eitaa logo
کانال خبری گلستان شهدا
44.1هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
9.3هزار ویدیو
4 فایل
ارتباط با کانال و تبلیغات👇 https://eitaa.com/Admin_GolestanShohada ✅ کانال خبری گلستان شهدا با کد ۱-۱-۶۹۲۶۷-۶۱-۴-۲ در سامانه شامد وزارت ارشاد ثبت گردیده است. این کانال شخصی بوده و هیچ ارتباطی به ارگان خاصی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 سن شهادت: ۲۵ سال اهل شهرستان اصفهان 🍃در شب دوم عملیات دیدم یکباره از مصطفی خبری نیست. فاصله ما با نیروهای دشمن خیلی کم شده بود. ترسیدم در تاریکی شب اسیر شده باشد. ساعتی بعد مصطفی را سر و صورت سیاه دیدم. مژه ها و ابروهایش سوخته بود. مصطفی گفت: "به میان نیروهای دشمن رفتم. آنجا یک نفربر بود. کسی در اطرافش نبود. سریع سوار شدم. نفربر پر از مهمات بود. پر از گلوله آر پی جی. استارت زدم . با آخرین سرعت حرکت کردم. می خواستم این مهمات را سریع به بچه های خودمان برسانم. در بین راه از بین چند تا تانک عراقی رد شدم. خودم را به خاکریز رساندم. از نفربر پیاده شدم. به اطراف نگاه کردم دیدم در میان برادران عراقی قرار دارم. راه را اشتباه آمده بودم." 🍃"خلاصه سریع برگشتم. عراقی ها قضیه را فهمیده بودند. مرتب به سمت من شلیک می کردند. کافی بود یک آر پی جی به نفربر بخورد.... با سرعت می رفتم. کمی رفتم. نفربر به یک خاکریز خورد و گیر کرد. به پشت سرم نگاه کردم. سریع پیاده شدم. دیدم تانک عراقی به دنبال من است. من از خاکریز رد شدم و به طرف نیروهای ایرانی آمدم. چندین عراقی با تعجب به سمت نفربر آمدند. آنها دور نفربر جمع شدند. لحظه ای بعد تانک عراقی شلیک کرد. صدای انفجار و شعله های آتش از نفربر زبانه کشید. چندین دست و پای قطع شده عراقی ها روی زمین ریخت! من هم که توانسته بودم از انفجار فاصله بگیرم به سمت نیروهای خودی آمدم. خودم هم باور نمی کردم که زنده باشم." 📚 کتاب مصطفی، صفحه ۶۹ الی ۷۰ ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @GolestanShohadaEsf