eitaa logo
🦜شعرکده گل وبلبل🦜
426 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 💔 🥀 💔 🥀 💔 🥀 💔 🥀 به مناسبت روز سوم محرم روزی صنوبر بودم حالا دگر بیدم رعشه گرفته دست هایم بس که لرزیدم گر چه کدر کرده است دستی روی ماهم را. اما به شب‌های خرابه باز تابیدم دل داشتم من هم چرا آنگونه رفتی تو با خود نگفتی دختر خود را نبوسیدم؟! کار من از گریه گذشته وضعیت این است… خندید یک دختر به من، من نیز خندیدم مردم، ولی هرگز به روی خود نیاوردم از تو چه پنهان من سرت را زیر پا دیدم عمه خدا خیرش دهد خیلی مراقب بود. عمه حواسش بود آن روزی که ترسیدم .. حتی غلامان می‌شناسندم به چهره، آه در کوچه برده فروشان بس که چرخیدم مانند هم روز و شبم تار است این مدت با گریه از جا پاشدم با درد خوابیدم 🖤