تکلیف شب
از جلیل صفربیگی
نقطه، سرِسطر؛ بچهها بنویسید
با خطّ دُرُشت، عشق را بنویسید
تکلیف شب شماست در دفتر دل
صد مرتبه از روی خدا بنویسید
واران، ص ۱۷۴.
#تکلیفشب
#جلیلصفربیگی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
به چترها
از جلیل صفربیگی
باران
هر طور شده
خودش را به رؤیاهایم می رساند و
گَرد از سر و رویشان میتکانَد
به چترها
فقط
روسیاهی میماند.
واران، صفربیگی، ص ۹۳.
#باران
#جلیلصفربیگی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
کلید امید
از جلیل صفربیگی
در اوج یقین، اگرچه تردیدی هست
در هر قفسی، کلید امّیدی هست
چشمکزدن ستاره در شب، یعنی
توی چمدان ماه، خورشیدی هست!
هَزَجِ مُثَمَّنِ اَخرَبِ مَکفوفِ مَجبوب*، گزیدهی رباعیهای جلیل صفربیگی، به انتخاب فرهاد شاهمرادیان، ص ۵۹.
*در اصل، نام وزن قالب رباعی در عروض قدیم است.
#امید
#جلیلصفربیگی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
باور رودخانه و دریا
از جلیل صفربیگی
عشق آمده بود، داشت رؤیا میکاشت
در باغچهی هنوز، فردا میکاشت
آن قطره که از ابر به پایین افتاد
در باور رودخانه، دریا میکاشت
هَزَجِ مُثَمَّنِ اَخرَبِ مَکفوفِ مَجبوب، گزیدهی رباعیهای جلیل صفربیگی، ص ۶۲.
#رودخانهودریا
#جلیلصفربیگی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
جهانِ بی عشق
از جلیل صفربیگی
هم چشمه و هم رود، کپک خواهد زد
هم آتش و هم دود، کپک خواهد زد
شور و نمکِ تمام هستی، عشق است
بیعشق، جهان زود کپک خواهد زد!
هَزَج مُثَمَّن اَخرَب مکفوف مجبوب، گزیدهی رباعیهای جلیل صفربیگی، ص ۸۲.
#عشق
#جلیلصفربیگی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
باران
از جلیل صفربیگی
زنبیل پر از ترانه در دستش بود
یک نامهی عاشقانه در دستش بود
ختم صلوات داشت باران انگار
تسبیح هزاردانه در دستش بود
هَزَج مُثمَّن اَخرب مکفوف مجبوب، گزیدهی رباعیهای جلیل صفربیگی، ص ۱۰۹.
#باران
#جلیلصفربیگی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
باران
از جلیل صفربیگی
ابر و مه و خورشید و فلک، گریان است
دریا به خروش آمده و طوفان است
با سوز و گداز، نوحه میخوانَد باد
زنجیرزنِ دستهی ما، باران است!
هَزَج مُثَمَّن اَخرَب مکفوف مجبوب، گزیدهی رباعیهای جلیل صفربیگی، ص ۳۴.
#باران
#جلیلصفربیگی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
باران
از جلیل صفربیگی
در دفتر شعر من، صدا پنهان است
یک رود پر از ستاره در جریان است
من در سر خود، ابر زیادی دارم
جیب کلمات من، پر از باران است!
هَزَج مُثَمَّن اَخرب مکفوف مجبوب، ص ۳۵.
#باران
#جلیلصفربیگی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
مداد رنگی
از جلیل صفربیگی
کو آن همه شادی و زرنگیهایم؟
آن شور و نشاط و شوخ و شنگیهایم
رفتند پرندههای نقاشی من
من ماندهام و مداد رنگیهایم!
هَزَج مُثَمَّن اَخرب مکفوف مجبوب، گزیدهی رباعیهای جلیل صفربیگی، شاهمرادیان، ص ۱۴۷.
#مدادرنگی
#جلیلصفربیگی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
شعلهی شعر
از جلیل صفربیگی
از شعلهی شعر من، زبان میسوزد
حرفی بزنم اگر، دهان میسوزد
چندی است سرم لانهی قُقنوسان است
بالی بتکانم، آسمان میسوزد!
هَزَج مُثَمَّن اَخرَب مکفوف مجبوب، گزیدهی رباعیهای جلیل صفربیگی، ص ۸۵.
#شعر
#جلیلصفربیگی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
حسرت دوچرخه
از جلیل صفربیگی
من قُلّک خویش را شکستم که پدر...
در کوچه به شوق آن نشستم که پدر...
امروز، سیودو سال از آن روز گذشت
در حسرت آن دوچرخه هستم که پدر...
هَزَجِ مُثَمَّن اَخرَب مکفوف مجبوب، گزیدهی رباعیهای جلیل صفربیگی، فرهاد شاهمرادیان، ص ۱۱۵.
#حسرتدوچرخه
#جلیلصفربیگی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
روایتگر درد
از جلیل صفربیگی
شاید بتوان راه بیانش را بست
یا اینکه رگ خون روانش را بست
زخمی که روایتگر دردی باشد
با چسب، نمیتوان دهانش را بست!
هَزَج مُثَمَّن اَخرب مکفوف مجبوب، گزیدهی رباعیهای جلیل صفربیگی، فرهاد شاهمرادیان، ص ۵۳.
#روایتگردرد
#جلیلصفربیگی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae