برگ گل
از خسرو احتشامی
خواهم به آب و آینه، مهمان کنم تو را
تا قبلهی قبیلهی باران کنم تو را
ای کاش مثل برگ گلی لای دفترم
میشد ز چشم آینه، پنهان کنم تو را
یاقوت و انارستان، ص ۱۸۷.
#گل
#خسرواحتشامی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
نقش
از خسرو احتشامی
آب و مهتاب و گُل و آینه را جمع زدیم
نقشی از روی تو شد، آن چه که حاصل کردیم
یاقوت و انارستان، ص ۲۱۴.
#نقش
#خسرواحتشامی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
پنجره
از خسرو احتشامی
بی تو خموش ماندهام، آینهپوش ماندهام
شرح شکوه عشق را، با چه بهانه سر کنم؟
ای مَهِ غرفهی سخن، پنجره باز کن که من
آمدهام غزل، غزل، شعر و ترانه سر کنم
یاقوت و انارستان، ص ۲۲۳.
#پنجره
#خسرواحتشامی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
پنجره
ازخسرو احتشامی
اگر چه پنجره از خندهی تو خالی ماند
ز عشق، عطر عزیزی در این حوالی ماند
هوای قصهی پرواز در کتاب تو داشت
دریغ، مرغ کلام از شکستهبالی، ماند
یاقوت و انارستان، ص ۱۲۵.
#پنجره
#خسرواحتشامی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae