eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
16.4هزار دنبال‌کننده
23.7هزار عکس
9.7هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1 🔹ادمین مسابقه👇 @Ya_SAHEBALZAMAN_M
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|🌿🌸 #ایسٺگاه_ٺفڪــــــــــر +آخر آیدے‌هامون یه ۳۱۳ گذاشتیم!... _اسم اڪانت‌مونو منتظر ڪردیم!... +داخل بیومون اَللهُمَ‌عَجِل‌لِوَلیِکَ‌اَلفَرَج نوشتیم!... _انواع پروفایل‌هاے مهدوے رو براے پروفایل‌مون انتخاب ڪردیم!.. +…و این شد همه، سهمِ ما از انتظار... ما فقط نشسٺیم... گناه ڪردیم... و براے فرجٺ دعا ڪردیم… #ادعاییم_یا_نه!! #اعمالمون_رفتارمون_چے!!؟؟؟ ‌‌‌‌ ‌🔻کانال گلزار شهــღــدای کرمان @golzar_shohaday_kerman
#حاج‌حسین‌یکتا 🙂✨ بچه‌ها! اگه آدم بشید، گریه کنید، توسل کنید، مراقبت کنید, می‌رسیم به نقطه ظهور؛ می‌رسیم به نقطه امام زمان علیه‌السلام. چون آقا لَنگِ آدما نیست که بیان، آقا یه جا وایساده میگه بیا! ما باید بِکِشونیم خودمونو برسونیم به تون بالای قلّه... ‌🔻کانال گلزار شهــღــدای کرمان @golzar_shohaday_kerman  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅سیره ی شهدا یک خودکار و جواب چند ملیون آدم!!!!! 🍂رفته بودم خونشون مشغول حساب و کتاب های سپاه بود بهش گفتم دایی شماره تلفن محل کارت را بهم میدی؟؟؟ گفت صبر کن الان میام 🍂رفت و بعد از چند دقیقه اومد ، دیدم یه خودکار و یه برگه دستشه شماره را نوشت ، بهم داد!!!😐 🍂گفتم این همه دفتر و خودکار جلوی شما کجا رفتی😉؟؟؟؟ 👈گفت: رفتم کاغذ و خودکار خریدم!!!! اینا مال بیت المال هست و حساب و کتاب داره ، نمیشه استفاده شخصی کرد. 👈قیامت کی میخواد جواب چند میلیون آدم را بده؟؟؟؟ ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @golzar_shohaday_kerman  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽کلیپ جشن تولد💐❤️ شهید محمد سعید دهقان اناری❤️ شهید دهه هفتادی محمد سعیدی که بیست و یک ساله شد... همیشه جشن تولد ها پر از شادی نیستند گاهی اوقات تبدیل میشوند به بغض های ماندگار..... به گفته ی مادر بزرگوار شهید: "محمد سعید سال قبل یک هفته به ماه رمضان آسمانی شد😔 سال قبل تمام مراسماتش تو ماه رمضان بود.... ۱۵روز بعد از شهادتش باز هم تو ماه رمضان برایش جشن تولد گرفتند.... و باز هم ماه رمضان امسال و تولد بیست و یک ساله گی اش...." فقط خدا داند از دل مادرش که چه با بغض این روزها رو تعریف میکردند😔.... به راستی امان از دل زینب.... محمد سعید ۲۱ ساله گی ات مبارک❤️ ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @golzar_shohaday_kerman  
#سخن_شهید ❇️راه را که انتخاب کردی دیگر مال خودت نیستی..... ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman  
❇️شرط کمک دادن 🔸در منزل کار بنایی داشتیم حاج آقا رو کردبه حسن (که تازه آمده بود مرخصی) وگفت : بابا فردا بنا داریم کمی کمک ما می دهی؟ حسن گفت: بله بابا چشم! من آمده‌ام تا درخدمت شما باشم ولی ولی یه شرط داره! حاج آقا با چشمهای گشاد پرسید: چه شرطی؟ گفت : به شرط اینکه هنگام اذان ظهر من برم مسجد نماز جماعت رابخونم... #شهید_حسن_یزدانی ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman  
.: #شهید_روز ❇️شهید خبرنگار استان کرمان غلام رضا نامدار محمدی فرازی از مناجات عارفانه این شهید بزرگوار ♦️به نام او که عرشش به قطره های اشک یتیمان به لرزه در آید و به یاد آنکه عشقش به طپش‌های قلب عاشقان بیفزاید. الهی این بدن من مملوک توست؛ ملک توست ان شاءالله که عبد توست. با آن هر چه می خواهی معامله کن 🔹اگر می خواهی آن را بسوزانی بسوزان؛ 🔹اگر می خواهی آن را تکه تکه کنی تکه تکه کن؛ 🔹اگر می خواهی آن را بی سر کنی چنین کن؛ 🔹اگر می خواهی این پیکر را مانند مولایم ابا عبدالله لگدمال ستوران کنی چنین کن؛ 🔹اگر می خواهی مانند عباس عموی تشنگان حسین بدنم را بی دست و پا کنی چنین کن؛ ولی از تو تقاضایی دارم تو را به عزت زهرای مرضیه با این بدن عاصی قهر مکن؛ چرا که 🔸 اگر بدانم تو از عذابم لذت می بری بسم ا… 🔸اگر بدانم تو با دیدن بدن سوخته ام شادان می شوی بسم ا… 🔸اگر بدانم تو با بدن بی سرم خرسند می شوی بسم ا… 🔸کورباد آن چشمی که غیر تو راببیند و برای غیر تو ببیند 🔸کر باد آن گوشی که برای غیر تو بشنود و غیر کلام تو را بشنود 🔸بریده باد آن دستی که برای غیر تو حرکت کند 🔸بریده باد آن پایی که برای غیر تو رود 🔸مُهر باد آن قلبی که غیر از منزلگه تو باشد. قلبی که تو عنایت کردی و آن را حرم الله خواندی، حرم توست، اگر اجنبی را راه دهد، ختم شود. خدایا تو را سپاس که دستم را گرفتی و به طرف خود کشاندی تو را حمد که به چشمم گفتی که غیر تو را نبیند. تو را شکر که به گوش من فرمان دادی کلام غیر تو را نشنود. معشوق من! تورا سجده که مرا خریدی ♦️شهادت ۱۲خرداد ۶۶ @Golzar_Shohaday_Kerman 
❇️بنزین!!!! قرار بود به اتفاق احمد به يك ماموريت اداري برويم. صبح ماشين مخابرات همراه راننده مقابل منزل آمد. خانه‌ي من و احمد نزديك هم بود. هر دو سوار شديم. كمي جلوتر پدرم قدم زنان به طرف خانه خودش مي‌رفت خانه‌ي پدرم در همان مسير ماموريت ما بود.  از احمد پرسيدم: « اشكالي ندارد پدرم را سوار كنيم؟ زشت است اگر بدون توجه به او از كنارش عبور كنيم.» گفت: « اشكالي ندارد.» راننده ايستاد. پدرم را سوار كرد. پدرم مدتي بعد مقابل خانه‌اش پياده شد . وقتي به پمپ بنزين رسيديم. احمد مبلغي پول به راننده داد و گفت: 🔹 « اين مبلغ را علاوه بر سهميه‌ي اداره بنزين بزن چون براي سـوار و پيـاده شـدن پـدر قـاسم كمي بنزين بيت المال مصرف شد.»" راوی مظفر نمازیان برگرفته از کتاب زندگینامه شهید احمد عبداللهی «احمدآقا» ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman  
اِمام‌خامنہ‌ای مدظله "این شـــهادٺ ها آسان بہ دَسٺ نیآمَده شَهادَٺ،نِعمَٺ وَ هِدیہ‌ ی خُداسٺ. ایݩ هِدیه را آساݩ بہ ڪسی نمی دهند." ❇️شهادٺ درد دارد! دردش ڪشتن لذت هاست .. بہ یاد قتلگاه ڪربلا... بہ یاد عطــش ... بہ یاد قتلگاه شلمچہ ... ❇️الهــی، قتلگاهی ... باید ڪشته شویم، تا شهید شویم!! ای شـ‌هید می‌دانم که تا آسمان راهی نیست اما تا آسمانى شدن راه بسیار است آنها رفتند با تمام سادگی ما ماندیم و زرق و برق روزگار...   سنگرسازان بی سنگر  بی‌هیاهو آمدند و پُر اثر رفتند  شـهادت خطِ پایان عاشقـی ست ... ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman  
#پیام_رهبر "عزیزان! ماه رمضان تمام شد؛ روزهای آخر آن را میگذرانیم. اگر سرزمین حاصلخیز دلهای شما تحت تأثیر باران لطف الهی در این ماه قرار گرفته باشد، در آینده میوه های خودش را خواهد داد. ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman  
❇️عکس فرزندم را برایم نفرستید!!!! غلامرضا شهریور‌ماه به سوریه اعزام شد و من فرزندم محمودرضا را باردار بودم و قاعدتاً دوست داشتم هنگام تولد فرزندمان، همسرم کنارم باشد. هنگامی که این پیغام را به ایشان دادم، گفت: «این‌جا به من بیشتر نیاز است و باید بمانم» و من هم قبول کردم.  وقتی محمودرضا به دنیا آمد، همسرم به من پیغام داد که "عکس فرزندم را برای من نفرستید!!! زیرا می‌ترسم دلم بلرزد و برگردم ایران و وابسته‌اش شوم!!! " مدتی از اعزام غلامرضا به سوریه گذشته بود و او هنوز فرزند دومش را ندیده بود!!! تا این‌که تصمیم گرفتیم دیدار غلامرضا و محمودرضا در سوریه باشد. به وی گفتم: «به اتفاق بچه‌ها و مادرتان رهسپار سوریه هستیم» و او بسیار خوشحال شد و کار‌های سفر ما را از آن‌جا پیگیری کرد. گفت: «شما که به سوریه بیایید و برگردید، خبر شهادت من را خواهید شنید و این آخرین دیدار ما خواهد بود» اما من اون روز حرف ایشان را جدی نگرفتم. راوی: همسر شهید ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman