دست‌های هم را فشار می‌دهیم اشک‌هامان را پاک می‌کنیم می‌رویم و خیابان قیچیِ زنگ‌زده‌ای‌ست که ما را به دو عکس یک نفره  تقسیم می‌کند خوبی‌اش این است که دل‌شان برای هم تنگ نمی‌شود مرغابی‌هایی که در یک روز سرشان را بریده باشند... حامد ابراهیم پور  #شعر 🤍

قاصدک!با خود نیاور مژده فردای خوب قاصدک! اینجا به وُسع لاله‌ای خون می‌چکد قاصدک! قرمز شده رنگ تمام دشتها قاصدک! شعری بگو! شَکی ز گردون می‌چکد! #بیدار #شعر

سایه ای از میله ها شد ساز آزادی تو! #بیدار #شعر

دور جاییست که تا آن سفری خواهم کرد... #شعر #بیدار

اِلهی كَأَنّي بِنَفْسی واقِفَةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ.. فرازهایی از #مناجات‌شعبانیه

❣#سلام_امام_زمانم ❣ 🌱آیا دوباره مثل همان سال های پیش امسال هم بدون تو تحویل می شود؟ 🌱یک سین کم گذاشته ام روی سفره ام این سفره با سلام به تو تکمیل می شود! #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

♡•• باز ڪن پنجࢪھ ࢪا با دمِ صبـــــح باید ازخانہ‌ۍ دݪ،گَرد پریشانۍ ࢪُفتـ.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌱🌊