وادی عشق
از اقبال لاهوری
وادی عشق، بسی دور و دراز است؛ ولی
طی شود جادهی صدساله به آهی، گاهی
مشاعره، خرّمی، ص ۲۸۹.
#عشق
#اقباللاهوری
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
پریدن
از اقبال لاهوری
در جهان، بال و پرِ خویش گشودن آموز
که پریدن نتوان با پر و بالِ دگران
دو قدم مانده به گل، ص ۶۵.
#پریدن
#اقباللاهوری
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
زندگی
از اقبال لاهوری
زندگی، در صدف خویش گهر ساختن است
در دل شعله، فرو رفتن و نگداختن است
عشق از این گنبد دربسته، برون تاختن است
شیشهی ماه، ز طاق فلک انداختن است
عرصهی خیال، گزیدهی شعر فارسی، وحید طلعت، ص ۴۷.
#زندگی
#اقباللاهوری
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
ساحل و موج
از اقبال لاهوری
ساحل افتاده گفت: گر چه بسی زیستم
هیچ نه معلوم شد آه که من چیستم
موج ز خود رفتهای، تیز خرامید و گفت:
هستم اگر میروم؛ گر نروم، نیستم
کتاب مشاعره، دکتر آذر، ص ۶۵۴.
#ساحلوموج
#اقباللاهوری
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
پریدن
از اقبال لاهوری
در جهان بال و پر خویش گشودن آموز
که پریدن نتوان با پر و بال دگران
پیام مشرق، اقبال لاهوری، ص ۲۵۰.
#پریدن
#اقباللاهوری
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
جز او نیابی
از اقبال لاهوری
که را جویی؟ چرا در پیچ و تابی؟
که او پیداست؛ تو زیر نقابی!
تلاش او کنی، جز خود نبینی
تلاش خود کنی، جز او نیابی!
نگین سخن، عبدالرفیع حقیقت، ص ۵۰۵.
#پیدا
#اقباللاهوری
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae