🦜شعرکده گل وبلبل🦜
#سعدی
گفتم ببینمت شاید که از سرم دیوانگی رود
زان دم که دیدمت دیوانه تر شدم
با یک خیال خام افتاده ام به دام
از ره به در شدم ، دیوانه تر شدم
گفتم ببینمت تا بی قراری از جانم به در رود
هم بی قرار و هم شوریده سر شدم دیوانه تر شود
گفتم ببینمت شاید شراره از جانم فرو کشد
دیدم تو را و همچون شعله های آتش شعله ور شدم
از ره به در شدم دیوانه تر شدم …
از ره به در شدم …
#پرواز
#همایون
🦋🌵