eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.6هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
10.5هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#ڪـــــلام‌شهـــید شهـــید آوینـــــۍ: 🌼#جـان امانتـی است ڪه باید به جانان رسـاند اگر خـــود نـــدهی می ســـــتانند فاصـله هلاڪت و شهادت همین خیانت در #امانت اســـــت. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
❣﷽❣ #کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_پنجاه0⃣5⃣ |تابستان‌۶۴| «استا
❣﷽❣ 💖(فوق العاده زیبا) 1⃣5⃣ ☺️ راوی : دوستان شهید ━━☘️🌸☘️━━ ما در معارف اسلامی خودمان داریم که راه های رسیدن به خدا به تعداد انسان ها فراوان است. و انسان با توجه به و که منحصر به فرد است ، راه به سوی خدا را با سرعت و دقت بیشتر میتواند طی کند. به این صفات منحصر به فرد اصطلاحاً《کلید شخصیت》می گویند. که با شکوفایی این صفات و پیدا کردن کلید شخصیت ، قفل جان آدمی باز میشود و به سوی خدای خود پرواز می کند.🕊 کلید شخصیت احمد آقا بعد از گذشت سه دهه که از زندگی او می گذرد قابل تحلیل است. بسیاری از دوستان بعد از شنیدن خاطرات ایشان علاقه مند شنیدن ویژگی های شخصیتی این‌بنده مخلص خدا شدند😍. به آنها باید عرض کنیم‌ که ؛ اولاً احمد آقا بسیار انسان بود ، یعنی از حالات درونی خود چیزی نمی گفت. او که در درجات بالای عرفان و معرفت قرار داشت مانند ساده ترین مردم رفتار میکرد تا هیچ کس از درون او مطلع نشود. راز مطلب در اینجاست. انسانی که شور خدا در سر دارد تمام حالات و دریافت های درونی خود را می پوشاند. ولی خداوند مِهر او را و عظمت او را در دلها قرار می دهد. خیلی ها از احمد آقا چیز خاصی نمی دیدند. همان نماز و اخلاق خوب و تواضع و... بود اما عاشقش بودند😍 ایشان قلب ها را فتح کرده بود. او به دیگران یاد داده بود که می توان در جریان عادی زندگی قرار داشت و مثل دیگران در میان مردم زندگی کرد اما با خدا بود. احمد آقا برخی از داشته های درونی خود را روی کاغذ می‌آورد تا یادگار بماند و به تعدادی از دوستان راز دار خود بیان می‌کرد تا شاید هم حرکتی کنند. گاهی اوقات که پاره‌ای از عنایات الهی را برای دوستان خاص خود می گفت، بلافاصله تأکید می‌کرد: تا زنده است هر کسی نگویید❗️ یعنی معلوم است که این احمد آقا از گفته‌های خود چیزی نمی خواهد جز رشد دیگران. می خواست راه سفر به سوی خدا برای دوستان ناممکن جلوه نکند. و به دیگران به خاطر سختی های راه و زمانه نا امید نشوند. و بدانند که راه رسیدن به محبوب همیشه باز است.☺️ ویژگی دیگر او همت بالا و پشت کار در مسیر خدا بود. او یک بار به ندای توحیدی لبیک گفت و تا آخر عمر در این راه استقامت کرد. خداوند در آیه ۱۳ سوره احقاف میفرماید: 《به درستی که کسانی که بگویند به پروردگار ایمان آوردیم و استقامت داشته باشند پس برای آن ها هیچ ترس و اندوهی نیست.》 ایمان احمد آقا مقطعی نبود. وقتی تصمیم میگرفت مردانه همت می کرد و کار را به سرانجام میرساند. نمونه ی این فعالیت در نماز جمعه بچه ها و برگزاری دعای ندبه و... قابل مشاهده است. او در کارهای مسجد خالصانه برای خدا زحمت میکشید و با همتی وصف ناشدنی تلاش کرد. از دیگر ویژگی های ایشان سیر علمی و مطالعاتی ایشان بود. احمد آقا با نظم خاصی مشغول مطالعه میشد و هیچ گاه از مطالعه غافل نشد. به یکی از دوستان گفته بود : من حداقل روزی یک ساعت مطالعه ی جانبی دارم. احمد آقا مخاطب شناسی را سرلوحه ی کارهای خودش در مسجد قرار داده بود. او در کنار بچه های کوچک تر مانند خود آنها می شد. در مواجهه با بچه های شلوغ و مشکل ساز ، بسیار صبور بود و... بیشترین و بارز ترین صفت ایشان ادب و مهربانی و تواضع بود. هیچ کس از احمد آقا بی ادبی ندیده بود. احترام و تواضع و مهربانی ایشان زبانزد بچه های مسجد بود. ایشان همه ی بچه ها را مودبانه صدا میکرد. هیچ کس در حضور او کوچک نمی شد. ممکن نبود با کسی به خصوص نوجوانان با خشونت برخورد کند. بزرگ ترین عامل جذب ایشان ادب و مهربانی ایشان بود. ایشان در مقابل همه ی تازه وارد ها از جا بلند می شد و احترام میکرد. برای تشویق بچه ها به آن ها هدیه میداد که بیشتر هدایای ایشان کتاب بود. هرگز ندیدم که در امور معنوی و دینی کسی را مجبور کند، بلکه آن قدر عاشقانه از زیبایی اعمال دینی می گفت تا همه به آن گفته ها رفتار کنند. اگر موضوع خنده داری گفته می شد ، مانند همه می خندید و.... اما در مقابل معصیت و گناه واکنش نشان می داد. همه میدانستند که اگر در مقابل احمد آقا کسی را انجام دهند، با آنها برخورد خواهد کرد.🚫 در کنار این موارد باید ادب در مقابل قرآن و اهل بیت (ع) را اضافه کرد. احمد آقا بسیار بود. درباره ی قرآن هم هر روز خواندن با دقت قرآن را فراموش نمی کرد. ایشان در وصیت نامه ی خود نیز به قرآن بسیار سفارش کرده است. این صفات وقتی در کنار هم قرار می گیرد چهره ی زیبا و معصوم احمد آقا را به نمایش میگذارد؛ جوانی که مطیع حضرت حق بود و در کنار ما به سادگی زندگی کرد. ... 📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#شهــیدابراهیـــم_همـــت: 🌼از طرف من به جوانان بگوئید چـشم شهیدان و تبلور خونـــــشان به شــما دوخته است بپا خیزید و #اســـــلام را و خـود را دریابید نظـــــیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمیشود نه شـــــرقی نه غـــــربی ، اســـلامی. #شبتون_شهدایی🌹 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ مهـ 🌸 ـدی جان . . . 🍂 گرانی بیداد می کند این … 💥 اما هنوز هم چیزی از دوری شما💕 نیست… •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جمله ای زیبا از حضرت علی(ع) حرف حساب روز: نه سفیدی بیانگر زیبایی است.. و نه سیاهی نشانه زشتی.. .. کفن سفید اما ترساننده است و کعبه سیاه اما دوست داشنتی است.. انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش.... قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش خدا گلایه کنی.. ... نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش انسان بزرگ نمیشود ، جز به وسیله ی فکرش ، شریف نمیشود ، جز به واسطه ی رفتارش ، و قابل احترام نمیگردد ، جز به سبب اعمال نیکش... عید غدیر 6 روز 🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#حسین_جانم🌹 بِــده قولی، بگــو بـــاشه 😔 قرار اربعینمون سر جاشہ؟!!!💔 #اربعین_کرببلایی_نشوم_میمیرم...😞 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹نشانم ده صراط روشنم را 🌹خودم را، باورم را، بودنم را 🌹خداوندا من از نسل خلیلم 🌹به قربانگاه می آرم «دلم» را #شهید_محمد_غفاری🌹 #سلامتی_پدران_ومادران_شهدا #صلوات #روزتون_شهدایی🌸 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
#ستاره‌های_زینبی 🔹آقاسجاد روز📆 عملیات گشته بود و یک #کاغذ کوچک پیدا کرده بوده و روی آن نامه‌ای نوشت
🍃🌸🍃🌸🍃 °•{مدافع حرم 🕊🌹 ◽️یک روز ظهر که پدرش از مأموریت برگشته بود دیدم آقا سجاد که حدود یک سال و خرده‌ای داشت م، مشغول نماز خواندن است و دارد میخواند: "ای زنبور طلایی، نیش بزنی بلایی". ◽️رفتم بالای سرش گفتم: چی داری میخونی قربونت برم؟ گفت: دارم نماز میخونم، گفتم: این که نماز نیست، شعر است، او با ناراحتی گفت: پس خدا قبول نمیکنه؟ گفتم چرا، خدا بچه‌ها را دوست دارد.😚 راوی 👈 مادر شهید🌹 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
زندگیمان در مسیر تیر بود خاڪ جبهہ، خاڪ دامنگیر بود آنڪہ خود را مرد میدان فرض ڪرد آمد از این نقطہ ڪرد •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸زیارت بر شانه های پســر🌸 مادر شهید شفیعی هنوز کربلا نـرفته . شبی در خواب علی بهش می گه : روی شانه هایم بنشین تا ببرمت کربلا . مادر می نشیند و کربلا از شانه های پسرش پیاده می شود . علی نخی به دستش می دهد وسر دیگر نخ را به دست خود می گیرد . قبر امام حسیــن (ع) و امام علـی(ع) و بقیه را بهش نشان می دهد . مادر برای زیارت می رود وبر می گردد . باز بر شانه های دست پرورده شهیدش می نشیند وبه خانه باز می گردد .مادر از خواب می پرد. بوی عطــری فضای خانه را تا مدتها پر کرده بود .وهر کس به دیدار ننه سکینه می آمد از این گلاب خوش بو درخواست می کرد و ننه سکینه هم به اجبار می گفت: شیشه گلابی روی فرش شکسته و ریخته که چنین بویی پخش می شود . آری،راهی که به قیمت خون پاکشون باز شد. پس روا نیست مادر عزیز شهید در حسرت زیارت یار بماند. 🌹 شهیدعلےشفیعی (کرمان) •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
ابتدای ازدواجمان وضع مالی مناسبی نداشتیم . اما همه تلاش پدر بچه ها این بود که رزقی که به خانه می آید حلال باشد👌، زیرا اعتقاد داشت رزق حلال روی عاقبت بچه ها تاثیر می گذارد . همیشه به من می گفت : تربیت بچه ها باید اهل بیتی باشد🍃 . سر سال خمسی مان که می شد به من می گفت : حساب کن چه در خانه داریم تا خمسشان را بدهیم . کارگری و رانندگی می کرد 🚗 یک روز آقا مهدی را تو داروخانه اتفاقی دیدم ، عرض کردم شما اینجا کارهای بسیار مهمی در دست داشتی که همه این کارها خدمت به انقلاب و باعث خشنودی دل حضرت آقاست☺️ ، اگر میشود شما نرو و این کارها رو به سرانجام برسون، آقا مهدی با یه خنده ی پر معنا گفت : حاجی این سفره ی شهادت هم مثل سفره ای که در ایام دفاع مقدس پهن بود ، جمع میشه و حسرتش برامون میمونه😔 ، میرم به تکلیفم عمل کنم . شاید سر این سفره خداوند متعال شهادت را نصیبم کنه🕊 شهید مدافع حرم مهدی نوروزی🌹 #شیر_سامرا •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
💔 فرمان ده دست تكان داد. حاجي از راننده خواست بايستد. از پنجره ي ماشين كه نيمه باز بود، سلام و احوال پرسي كردند. فرمان ده به حاجي گفت: «...اين بسيجي رو هم برسونين پايگاهش.» ..... ـ حالا براي چي اومده بودي اين جا؟ بسيجي به كفش هاش اشاره كرد و گفت: «...اينا ديگه داغون شده. اومده بودم اگه بشه يه جفت كفش بگيرم، ولي انگار قسمت نبود.» حاجي دولا شد. در داشبورد ماشين را باز كرد و يك جفت كفش در آورد. ـ بپوش! ببين اندازه است؟ كفش هاش را كند و سريع كفش هايي را كه حاجي داده بود پوشيد. ـ به! اندازه است.👌 خودم اين كفش ها را براي حاجي خريده بودم؛ از انديمشك. كفش هايي را كه به بسيجي ها مي دادند نمي پوشيد. همين امروز پنجاه جفت كفش از انبار گرفته بود ولي راضي نشد يك جفت براي خودش بردارد. حاجي لب خندي زد و گفت «...خب پات باشه.» بسيجي همين طور كه توي جيب هاش دنبال چيزي مي گشت، گفت «...حالا پولش چه قدر مي شه؟» و حاجي خيلي آرام، انگار به چيزي فكر مي كرد گفت «...دعا كن به جون صاحبش.» 📚يادگاران، جلد۲ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
🚨 🌷بسیجی پاسدار، استاد خلبان، «مجید فتحی نژاد» در اثر سقوط هواپیما به فیض شهادت نائل شد🕊. 💠فتحی نژاد از بنیانگذاران یگان فاتحین بسیج بوده است که هواپیمای وی صبح امروز دچار حادثه شد. 💐مراسم وداع با شهید امشب (پنجشنبه) ساعت ۲۱ در حسینیه معراج شهدا🌹 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ بچـه‌ها باز بر این نقطه گذارید انگشتـــ ... عـ‌شق، پـ ـَر.. عاطـ‌فه، پـ ـَر.. هر ڪه بسیـ‌جی‌تر، پَـ ـر... بازآینه،آب،سینی وچای ونبات http://eitaa.com/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
برگشتم به حاج سعید گفتم:آخه من چطور این بدن اربا اربا رو شناسایی کنم😞؟خیلی به هم ریختم.😔 رفتم سمت آن داعشی👹. یک متر رفت عقب و اسلحه اش را کشید طرفم ،سرش داد زدم:شما مگه مسلمون نیستید😤؟ به کاور اشاره کردم که مگه او مسلمون نبود؟پس سرش کو؟چرا این بلارو سرش آوردید؟😭😭 حاج سعید تندتند حرف هایم را ترجمه می کرد. آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده♂و باید از کسانی که اورا برده اند (القائم) بپرسید. فهمیدم می خواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد.دوباره فریاد زدم که کجای اسلام می گویداسیرتان را اینطور شکنجه کنید😤؟نماینده داعش گفت: تقصیر خودش بوده. پرسیدم:به چه جرمی؟ بریده بریده جواب می داد و حاج سعید ترجمه می کرد: از بس حرصمون رو در آورد😤،نه اطلاعاتی به ما داد،نه اظهار پشیمونی کرد😑،نه التماس کرد!تقصیر خودش بود...! #شهید_محسن_حججی🌹 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
♥️●° اربعـین میرسـد و دیده ےگریان دارم 🏴 خـوف جا ماندن ازایـن سیل خروشان دارم 😭 💔 دوستانم همه آماده ے رفتن شده انـد✨🌱 راهـیَم ڪن بہ ڪراماتِ تـوایمان دارم{💓} 😭 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
📜بخشی از وصیت #شهید موحددانش: 💢شهید عزادار نمیخواهد، رهرو میخواهد همانطور که من رهرو خون برادرم بودم شما هم با قلم و زبانتان پشتیبان انقلاب و امام عزیز باشید؛ آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگِریند و بر جنازه من حاضر نشوند در زنده بودنمان که نتوانستیم در آنها اثری بگذاریم شاید در مرگمان فرجی باشد و بر وجدان بی انصافشان اثر گذارد! ۶۱/۱۱/۱۷ #وصیت_شهدا •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
❣﷽❣ #کتاب_عارفانه 💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_پنجاه_ویکم 1⃣5⃣ #ویژگی_ها☺️
❣﷽❣ 💖(فوق العاده زیبا) 2⃣5⃣ «اعزام» (دکترمحسن نوری) ستون نفرات رزمندگان از کنار یک باتلاق و در مسیر یک دشت درحرکت بود. شب بود و هوا بسیارتاریک. درجلوی ستون احمـ🌹ــدآقا قرارداشت. همینطور که به آنهانگاه می کردم یکباره یک گلوله خمپاره درکنارستون منفجرشد❗️ ترکش خمپاره فقط به یک نفراصابت کرد. قلب احمـ🌹ــدآقا مورد هدف قرارگرفت!بعد ایشان به سمت راست چرخید و کلماتی از زبانش خارج شد که من فهمیدم چه می گوید. درآن لحظات احمـ🌹ــدآقاجلوی چشمان من به شهادت🕊 رسید و من همان موقع حیرت زده ازخواب پریدم. تاچنددقیقه بدنم میلرزید. روز بعد درمسجداحمـ🌹ــدآقارادیدم. خوابم رابرای ایشان تعریف کردم.اوهم لبخندی زد و گفت : به شماخبرمی دهم که خوابت رؤیای صادقه بوده یانه! پاییز سال۱۳۶۴ بود. تغییر در رفتار و اعمال احمـ🌹ــدآقا بیشترحس می شد. نمازهای ایشان همگی شده بود. یادم هست یکباربعد از نماز به ایشان گفتم: علت این همه شما در نماز چیست⁉️ می خواهید برویم دکتر؟ گفت:نه،چیزی نیست. ✨✨✨ امامن می دانستم چرا اینگونه است. در روایات خوانده ایم که ائمه ی ما در موقع نماز و زمانی که در پیشگاه باعظمت حضرت حق قرارمی گرفتند اینگونه برخود میلرزیدند. این حالت برای کسی که درک کند وجود بی مقدارش،اجازه یافته باخالق آسمانها و زمین صحبت کندطبیعی است. این ماهستیم که درنماز و عبادات معرفت لازم رانداریم.😔 خلاصه روال برنامه های ما ادامه داشت تا اینکه یک شب به مسجد آمد و بعد از نمازهمه ی ما را جمع کرد. بعد از بچه ها خداحافظی کرد و گفت: ان شاءالله فردا راهی جبهه هستم. احمـ🌹ــدآقا از ماحلالیت طلبید و از اهل مسجد🕌خداحافظی کرد. بعد هم به ما چندنفری که بیشتر از بقیه باایشان بودیم گفت: این ما و شماست. من دیگرازجبهه برنمی گردم❗️ دست آخرهم به من نگاهی کرد و گفت: خواب شما عین بود. نمی دانم چرا،اما من و آن بچه ها خیلی عادی بودیم. فکرمی کردیم حتماً به مرخصی خواهدآمد. فکرمی کردیم که اگراحمـ🌹ــدآقا هم برود یکی مثل ایشان پیدامی شود. نمی دانم چراهیچ عکس العملی از ما سر نزد. ماخیلی راحت با ایشان خداحافظی کردیم وحلالیت طلبیدیم. روزبعداحمـ🌹ــدآقا با سپاه تسویه کرد و به صورت بسیجی راهی جبهه شد. همه ی کارهای مسجد را هم تحویل داد. دیگر هیچ کاری درتهران نداشت. ما فقط از نامه های احمـــدآقا فهمیدیم که ایشان رزمنده ی گردان سلمان ازلشکر ۲۷ حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) است. .... 📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا