🇮🇷🇵🇸 🎥 بازخوانی | لحظاتی از دیدار شیخ احمد یاسین بنیانگذار جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) با رهبر انقلاب اسلامی 🔻رهبر معظم انقلاب اسلامی امام‌خامنه‌ای مدظله‌العالی: من اعتقاد دارم که شما، آقای شیخ احمد یاسین و این برادران و برادرانی که در فلسطین دارند جهاد می‌کنند در خطّ مقدم جنگ اسلام با کفر و جنگ حق با باطل هستند. 🔻ما در آینده هیچ شکی نداریم... وعده‌ی خداوند راست است که فرمود: ولینصرن‌ الله‌ من‌ ینصره‌ ان‌الله‌ لقوی‌ عزیز. #فلسطین #طوفان_الاقصی 🆔 کانال شهدائی یاران بی ریا : @yaranebiriyaa

✓مالکـیت‌آسمـان‌را بہ‌نـام‌ِکـسانی‌نوشتــه‌اند كه‌بـه‌زمیـن‌دل‌نبستــه‌اند🙂✋🏻 🌹یادکنیم شهیدلنگری‌زاده و شهیدیزدان‌پناه را با ذکر صلوات ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

♦️هر شهید یک فانوس است میسوزد و نور میدهد و از کنار او بودن تو هم نورانی می شوی با شهدا که رفیق شدی تو هم شهید می شوی ! 🌷شادی روح مطهر شهید حسین برزگر صلوات #سالروز_شهادت ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

⭕️دوازدهمین سالگرد عروج پدر موشکی ایران‌ شهید حسن طهرانی مقدم 🔹مراسم دوازدهمین سالگرد عروج شهید حسن طهرانی مقدم عصر پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۲ در تالار سوره حوزه هنری تهران برگزار شد. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

📚 انتشار کتاب «دردانه ی کرمان» 🔷 خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 📌از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم » صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «دردانه ی کرمان» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل پنجم : روایات سوریه 🔸صفحه: ۳۰۸-۳۰۷-۳۰۶ 🔻قسمت: ۱۸۲ همرزم شهید: محمد مطهری حسین از ناحیه قلب و ریه تیر خورده بود. از سوریه انتقالش داده بودند به ایران. در بیمارستان حضرت فاطمه(س) بستری شده بود. وقتی خبر دار شدم، با خانمم به عیادتش رفتم. هم زمان با ما، فرمانده اش از سوریه آمد عیادتش. هنوز حسین مثل همیشه لجباز بود. از هر فرصتی استفاده می کرد. فرمانده اش گفت «حسین، تو دیگه مأموریتت تموم شده. دیگه نیاز نیست که برگردی سوریه.». گفت «نه!من هنوز یه مأموریت نا تموم دارم. نمی تونم بمونم.» خنده ام گرفته بود. پیش خودم گفتم هنوز حسین را خوب نشناخته؛ لجبازتر از اونی هست که بخواهد به این زودی کنار بیاید. مطمئن بودم با وجود جراحت سختش بر می گردد. فرمانده اش دیگر از بحث کردن با حسین خسته شده بود. گفت «ببین...هرچی خانمت بگه.» حسین به خانم اش گفت « چی میگی؟!» خانم اش گفت «هر چی که حسین رضایت داشته باشه. من هم راضی ام» خلاصه، جواب بله را گرفت. رفتم کنار حسین. گفتم «باز کار خودت را کردی، پیر مرد!» بعد از بهبود برگشت سوریه؛ ولی بر خلاف قبل، این بار ماند و کار نیمه رها نکرد. این بار تا آخر ماند. تا کارش را تمام نکرد، دست نکشید. حسین مزد جهادش را گرفت. 🔻قسمت : ۱۸۳ همرزم شهید: علیرضا حجتی همین که فهمیدم در بیمارستان فاطمه الزهرا بستری شده، رفتم عیادتش، همدیگر را بغل کردیم. از عملیات گفت: از مجروح شدنش. دراین فاصله، پسرش احسان هی می آمد کنارش، دستش را می گرفت، ولی حسین، مثل قبل، احسان را تحویل نمی گرفت! حسینی که عاشق بچه هایش مخصوصا احسان بود، حالا چه شده بود؟!رفتم نزدیکش. نیشگونی آرام ازش گرفتم. گفتم«حسین این نامردیه! احسانه بابا» بعد از چند دقیقه که احسان رفت بیرون، گفت «علیرضا، بذار بره، بذار وابستگی اش کم بشه تا کمتر اذیت شه! ممکنه دیگه من رو نبینه! نمی خوام بعد از من سختی بکشه. بذار دل کندن رو از حالا یاد بگیره! من هم دارم تمرین می کنم. ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman

💠 امیرالمومنین علیه السلام: التَّفَكُّرُ في آلاءِ اللّهِ نِعمَ العِبادَةُ 💠 انديشيدن درباره نعمت هاى خدا، چه نيكو عبادتى است. 📚 غررالحکم، حدیث ۱۱۴۷ ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

📽 نتیجه‌ی کار فرهنگیِ تمیز (انگشت به دهان موندن دنیا رو در پیش داریم!) #امام_زمان ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

🔹️ شهید سلیمانی در مورد شهید کازرونی فرمودند:《 تمام لحظات عمر خود را با انقلاب سپری کرد و در لشکر کلید قفل های بسته برای ما بود.》 🔻 شادی روح پاک و مطهرشان صلوات ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

📸 مظلومیت کودکان فلسطینی برروی دیوارنگاره میدان انقلاب تهران ▪️جدیدترین طرح دیوارنگاره میدان انقلاب تهران با موضوع شهادت مظلومانه کودکان غزه با شعار "عدو که خنجر از پشت میزند، نشد حریف پدر، کودکش را کُشت..." اکران شد. #طوفان_الاقصی #فلسطین ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

🔰 سالروز شهادت ▫️و‌چگونہ‌از‌جان‌نگذرد آنڪہ‌می‌داند‌جـآن بھای‌دیداراست؟ 🇮🇷 شهید محمد رستمی ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

🎧 پرنده‌ای که مقصدش پرواز است از ویرانی لانه‌اش نمی‌هراسد...💔 🎙 شهید آسید مرتضی آوینی ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

📸 باید مادر باشی تا بفهمی که در خرابه پی فرزند بودن یعنی چی... #غزه ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

💠 شهیدانه خوابی چنین میانۀ میدانم آرزوست که خواب باشی امّا، بیدارتر از آنچه که بیدار ...🥀 ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

📽 صحنه‌هایی تکان دهنده از بمباران بیمارستان شفا توسط صهیونیست‌ها #غزه #فلسطین ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

🎧 اهمیت نماز اول وقت 🔻سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙 آیت الله مجتهدی تهرانی ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

🎞 مزار مطهر شهیدان سیدرضا و سیدمحمدرضی جاویدموسوی "هیچ لاله ای چون شهید تو زیبا نیست؛ شهید آیه ی شیدایی ست..."🥀 🔸️شادی روح پاک و مطهرشان صلوات #گلزار_شهدای_کرمان ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

📸 بزودی در قدس نماز جماعت خواهید خواند... #طوفان_الاقصی #مقاومت ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

📽 این جمله آقای رئیسی در نشست فوق العاده سران کشور های اسلامی و عربی عالی بود: جمهوری اسلامی از ابتدا رژیم صهیونیستی را اشغالگر جعلی و نامشروع دانسته است. #مقاومت ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

🎧 نماهنگ| حریفت منم... 🎙 محمد اسداللهی #طوفان_الاقصی ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

🔷️ نماز خواندن زیر بارانِ شهید محمد حسین یوسف الهی ✍ آن شب هوا بارانی بود ما هم در سنگر خوابیده بودیم نیمه های شب، باران شدیدتر شد و آب به داخل سنگر نفوذ کرد. من بیدار شدم و دیدم همه جا خیس شده خواستم بچه ها را بیدار کنم که دیدم حسین نیست. از سنگر خارج شدم همینطور که در حال مشاهده اطراف بودم احساس کردم پشت تانکر آب چیزی تکان می خورد. حسین را دیدم که در آن نیمه شب و باران شدید به نماز ایستاده بود. 👤 راوی: آقای علی میر احمدی در کتاب نخل سوخته ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

🎥 سید حسن نصرالله: اگر مقاومت در منطقه قدرت دارد به‌خاطر پشتیبانی معنوی، سیاسی، نظامی، دیپلماتیک و مادی ایران است 🔹 ایران در برابر تهدیدهای آمریکا موضعش را هرگز تغییر نداده. #غزه #طوفان_الاقصی ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

📚 انتشار کتاب «دردانه ی کرمان» 🔷 خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 📌از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم » صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «دردانه کرمان» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل : پنجم 🔸صفحه: ۳۰۸_۳۱۰ 🔻 قسمت ۱۸۴ هم رزم شهید: محمد علی بابایی پور زمانی که در سوریه مجروح شده بود، رفتم بیمارستان عیادتش. سمت راست بدنش کامل کبود شده بود. با تعجب گفتم تیر خورده‌ای؛ ولی چرا این همه بدنت کبوده؟! گفت جایی تیر خوردم که بچه ها راحت نمی تونستند من رو بیارن عقب. مجبور شدند تقریباً ۳۰۰-۴۰۰ متر من رو روی زمین بکشن. برای همین، بدنم کبود شده. گفتم حسین، با این تیری که خورده ای، تعجب می کنم چطور هنوز زنده ای! گفت: - چند شب قبل از عملیات، محمدرضا کاظمی رو در عالم رویا دیدم. اومد دستم رو گرفت. گفت بیا بریم، حسین! گفتم الان وقتش نیست. من هنوز کلی کار اینجا دارم؛ بعدش می آم. یه لحظه که به خودم اومدم، کسی کنارم نبود. پیش خودم گفتم: احتمالا تو این عملیات شهید می شم؛ آخه محمدرضا، دستم رو گرفته بود تا ببره. با خودم هی فکر می کردم. تا این که تیر از نزدیک قلبم رد شد و مجروح شدم. یادم اومد که به محمدرضا گفته بودم هنوز کار دارم. 🔻قسمت ۱۸۵ هم رزم شهید: مهدی صفری زاده بعد از این که مجروح شده بود، توی بیمارستان بستری بود. رفتم عیادتش. همین که دیدمش، به شوخی گفتم حسین، به خدا خیلی زرنگ ای! رفتی همه چیز رو با یه تیر پاک کردی! کاری کردی کارستون! خندید و گفت نه، بابا! حالاحالاها کار دارم. توکل به خدا. نگاهش وسیع تر از این حرفا بود. راه را خوب شناخته و انتخاب کرده بود؛ خوب هم رفت. 🔻قسمت ۱۸۶ هم رزم شهید: حمید رمضانی آخرین بار، زمانی که مجروح شده بود، می خواستم بروم عیادتش. آقای نجیب زاده، مثل بقیه ی بچه ها، نگران حسین بود. بهم گفت حمید، با حسین صحبت کن، متقاعدش کن که دیگه سوریه نره. با همین نیت رفتم. کمی با هم درباره ی اوضاع سوریه حرف زدیم. بهش گفتم حسین، دیگه نرو دنبال این قضیه! تو دیگه شهیدی! بسه! با این وضعیتی که داری، دیگه نرو. وایسا سر خونه و زندگی ات. ناراحت شد. گفت خدا دوستم داشت که من رو به اینجا کشوند. حالا که سفره ای پهن شده؛ حالا که خیلی‌ها از این سفره بهره برده‌اند، ول کنم؟ چشم هایش از اشک خیس شد. گفت نه! باید برم. گفتم خوب، برو یه کار دفتری بکن. خندید و گفت نه، بابا! تا حالا خیلی پشت میز نشسته ام. از کار دفتری خسته شده ام. چند دقیقه ای به فکر فرو رفت. دوباره گفت: باید یه کار موثری بکنم. ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman

🔹امام صادق علیه السلام: زمانی که انسان گناهی را مرتکب شود نقطه‌ای سیاه در قلب و روح او ایجاد می‌شود، اگر توبه کند پاک می‌شود و اگر بر گناهان خود بیفزاید بر آن سیاهی نیز افزوده می‌شود تا جایی که تمام قلب او را فرا گیرد که بعد از آن هیچگاه رستگار نخواهد شد. 📚بحارالانوار، ج 70، ص 327 ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman