :
🌹 جواد جان ، پسرم ، میخوام امشب پیش من بخوابی .
🌟 منم که تا حالا جدا از مادرم می خوابیدم از این پیشنهادش تعجب کردم و حتی خجالت کشیدم.
🌟 ولی اونقدر نوازشم کرد و منو بوسید تا اینکه قبول کردم
🌟 منو در آغوش گرفت
🌟 احساس آرامش خوبی پیدا کردم
🌟 دستشو روی سرم کشید و گفت :
🌹 پسرم! مواظب پدرت باش خیلی تنها و غریبه ،
🌹 بعد از من دیگه کسی رو نداره ،
🌹 هرچی بابات میگه بگو چشم
🌟 منم گفتم چشم
🌹 مادر : جواد جان ، پسرم،
🌹 خواهرت بچه است
🌹 نیازبه آب و غذا داره
🌹 به موقع غذاشو بده و در هر شرایطی خواهرت رو تنها نذار
🌹 تو مردی ، تو غیرت داری
🌹 اون هم ناموس تو
🌹 پس از ناموست مراقبت کن
🌹 و نسبت به اون غیرتی باش
🌟 مادرم میگفت و میگفت تا خوابم برد
🌟 صدای دل نشین اذان صبح ، مثل هر روز بیدارم کرد
🌟 روی بازوی مادرم خواب بودم
🌟 پا شدم و مادرم رو برای نماز صبح صدا زدم
🌟 اما هر چی صداش کردم بیدار نشد ...
⚜ ادامه دارد ⚜
@gole_zahraa 👈