بزم محبت
از طبیب اصفهانی
عجب نیست خندد اگر گل به سروی
که در این چمن، پای در گِل نشیند
بنازم به بزم محبت که آن‌جا
گدایی، به شاهی، مقابل نشیند
دیوان طبیب اصفهانی، ص ۷۶.
#محبت
#طبیب‌اصفهانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
پروانه
از یارعلی تهرانی
ای دل، روشِ عشق ز پروانه بیاموز
جان دادن از آن عاشق دیوانه بیاموز
دلی که جا مانده، نادر گرانمایه، ص ۱۳.
#پروانه
#یارعلی‌تهرانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
شادی
از رودکی سمرقندی
شاد زی* با سیاه چشمان شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
زآمده شادمان بباید بود
وز گذشته نکرد باید یاد
*زی: زندگی کن.
قدر مجموعه‌ی گل، کاخی، ص ۹.
#شادی
#رودکی‌سمرقندی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
خنده
از دکتر سید حسن حسینی
در پرده‌ی سوز و ساز هم می‌خندیم
با داغ درون‌گداز هم می‌خندیم
چون لاله‌ی نو‌شکفته‌ای در باران
از گریه پُریم و باز هم می‌خندیم
شعر پارسی، کاظمی، ص ۵۰۸.
#خنده
#سیدحسن‌حسینی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
چشم حقارت
از خواجه عبدالله انصاری
در هیچ کس به چشم حقارت نظر مکن
تا در تو هم به دیده‌ی تحقیر ننگرند
زیرا که هر‌چه هست ز درویش و پادشاه
چون نیک بنگری، ز یکی اصل و جوهرند
گزینه‌ی موضوعی اشعار فارسی، جباری، ص ۴۳۱.
#چشم‌حقارت
#خواجه‌عبدالله‌انصاری
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
یار غایب
از سعدی
دیدارِ یارِ غایب، دانی چه ذوق دارد:
ابری که در بیابان، بر تشنه‌ای ببارد
ای بوی آشنایی، دانستم از کجایی
پیغام وصل جانان، پیوند روح دارد
قدر مجموعه‌ی گل، کاخی، ص ۹۸.
#یار‌غایب
#سعدی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
پیری و یار
از جامی
جوانی گفت پیری را: چه تدبیر؟
که یار از من گریزد، چون شوم پیر
جوابش گفت پیرِ نغزگفتار
که: در پیری، تو خود بگریزی از یار!
کتاب مشاعره، ص ۶۴۷.
#پیری
#جامی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
احساس تنهایی
فاضل نظری
چراغ حُسن می‌افروزی و در شهر می‌گردی
ولی این دلربایی نیست؛ این تشییع زیبایی‌ست
به مردم چون پناه آوردم از تنهایی‌ام، دیدم
که از تنها شدن جانکاه‌تر، احساس تنهایی است
اکنون، نظری، ص ۸۳.
#تنهایی
#فاضل‌نظری
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae