97.08.16_02.mp3
6.51M
#شورمحشر←💛
•| ذڪر لبم امـ🌙ـشب رضـ❤ـاجانهـ
#پیشنهاد_ویژه_دانلود
[ محمــــــد حسیـــــــــــن حدادیــــــان ]
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
⭕️حتی حاضر نبود کولر روشن کنه. اهواز خیلی گرم بود و پای مصطفی توی گچ.
پوستش به خاطر گرما خورده شده بود و خون میآمد. اما میگفت:
«چطور کولر روشن کنم وقتی بچهها در جبهه زیر گرما میجنگند».
🔻آقایون مسئول! فرماندهان جنگ نظامی اینطور زندگی میکردن که در دنیا و آخرت رستگار شدن، شما هم اینطور هستید؟
#شهید_مصطفی_چمران
#درس_اخلاق
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
گفتاری از #شهید_همت :
میانبر رسیدن به خدا "نیت" است
کار خاصی لازم نیست بکنیم
کافی است کارهای روزمره مان را به خاطر خدا انجام دهیم
اگر تو این کار زرنگ باشی
شک نکن
شهید بعدی تویی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
http://eitaa.com/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
❣﷽❣ #کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_هفتم 7⃣ آنچه ڪه شاگردانــ و د
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_هشتم 8⃣
آن روزها: راوی⬅️ مادر شهـید
تـهــران خیــلے کـوچـک تر از حـالا بود.مـردم زندگے های ساده ولے با صفایـے داشـتند.
بہ کم قـانع بودنـد. امـا خیـر وبرکـت از سـر وروے زنـدگے هایشان مے بارید.
خدا مے داند با ایـنکہ اوضـاع اقتصـادے مـردم ضعیف تر از حـالا بود امـا دلـخوشے مـردم بیشـتر بود.
درب هر خـانہ که باز مے شد لشکــرے از بچــہ هاے قد ونیـم قـد ☺️ راهے کـوچہ و خیـابـان مے شـدنـد ! خـانـہ ها کـوچـک و شلــوغ بــود امـا پـر از خـیـر و بـرکـت .
صبـح زود مــردها بســم الله مے گـفـتـنـد وراهے کـار مے شـدند وخــانـم هـا تـوے خــانہ مشـغول پـخـت و پـز و شـسـت و شـو و...
✨✨✨
مـن و حـاج مـحـمـود در روسـتـاے آیــنہ ورزان دمـاونـد بـہ دنـیـا آمـدیـم . دسـت تـقدیـر مـارا بہ
تـهـران آورد و در اطــراف بـازار مولـوے سـاکـن کـرد.
✨✨✨
حــاجـے مغـازه ے چـایـے فـروشـے در چــهار راه سـیـروس داشـت . آن موقـع اکـثـر بـازارے ها در اطـراف بـازار سـاکـن بـودنـد تـا بـہ محـل کـار نـزدیـک بـاشـنـد.
خـداونـد بـاب رحـمـتـش را بـہ روے مـا بـاز کـرد. زنـدگـے خـوب و هـشـت فـرزنـد عطــا کرد.🌸
آن سـال هـا ، در ایــام تـابـسـتـان ، بـہ هـمـراه بـچـہ ها بـہ دمــاونـد مـے رفـتـیـم و سـہ مـاه در روسـتـا مے مــاندیــم .
بـــچــہ هــا از خــانــ🏠ــہ و مـحـیـط بـازار دور مـے شـدنـد و حـسـابـے از آب و هـواے روسـتـا لـذت مـے بـردنـد . آنـجـا بـاغ سـیـب داشـتـیـم و بـیـشـتـر فـامـیـل مـا هـم در آنـجـا بـودنـد.
تـابـسـتـان سـال ۱۳۵۴ بـود کـہ بـار دیـگـر راهـے روسـتـا شـدیـم . آن مـوقـع بـاردار بـودم.
در آخــرین روز هـاے تـیـر مـاه بـود کــہ بـا کـمـک قـابـلـہ ی روسـتـا آخـریـن فـرزنـدم بـہ دنـیـا آمـد
:پسـرے بـسـیـار زیــبـا💫 کـہ آخــریـن فـرزنـد خــانـواده ے مــا بـاشـد.
دوســت داشــتـم نـامـش را وحـیـد بـگـذارم امــا حــاجـے اصـرار داشــت اســمـش را احــمـد علــے بـگـذاریـم.
احــمــد علـے از روز اول بـا بـقـیـہ بـچـہ هـایـم فـرق مـے کـرد . خـیـلـے پـسـر آرامـے بـود.
اصـلا اذیــت و حـرص وجـوش نـداشـت.
مـن خـیـلـے دوســتــ❤️ـش داشــتـم . مـظـلـوم بـود کـارے بـہ کــسـے نـداشـت . از بـچـگـے دنـبـال کـار خـودش بـود.
داخـل خــانـہ....
#ادامه_دارد ...
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
#لالہهای_آسمونے
وقت ازدواج💍 به مادرشان گفته بود، دختری را برایم انتخاب کنید که باایمان باشد👌. همچنین اگر شهید🌹 شدم، یک سال عزا نگه ندارد❌. او برادرم را دیده و گفته بود دیگر لازم نیست #عروس را ببینم. عقدمان را امام خمینی (ره) خواندند😇. موقع عقد به من گفت: همه ممد صدایم میکنند، اما شما محمد #صدایم کن تا بقیه هم درست ادا کنند.❣هفت ماه عقد بودیم. وقتی میرفتیم بیرون گاهی #مادرش به او پول میداد و میگفت: شاید زنت دلش چیزی بخواهد، اما او پول نمیگرفت و میگفت «مریم نگاهش👀 به جیب من است. وقتی میبیند #پول ندارم از من چیزی نمیخواهد.» 😊 همیشه تاکید داشت به مالی که یقین به #حلال بودنش نیستیم، دست نزنیم♨️. از #کارگری ابایی نداشت و میگفت: خدا آدم بیکار را دوست ندارد.😔
✍ به روایت همسر بزرگوار شهید
#شهید_محمد_جعفرینیا🌷
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷