─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
روضه بسیار جانسوز
مجلس ابن زیاد و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
السلام علیک یااباعبدالله
هشتاد و چهار زن و بچه رو ب طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم
زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن،،،،
حسین ،،،
برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن ....
هرمنزل و روستا که بردند
پای سر تو شراب خوردند
حسین،،،،
حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه
در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم
اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت،،،،
رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم"
محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان!
چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین!
آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما ک نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی ب ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب ب خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ ب سینه چسباند،هی صدا میزد،
فوالله ما نسیتُ حسینا،،،، حسین،،،،
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهدافمان سهیـم باشید.
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
حجه الاسلام والمسلمین میرزا محمدی_روضه شب سوم محرم 11-6-1398-1581247986.mp3
6.66M
#روضه
🎤حجت الاسلام #استاد_میرزامحمدی
#حضرت_رقیه
#رقیه خاتون سلام الله علیها
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
MirzaMohammadi 1402 shab03 b.mp3
8.94M
#روضه
🎤حجت الاسلام #استاد_میرزامحمدی
#حضرت_رقیه
#رقیه خاتون سلام الله علیها
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
Sokhanrani 03-3.mp3
8.84M
#روضه
🎤حجت الاسلام #استاد_میرزامحمدی
#حضرت_رقیه
#رقیه خاتون سلام الله علیها
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
1. خورشید روی بام.mp3
5.14M
#مدح_حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
خورشیدِ رویِ بام
دنیای حسینی ...
#روضه_شب_سوم_محرم
13/5/1395
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
#مدح_حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
خورشیدِ رویِ بام
دنیای حسینی
فرزانه ای و ماهِ
شب های حسینی
باباست محوِ حُسنِ
سیمای تو بانو
یا اینکه تو گرمِ
تماشای حسینی
ای أَشبَهُ النّاسِ
به زهرا بین زنها
محبوبه ی محبوب و
زیبای حسینی
#بی_بی_جان
إِنسیه ای اما
شبیه به فرشته
باید صدایت کرد
« حورای حسینی »
#بی_بی_جان
عالم فدای
طرز بابا گفتن تو
دیدی دختر چهار ساله چه جوری میگه بابا ... مخصوصا اگه سیلی خورده باشه ... مخصوصا اگر از ناقه افتاده باشه ..
عالم فدای طرز بابا گفتن تو
شیرین زبان !
یک عمر رؤیای حسینی
دل میبرد
چادر نمازت از ملائك
دیدی دختر چهار ساله ،وقتی چادر سر میکنه..میاد جلو بابا روشو میگیره .. میگه بابا چادرم قشنگه ... بابا بغلش میگیره ...
#باباجون
یادت آمد دمِ خیمه گفتی
دخترمن ،
به تو چادر چقدر می آید
#شاعر_محمد_سهرابی
( بابا پاشو ببین ، چادرم خاکی شده ، بابا بابا ... حسییین ... بابا پاشو ببین چادرم آتیش گرفته بابا ... )
تو عصمتُ اللهی
شبیه عمه هایت
پیداست در خوی تو
تقوای حسینی
بابا برای خود
دو تا غمخوار دارد
تو زینب کبری
نه ، صغرای حسینی
#بی_بی_جان
حبل المتین از ریشه های
چادر توست
تو گرمی بازارِ
فردای حسینی ...
#شاعر_علیرضا_خاکساری
#روضه_شب_سوم_محرم
13/5/1395
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
2. امشب خدا.mp3
5.57M
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
امشب خدا ،
دعای مرا مستجاب کرد
بابا مرا برای خودش
انتخاب کرد ...
#روضه_شب_سوم_محرم
13/5/139
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
امشب مجلسمون با شبای دیگه فرق داره ، یه شب این خانم میآد ، یه شب سفر داره ، امشب شهدای مدافع حرم هم میان ، امشب شهید حججی هم میاد ، امشب دخترشهید حججی هم میاد ، ... شب دخترای سه چهار سال است ...
امشب خدا ،
دعای مرا مستجاب کرد
بابا مرا برای خودش
انتخاب کرد ...
من که ،
توان پا شدن ازجا نداشتم
خیرش قبول
عمه دوباره ثواب کرد
( بعضی ها فهمیدن چی میگم ، من دیگه نمیتونستم بلند بشم ، عمه زیر بغلهامو گرفت ... عمه پاشو بابا اومده ، عمه ...
خیرش قبول
عمه دوباره ثواب کرد
با اینکه من خودم
پُردرد و جراحتم
زخمِ لب تو
زخم لبم را کباب کرد
( وقتی نگاه کردم دیدم لبت ترک خودره بابا ، ... بابا بابا بابا ... )
دروازه ی
پُراز غمِ ساعات یکطرف
مارا یزید
وارد بزم شراب کرد
( داره با بابا دردِ دل میگه ، امشب با درد دلهای این خانم بسوز ، امشب یه دلت کنار حرمش باشه ، یه دلت توو حرم ابی عبدالله باشه ، بابا خیلی دوستش داره ، اگه دوستش نمیداشت ، باسرِ بریده به دیدنش نمی اومد ، امشب خانمهایی که دختر سه چهارساله همراهشونه ، ... همین الان من یک خواهش ازتون میکنم ، اگه دختر چهارساله روی زانوت نشسته یاکنارت نشسته ، آهسته این دستت رو روی صورتش بگذار ، ببین دستت بزرگتر ازصورت دختره ، ... حالا ببین این سیلی چه کرد ؟
#بابا
درشام ، شامِ دختر تو
تازیانه بود
( آی آی ... این یه بیت آدمو میکُشه ، این یه بیت جیگرو آتیش میزنه ... )
درشام ، شامِ دختر تو
تازیانه بود
( میگفتم بابا ، میزدند ، میگفتم عمه ، تازیانه ام میزدند ... )
درشام ، شامِ دختر تو
تازیانه بود
عمه تمام خرج سفر را
حساب کرد ... ؟
( هان ، فهمیدی چی گفتم ؟ جیگرت سوخت ؟ یعنی هر موقع میخواستند مارو بزنند ، عمه می اومد ، بازوش رو سپر میکرد ، ... عمه عمه عمه ... عمه تمام خرج سفر را حساب کرد ... ؟ )
#روضه_شب_سوم_محرم
13/5/1395
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
3. زجری که من.mp3
5.43M
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
زجری که من کشیده ام
از دستهای زجر
#روضه_شب_سوم_محرم
13/5/1395
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh