روزها را مثنوی می بافم و شبها غزل....
در فراقت درد را با درد درمان میکنم !!!
#حسین_مرادی
🐣🍃
🦜شعرکده گل وبلبل🦜
خواب دیدم ما را بریدند و به کارخانه چوب بری بردند آن که عاشق بود پنجره شد آن که بی رحم بود چوبه دار
کاش کاجی زینت جشن زمستان میشدم
چون سپیدارم که میبرند با سودای دار
#حسین_مرادی
شدم مقتول این غم که نخوردم ضربه از دشمن
درخت جنگلی هستم که منت بر تبر دارم
#حسین_مرادی
تا شنیدم که تو از شعر خوشت می آید
چند وقتی ست که یک شاعر پرچانه شدم
عقل با عشق شنیدم که نمیسازد پس
روز ها عاقل و شب شاعر دیوانه شدم
#حسین_مرادی