eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.7هزار دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
10.7هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فرمانده ای که بیت‌المال را مال‌البیت خودش نکرد همسر شهید مدافع حرم می‌گوید خوشحال است که عمری در کنار مردی زندگی کرده که را مال‌البیت خودش نکرده❌ و در این زمینه به خاطره‌ای از سفرش به و حضور در دفتر کار🗄 او استناد می‌کند که همسرش حتی حاضر نشد کولرگازی را برایشان روشن کند! http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کشف پیکر مطهر یک شهید در منطقه عملیاتی همزمان با ایام‌شهادت امام جعفر صادق (ع) _ ۲۶ خرداد ۹۹ http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
✨ای شهید ... میدانـم ڪه میتوانی با دست های بستہ ات ، دستانم را بگیری دستـم را بگیـر ای شهیـد ... 🗓 ۲۶ خرداد سالـروز حماسه تشیع شهدای غـواص گرامی باد . http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🕊🌱 همزاد کویرم تب باران دارم در سینه دلی شکسته پنهان دارم در دفتر خاطرات من بنویسید من هرچه که دارم از شهیدان دارم (محمدحسن) http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
حرف با آقا رسول.mp3
3.16M
👌 حرف دل با شهید رسول خلیلی 📞زمین زمین بهشت 📞زمین زمین بهشت 🌷آقا رسول به گوشی ... 📞رسول رسول زمین .... http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔴‏پسری که یک شبه، مرد شده‌... حواسش هم به تابوت پدر هست، هم مواظب خواهر... -در حاشیه مراسم وداع با پیکر شهید جواد اللّه‌ کرم 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
✨ای شهید ... میدانـم ڪه میتوانی با دست های بستہ ات ، دستانم را بگیری دستـم را بگیـر ای شهیـد ... 🗓
🥀🍂 با کنایه مصرعی می گویم و رد می شوم دست حیدر (ع) دست زینب (س) دست این غواص ها.... اواخر خرداد ۹۶ سالروز پیداشدن پیکر شهدای غواص با دستان بسته!💔 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• بـہ ایـن اصل☝️خیلی داشت ڪه اگه کاری رو بـرای خـود بکنی،خودش می کنـہ. آخرش هم همین باعث شد تا عکس 🌷 اینطور معروف بـشہ.🌱 "شهید " http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_شهید_مرتضی_جاویدی ✫⇠قسمت :6
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :7⃣1⃣ ✍ چرا به مرتضی می گفتند؟ ✏️نزدیک اذان صبح ، صدایی رسا پیچیده توی جبهه شهرک شصت: - اَی شَی لَونُکَ ... اشلونک ... یا اخی ... صباح الخیر ! ✏️توی تاریک روشنایی هوا ، مضطرب و نگران از خواب پریدم . گیج و منگ اسلحه کلاش و کلاهخودم را برداشتم . و خودم را پرت کردم به طرف پیچ سنگر . نفهمیدم چگونه هل هلکی پاهایم را چپاندم توی پوتین گل وگشاد رفیقم و خودم را از سنگر نقلی بیرون انداختم . بند باز پوتین رفت توی پاهایم و پشت خاکریز کوتاه ، تعادلم به هم خورد و با سر رفتم توی شکم حیدر یوسف پور که آفتابه به دست از مستراب بیرون آمده بود . هر دو توی هم پیچیدیم وخراب شدیم روی زمین . ✏️یوسف پور گفت : اوهوی کل حسین قلندری ، سرشیر آوردی ! دس وپات نره توی چیشات ! هول پرسیدم : حسین ، چی شده ؟ عراقیا حمله کردن . صدای عربی شنیدم ! یوسف پور حال و روزم را که دید ، دست گذاشت روی دلش و حالا بخند و کی بخند ! عصبی داد زدم :چرو می خندی خونه خراب ! ✏️آفتابه قرمز را رو به خاکریز گرفت . گفت : چشمتو باز کن تا ببینی ، رو خاکریز مرتضی جاویدی داره برادرای مزدور بعثی رو موعظه می کنه . ✏️با دقت به خاکریز نگاه کردم . مرتضی فرمانده گروهان یکم ، به فاصله هفتاد ، هشتاد متری عراقی ها ، روی خاکریز ایستاده بود و دست هایش را دور دهان حلقه کرده بود وبرای عراقی ها سخنرانی می کرد : - اَی شَی لَونُکَ ... اشلونک ... یا اخی ... صباح الخیر ! ✏️از یوسف پور پرسیدم : ای شی لونک ، یعنی چه ؟ - یعنی رنگ وروت چطوره ... حال وروزت چطوره ... ✏️هنوز احوالپرسی مرتضی با عراقی ها تمام نشده بود که یکهو تیر و خمپاره 60 مثل تگرگ به طرفش ریخت . تا دید جواب سلام علیکش را با خمپاره وتیر می دهند ، شروع کرد به شعار دادن : مرگ بر صدام یزید کافر ... ✏️ظهر دوباره همان آش و همان کاسه ! مرتضی دست بردار نبود وروز روشن ، جلو چشم ما عراقی ها روی خاکریز می رفت و برای دشمن کلاس عقیدتی می گذاشت . گاهی هم از پشت بلندگو سوره واقعه را می خواند : ...وَ اَصحابُ الیمین ما اصحاب الیمین * فی سدر مخضود * وطلح منضود * و ظل ممدود* ✏️اما جواب عراقی ها مثل صبح ، توپ و تفنگ بود ودوباره مرتضی زد به سیم آخر . - الموت الصدام ... ✏️چند نفری از بچه های گروهان هم به کمکش آمدند وتکرار کردند : الموت الصدام ... ✏️این بار آتش دشمن متمرکز شد روی همه خاکریز . متعجب بودم که چرا فرمانده گردان ، جلیل اسلامی جلو مرتضی را نمی گیرد . به خودم گفتم لابد مرتضی می خواد بگه خیلی شجاعه ! فرمانده هم از اون حساب می بره . .. 📚منبع: تپه ی جاویدی و راز اشلو/نویسنده اکبر صحرایی ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ... اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :8⃣1⃣ ✍ چرا به مرتضی می گفتند؟ ✏️کریم زال که ترکش به بازویش خورده و تاحدی ترسیده بود ، گفت : حسین قلندری، این کارا یعنی چه ؟ مرتضی همه ما رو به کشتن می ده ! ✏️پشت لبی بر گرداندم . - چه عرض کنم کریم آقا ! برو بهداری . ✏️برگشتیم و به صورت گندمی مرتضی جاویدی خیره شدم که خونسرد از خاکریز پایین آمد وبا نیروهای گروهانش داخل سنگر شد . ✏️شب تا صبح ، در پستوی ذهن و خیالم درگیر عمل مرتضی جاویدی بودم که اذان صبح ، باز کار را تکرار کرد . این بار بلندگوی دستی تبلیغات حاج صلواتی جلو دهانش بود . - اَیُ شَی لَونُکَ ... اشلون صحتک ... صباح الخیر ... الله سلمک ... ✏️مرتضی با زبان عربی با عراقی ها حرف می زد و تکیه کلامش روی کلمه بود که به نظرم مخفف همان «ای شی لونک » رنگ و روت چطوره بود . ✏️پیرمرد هفتاد ساله لاغر اندام تبلیغات ، حاج صلواتی هم انگار جوان ها ، روی خاکریز این ور و آن ور می پرید و پا منبری مرتضی را می کرد . عراقی ها که عصبانی از خواب بیدار شده بودند ، دوباره با تیر و خمپاره جواب دادند و بعد هم شعار « الموت الصدام » مرتضی و حاج صلواتی هوا رفت و تعدادی هم از گروهان به کمک آنها آمدند . ✏️یواش یواش که عمل مرتضی ترس و وحشت توی دل نیروهای دشمن انداخت ، به این نتیجه رسیدم که پشت عمل مرتضی یک نوع هدف است . خیلی زود کار مرتضی به بقیه گردان فجر هم سرایت کرد و افراد به نحوی مجذوب عمل او شدند که حالا در گردان رقابت بود برای منتقل شدن به گروهان آقا مرتضی اشلو ! ✏️مدتی بعد ، وقتی از جلو سنگر مرتضی توی منطقه عملیاتی شهرک 60 رد می شدم ، برخوردم به تابلو نوشته ای که کنار سنگر مرتضی نصب شده بود . - سنگر اشلو ! سنگری که هر شب صدای خواندن سوره واقعه از داخل آن به گوشم می خورد : اذا وقعت الولقعه * ... وما مسکوب *و فاکهه کثیره * لا مقطوعه ولا ممنوعه * و فرش مرفوعه * ✏️سر بزنگاه رفتم سراغ حسن مایلر ، تک تیر انداز گروهان اشلو و پرسیدم : می شه زبون بزاری تا منم بیام تو گروهان ؟! پشت گوشش را خاراند و گفت : به همین سادگی ! - چیه رشوه می خوای بی معرفت ! - از رشوه هم بالاتر . ورود به گروهان اشلو شرط داره . - اذیت نکن ، آخه جون دادن هم شرط می خواد ! - واسه این جون دادن ، بعـــــله ... - بعله را انگار عروس خانم ها گفت . گفتم :حالا شرطش چیه ؟ - نماز شب ، سیگار ممنوع ، شرکت تو چند تا حمله ... آخرش امتحان توکل و شجاعت ! - امتحان دیگه چه صیغه ای هس ؟ - تو یه فرصت طلایی ، روز روشن ، جلو چشم دشمن ، بری روی خاکریز و پیراهنت رو در بیاری اون وقت سینه سپر کنی جلو تیر و ترکشا و ده بار بخونی : "می خواهم از خدا به دعا صد هزار جان تا صد هزار بمیرم برای تو !" 📚منبع: تپه ی جاویدی و راز اشلو/نویسنده اکبر صحرایی ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ... اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا