پدر و پسر
از مهدی سهیلی
باغبان گرید، تا غنچه بخندد در باغ
پدر از پای فتد، تا که ببالد پسری
پسرم، وقت تو خوش باد که در عرصهی عمر
جز دل خرّم فرزند، نخواهد پدری
چه کنم؟ دلم از سنگ که نیست، سهیلی، ص ۹۴ و ۹۵.
#پدروپسر
#مهدیسهیلی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
پدر و پسر
از مهدی سهیلی
خاری به جهان، اگر به پای پسر است
آن خار، چو ناوَکی* به چشم پدر است
در رنج پسر، پدر به جان آید؛ لیک
از درد پدر، روح پسر، بیخبر است
*ناوک: تیر.
چه کنم؟ دلم از سنگ که نیست، سهیلی، ص ۷۱.
#پدروپسر
#مهدیسهیلی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae