eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
15.6هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
9.4هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 #برگی_از_خاطرات_دلیران 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات
💠قسمت دویست و سی و دوم «زمستان» ادامه... فکر جالبی بود که به ذهن اسرای آسایشگاه ۲۴ رسیده بود. یکی از آن ها، که به زبان انگلیسی و فرانسه آشنا بود، بعد از اینکه توی روزنامه می خواند عراقی ها ممکن است ما را از طریق فرانسه بفرستند ایران، شعارهایی روی کاغذ می نویسد و از منصور و حمید می خواهد حفظشان کنند‌. به منصور گفتم: «حالا بخون ببینیم فرانسوی چی یاد گرفتی؟» او به فرانسوی چیزهایی خواند و ما به غیر از «بنی صدر» و «رجوی» و «صدام» و «ایران» چیز دیگری از گفته هایش نفهمیدیم. خودش ترجمه شان کرد: «بنی صدر و رجوی خائن اند. مرگ بر رجوی! مرگ بر بنی صدر! مرگ بر صدام! زنده باد ایران!» بیرون از ماشین همه جا تاریک بود. راننده داشت ترانه ای از ام کلثوم گوش می داد و در همان حال گاهی با سرباز شکم گنده سبیلویی که مسلح کنارش نشسته بود حرف می زد. یحیی هنوز کفِ استیشن نشسته بود؛ مظلومانه. ماشین که می افتاد توی دست انداز و او با دست بسته می رفت بالا و می آمد پایین دلم برایش می سوخت. با اینکه صندلی های عقب استیشن خالی بود عراقی ها نشانده بودنش کف ماشین‌. وقتی نور چراغ مینی بوس افتاد روی تابلوی سبز و شب نمای «بغداد km۱۰» خاطرات حسن و حمید و منصور از آسایشگاه ۲۴ تمام شده بود و دوباره دلهره از آینده مبهمی که پیش رویمان بود آمد سراغمان. وقتی از خیابان های بغداد عبورکردیم و مینی بوس مقابل دری، که دو ارابه توپ قدیمی دو طرفش دیده می شد، ایستاد، ناخودآگاه همه گفتیم: «دوباره استخبارات!» شش ماه پیش از آن، وقتی از همان دروازه وارد محوطه بزرگ وزارت دفاع عراق شدیم، هیچ تصویری از زندان استخبارات نداشتم... ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲ویژه استوری | به وقت عروج حاج قاسم ▪️شهید برای عمل به حکم خدا با حکم و میل خود مخالفت می کند. 1:20' ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویژه استوری | ۱۱ محرم، روز تجلیل از اسرا و مفقودان گرامی باد. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
🔸چرا‌ خانم‌ها‌ شهید‌ نمیشن؟! 🔰استاد پناهیان: 🔹چون به شهادت‌ احتیاج‌ ندارن‌ این آقایونن‌ که‌ باید‌ شهید بشن،‌ تا‌ به‌ سعادت برسن خانم ها یه‌ تحمل‌ بکنند‌ تو‌ خونه، اجر یه شهید رو بهشون‌ میدن دیگه نمیخواد‌ کار زیادی بکنن خانمها واقعا‌ امکانات معنویشون‌ بالاست فقط‌ باید‌ بدونند‌ کجا باید‌ چیکار کنند. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استاندار نجف: از نبود کرونا در اجتماعات حسینی شوکه‌ایم 🔹استاندار نجف اعلام کرد با حضور 12 و 6 میلیونی زائرین بدون ماسک حتی یک مورد ابتلای ویروس کرونا هم گزارش نشد و باعث حیرت مسئولان شد! ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
💠 سالروز ولادت 🔸به هر که هرچه داشتید بخشیدید حتی تیر‌ها هم از پیکرتان خون نوشیدند 🇮🇷 شهید علی صالحی 🇮🇷 شهید محمدجواد شمس الدینی 🇮🇷 شهید علی انجم شعاع ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
4_5818767137946209463.mp3
8.23M
🎧 پادکست | فقط کسانی که خودشون رو به چادر امام زمان برسانند به سعادت میرسند 🎙استاد شجاعی 🎙استاد رائفی پور ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم دیده‌ نشده از "سلام حاج قاسم سلیمانی به امام حسین" در آخرین سخنرانی ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerma
🔺من فقط یک حق داشتم! 🔹وارد سلف سرویس شدم. ساعت حدود ۱.۴۵ بود و به کلاس نمی‌رسیدم و صف غذا طولانی بود. دنبال آشنایی می‌گشتم در صف تا بتوانم سریعتر غذا بگیرم. شخصی را دیدم که چهره‌ای آشنا داشت و قیافه‌ای مذهبی. نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر. چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد. بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟ گفت: من یک حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمی‌گردم و برای خودم غذا می‌گیرم. این لحظه‌ای بود که به او سخت علاقه‌مند شدم و مسیر زندگی‌ام تغییر کرد. (زندگی به سبک شهید عبدالحمید دیالمه) ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 کلیپ | ناله خیزد از جان / دل شد، غرق هجران ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerma
◾️زینب سلام‌الله‌علیها هم‌رده پیامبران الهی ✍رهبر انقلاب: در آن ساعت هاى بحرانى كه قوی ترين انسان ها نمى‌توانند بفهمند چه بايد بكنند، او فهميد و امام خود را... ۱۳۷۰/۸/۲۲ ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویژه استوری | شهادت امام سجاد(ع) تسلیت باد. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerma
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 #برگی_از_خاطرات_دلیران 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه : ۳۲۱_۳۲۰ ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 #برگی_از_خاطرات_دلیران 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات
💠قسمت دویست و سی و سوم «زمستان» ادامه... شش ماه پیش از آن، وقتی از همان دروازه وارد محوطه بزرگ وزارت دفاع عراق شدیم، هیچ تصویری از زندان استخبارات نداشتم. اما آن شب می دانستم جلوتر یک کوچه هست که می رسد به دو زندان سه گوش با زندانبانی اسماعیل نام که دلش سخت است؛ مثل سنگ یا حتی سخت تر از آن. از بس زندانی ها را شکنجه کرده شب ها در کابوس هایش جیغ می کشد و با مشت به میله وسط محوطه زندان می کوبد‌. می دانستم برای رسیدن به آن زندان باید از کوچه ای گذشت که اتاق های سمت چپش شکنجه گاه اند و سمت راست دیوار بلندی است با کارهای گازی برآمده از آن، که صدایشان مثل زنبورهای کندو می پیچد توی هم. می دانستم در آن مکان های دلهره آور، گوشه یکی از آن دو زندان سه گوش، روی تشک کهنه و پنبه ای، مردی مهربان دارد زندگی می کند که به فکرش هم نمی رسد چند دقیقه دیگر با ما روبه رو بشود؛ ملاصالح. باز از آن کوچه گذشتیم. از کنار اتاق بازجویی فواد که رد شدم تصویر آن روز تلخ آمد جلوی چشم هایم؛ همان روز که اسماعیل عراقی کتکم زد و فواد ایرانی فحشم داد. رد کبود کابل اسماعیل سه ماه روی بدنم ماند و کم کم ناپدید شد. اما نیش ناسزاهای فواد فراموش شدنی نیست؛ هیچ وقت! در آن زمستان سرد دیگر صدای کارهای گازی، مثل زنبور کندو، کوچه را پر نمی کرد. آن وقت شب صدای شکنجه شدن زندانیان هم به گوش نمی رسید. از کوچه گذشتیم... ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
📚حکمت ۳۶۰ نهج البلاغه 🔹 لاَ تَظُنَّنَّ بِکَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً، وَأَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَیْرِ مُحْتَمَلاً. 🔹 هرگاه سخنی از شخصی سر زد و تو می توانی برای آن توجیه خوبی بیابی، به آن گمان بد مبر. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
🔷 حضرت محمد (صلی الله علیه و آله): ◽ «اَلمَساجِدُ سُوقٌ مِنْ اَسْواقِ الـآخِرَةِ، قِراها اَلْمَغْفِرَةُ وَ تُحْفَتُها الْجَنَّةُ» ◽ مساجد بازاری از بازارهای آخرت هستند؛ پذیرایی آن مغفرت و تحفه‌اش بهشت است. (مستدرک، ج ۳، ص ۳۶۱) ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سینه زنی و عزاداری رزمندگان دفاع مقدس در جبهه ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 عزاداری تیم ملی مچ‌اندازی ایران در حاشیه مسابقات قهرمانی آسیا در کنار تمثال حاج قاسم ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 استوری | یه مدینه یه بقیعه یه امامی که حرم نداره... ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ سایت شهید سلیمانی به مناسبت تقدیر سید حسن نصرالله از رهبر انقلاب برای ارسال سوخت به لبنان ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
🔶 خواهر شهید: وقتی از سفر کربلا برگشت، مادر پرسیده بود چیزی از امام حسین علیهم السلام خواستی؟ مجید گفته بود یک نگاه به گنبد حضرت ابالفضل علیه السلام کردم و یک نگاه به گنبد امام حسین علیه السلام و گفتم: آدمم کنید. سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلی متحول شد، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت می خواند و حتی نماز صبحش را نیز اول وقت می خواند؛ خودش همیشه می گفت نمی‌دانم چه اتفاقی برایم افتاده که اینطور عوض شده ام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم. در این مدتی که دچار تحول روحی و معنوی شده بود، همیشه زمزمه لبش «پناه حرم، کجا میروی برادرم» بود. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 #برگی_از_خاطرات_دلیران 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه : ۳۲۲_۳۲۱ ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 #برگی_از_خاطرات_دلیران 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات
💠قسمت دویست و سی و چهارم «زمستان» ادامه... از کوچه گذشتیم. وارد زندان که شدیم، صالح، خوشحال و هیجان زده، آمد به پیشبازمان و با صدای بلند گفت: «صل علی محمد... هم باز شما؟» به شیوه خودش گفتیم: «ها ملا، هم باز ما!» صالح، که انگار در آن شش ماه شش سال پیر شده بود، خندید و گفت: «وُلِک، اینا دست از سر شما برداشتند هنوز؟» به جز صالح، توی زندان کس دیگری نبود یا اگر بود، پیش از ورود ما به زندان کناری منتقل کرده بودند‌. همه جا مثل گذشته بود؛ سرد و بی روح‌. پنجره زیر سقف را با توجه ای نایلون پوشانده بودند که سوز سرما داخل نیاید. پتوهای سیاه و چرک مرده، سیاه تر از پیش، هنوز کف زندان پهن بود. جای سرهنگ تقوی و افسران خالی بود. به یاد شروه های افسر شیرازی افتادم و به یاد زن کوزه به دوش که افسر تهرانی آفریده بود و گذاشته بود روی درِ قوطی شیر خشک، بالای سر صالح. خط های روز شمار روی دیوار بیشتر شده بود. داشتیم با یحیی،که لنگان لنگان آمده بود توی زندان، روبوسی و خوش و بش می کردیم که درِ زندان باز شد و سربازی که آمده بود داخل نگاهی انداخت روی کاغذ کوچکی که توی دستش بود و گفت: «یحیی کیه؟» «یحیی نباید شناسایی شود.» این فکر مثل برق از ذهن همه مان گذشت. یحیی قشمی، با اینکه می دانست کسی دنبال او نمی گردد، گفت: «یحیی منم!» در این حال سرباز شما گنده سبیلو، که پشت سر سرباز اولی داخل آمده بود، گفت: «نه این نبود. سفید بود.» یکی دیگر از بچه ها بلند شد و گفت: «اسم منم یحیی یه!» نفر سوم هم بلند شد و گفت: «یحیی منم!» ده نفر ایستادند و خودشان را یحیی معرفی کردند. یحییِ اصلی پشت سر همه روی زمین نشسته بود. سربازان عراقی چیزی به هم گفتند و از زندان رفتند بیرون. به خیر گذشت. سید علی نورالدین به یحیی گفت: «یحیی، احتمالاً سربازان اردوگاه سفارش کرده بودن امشب یه کتک مشتی بغدادی بخوری. ولی قِسِر در رَفتی.» ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
🔸 امام علی(ع) در حکمت ۵۴ می فرمایند: 🔹لاغَنَّی کالْعَقلِ ولا فَقْرَ کالْجَهلِ ولا مِیراثَ کالْاَدَبِ ولا ظَهیرَ کالمُشاوَرَه. «هیچ ثروتی چون عقل، هیچ فقری چون نادانی نیست. هیچ ارثی چون ادب، وهیچ پشتیبانی چون مشورت نیست.» ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerma