مُدّعی
از محمدرضا احمدی
دل به تنگ آمد که از بس زخم خورد از مدّعی
میتپد این دل، که شاید یافت درمان شما
شد ملالانگیز، احوال بدِ نامردمان
گو چه آید بعد از این، بر عهد و پیمان شما
از تنهایی جوان، ص ۲۹۵.
#مدعی
#محمدرضااحمدی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
مدّعی
از حافظ
ای مدّعی، برو که مرا با تو کار نیست
اَحباب* حاضرند، به اَعدا* چه حاجت است؟
حافظ، تو ختم کن که هنر خود عیان شود
با مدّعی، نزاع و مُحاکا*، چه حاجت است؟
*احباب: جمعِ حبیب، دوستان.
*اعدا: جمع عدو، دشمنان.
*محاکا: کوتاهشدهی محاکات: گفتگو و بحث و جدل کردن.
شاخ نبات حافظ، ص ۸۳ و ۸۵، غزل ۳۳.
#مدعی
#حافظ
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae