eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
16.3هزار دنبال‌کننده
24.2هزار عکس
9.8هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1 🔹ادمین مسابقه👇 @Ya_SAHEBALZAMAN_M
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاط
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸به روایت "همرزمان و خانواده شهید" 🔹صفحه :٢١٨ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Ke
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
🦋 ((حقّ شهادت)) پیش از اینکه دوباره به برود، یک روز با هم به رفتیم. او با دو عصا زیر بغلش آمده بود. با هم میان قبور شهدا قدم زدیم و بعد بالای سر قبر دامادمان، نشستیم. به محمّد حسین گفتم: «آقا محمّد حسین! این جنگ بالاخره کی تمام می شود؟» 🤔 گفت: «این جنگ نباید تمام شود.» پرسیدم: «برای چی؟!» 😳 گفت: «به خاطر اینکه به یک تعدادی ظلم می شود.» با تعجّب گفتم: «ظلم؟! به چه کسانی ظلم می شود؟» گفت:«به همهٔ کسانی که یک عمر توی ها جنگیدند و خودشان را وقف جبهه و جنگ کردند،امّا هنوز به حقّشان نرسیده اند. حقّ آن ها فقط با شهادت ادا می شود.» و چنین شد!.. مردان بی ادّعا به حقّشان رسیدند. راوی :"محمّد علی یوسف الهی" 💠مرگ اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ 💠من از او عمری ستانم جاودان او ز من دلقی رباید رنگ رنگ 🍃🌸🍃 سال 1330 در كرمان به دنيا آمد. چهارمين فرزند،و سومين پسر خانواده بود. پس از فارغ التحصيلي از دانشگاه ، به فعاليت هاي سياسي خود در كرمان ادامه داد و در تظاهرات شركت فعالانه داشت. در سال 1357و در اوج درگيري های مردمی و رژیم پهلوی، مهندس ناصر دادبين مورد اصابت گلوله از ناحیه قلب، قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه بیست ودوم حفاظت از #سردار ما کمی
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه بیست وسوم خبرنگار وعکاس آمده بود ،نه یکی ودوتا! دلیلش هم فوت پدر بود! من هم جزء همین عکاس ها بودم که دیدم حاج قاسم اشاره می کند بروم کنارش. با همان لبخند ونگاه مهربان گفت: _از این که اومدید تشکر ، اما خواهشم اینه که به همکاراتون بفرمایید منم یه آدم مثل بقیه مردم ایران🇮🇷. این همه گروه اومدید این جا ، هم زحمت شماست ،هم شرمندگی من! 🌿این ادبیات پیامبر ست. که تنها پیروان راستگو آن را دارند، 💚انا بشر مثلکم من مثل بقیه مردم ایران! مسئولینی که با روی کار امدن ، رنگ شان عوض می شود، صحنه مبارزه شان عوض شده است. به جای مبارزه با نفس وشیطان و آمریکا ، می شوند شبیه هوس ها و شیطان بزرگ! مستکبری زندگی می کنند. شبیه مستضعفین نیستند! 📚منبع: کتاب "حاج قاسم" 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
✍#گلزار را عاشق شوی ؛ آخر شهیدت میکنند... ♥️خاص بودن یعنی⇩⇩ بـا شهـــــــدا بودن در مسیر شهـدا
🦋 پرسید:‌چرا انقدر میای اینجا؟ گفتم: شنیدی میگن اگر هرروز بخونی، وقتی داری کوله بارت رو از این دنیا جمع میکنی، آقا میاد و بهت سر میزنه؟ جواب سلامِت رو میده چون یه عمر هرروز صداش زدی🙃 حالا مگه میشه هرهفته بیای به این سر بزنی، گپ بزنی، حالشونو بپرسی؛ بعد وقت رفتنت نَیان حالِت رو بپرسن؟؟! نه رفیق! اینا رسمشون مردونَست :) مرام و معرفت حالیشونه! 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🌹همه ی کارهاراخداکرد....🍃🍃 شهیدعرب نژادازمهدی پرسید: چطورنیروهایت رابدون تلفات برگرداندی وحتی ازدم
توے منطقه "زبیدات" بودیم. با ماشین از پنجاه مترےِ کمین ها میگذشتیم که حاجے ایستاد. از لبه خاکریز نگاهے به آنان کرد؛ بعد هم چندتا بوق زد و به راهش ادامه داد! گفتم: این کارت خیلے خطرناکه! مے زنندت ها. گفت: باید اینا رو مسخره کنم تا بفهمند با کے طرفند. باید بفهمن ازشون نمے ترسم.😏 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
••• امـــــــــام خـامنه ای(ره): در شبڪه‌های اجتماعی، فقط به فکر خوشگذرانی نباشید❗️ 👈شما افسران #ج
« امروز؛ نیاز مهمّ کشور ما این است که جوان های ما مجهز بشوند به انواع تسلیحات نرم، سلاحهای ؛ 👈یعنی "قدرت روحی و قدرت فکری". بنده مکرّر در مورد قوی شدن کشور مطالبی را عرض کرده‌ام؛ یکی از اجزا و بخش های مهم و تعیین‌کننده تقویت کشور، همین است که هایمان را مجهّز کنیم؛ مسلّح کنیم به سلاح فکر، به سلاح تفکّر صحیح؛👌 که در معارف اهل‌بیت (علیهم ‌السّلام) موج می‌زند.» ✅مقام معظم رهبری 💠دیدار مدّاحان _ ۱۳۹۸/۱۱/۲۶ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠بسم اللہ القاصم الجبارین 🔴به اطلاع شما بزرگواران میرسانیم لایو مشترک صفحه‌ رسمی گلزار شهدای کرمان (از مزار سپهبد شهید قاسم سلیمانی) با صفحه‌ گلستان شهدای اصفهان (مزار شهید حاج احمد کاظمی) 🕓امروز؛ ساعت ۱۶ 📱صفحه ما در اینستاگرام : https://instagram.com/golzar_shohada_kerman?igshid=1lwvu4ltxhxdh 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
1_29114855.mp3
6.55M
تقدیمـ به تمامـ فرزندان شهدا💐 یه پلاک ، با یه ساک می بینی که همین دو قـلم پیش ما مونده...!💔 🎤 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🔸هم اکنون #گلزار_شهدای_کرمان 🛑حضور کارمندان جهاد کشاورزی بر مزار سردار دلها 🔻کانال رسمی گلزار م
دقایقی پیش ؛ 🌹 ما اگر گمگشتهـ ایم، عیب از جاده نیست.. جادهـ ها جا مے گذارند آن ڪہ را آمادهـ نیست! 😔 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸به روایت "همرزمان و خانواده شهید " 🔹صفحه۲۲۱_۲۱۹ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
🦋 ((آخرین عملیات)) قبل از والفجر هشت ، چند روزی به آمدم. اتفاقاً محمدحسین را دیدم که با بدن مجروح به آمده بود. با تندی صدایش کردم:«این همه به تو تأکید کردم خودت را به خطر نینداز؛ باز تو می روی خودت را به نشان می دهی؟! بعد زخمی می شوی و بچّه های مردم توی جبهه بی سرپرست می مانند.» سرش را پایین انداخت :«زیاد ناراحت نباش!....این مرتبه آخر است چنین کاری می کنم.» گفتم:«یعنی چه؟!» گفت:«این عملیات، آخرین عملیات است که من شرکت می کنم.☺️» من زیاد حرفش را جدی نگرفتم. فکر کردم شاید مثل شوخی های همیشگی اش است، اما... ♦️به روایت از "سردار سرافراز شهید " ((وداع آخر )) آخرین باری که محمّد حسین می خواست به جبهه برود، مادرم عازم سفر بود. موقع خداحافظی به مادرم گفت: «مادر!...هر چقدر می خواهی مرا نگاه کن. این دفعه ، دفعه ی آخر است. شاید دیگر مرا نبینی.» مادر که به شوخی های محمّدحسین عادت کرده بود، گفت: «نه پسرم!...انشاء اللّه مثل همیشه زنده بر می گردی.» محمّدحسین گفت:«نه مادر! این دفعه دیگر شوخی نیست. وقتی رفتی حرم حضرت زینب (سلام الله علیها)، حتما دعا 🤲 کن که شوم.» مادرم وقتی به چهره اش نگاه کرد، دید سخنش کاملا جدی است! خیلی ناراحت شد😔 و بغض گلویش را گرفت. پدر نگاهی به محمد حسین کرد : «بابا!...الان وقت این حرف ها نیست؛ توی این موقعیت، این چه حرفاییِ که به مادرت می زنی؟!» محمّدحسین مؤدبانه گفت:«چه فرقی می کند حاج آقا😊؟ بهتر است از قبل سابقۂ ذهنی داشته باشید و خودتان را آماده کنید.» مادر وقتی این حرف را شنید، گفت:«محمّدحسین!...دیگر نمی خواهد به بروی. من طاقت شنیدن این حرف ها را ندارم.» محمّدحسین گفت:«مادر!...امام حسین(ع) فقط "مشکی پوش و گریه کن" نمی خواهد؛ از این ها فراوان دارد! امام حسین( ع) ، رهرو می خواهد، بعضی ها از پنج تا پسر، سه تاشون را در راه خدا دادند؛ خانواده هایی، از سه فرزند دوتا را در راه خدا نثار کردند. شما فردای چه جوابی می خواهی به حضرت زهرا(س) بدهی؟!» مادر گفت:«من با جبهه رفتنت مخالف نیستم خدا پشت و پناهت، اما از این حرف ها نزن.» گفت:«رفتن که می روم، چون صفای جبهه به همۂ شهر می ارزد. این جا حرف از مادیات و وابستگی هاست، اما آن جا است و صفا.✨» خواهرم گفت:«چرا حالا فقط تو باید به جبهه بروی ؟! آن هم با این تن مجروحت؟ چطور دیگران راست راست توی خیابان های شهر بگردند و هر کاری دلشان خواست بکنند؟ آن وقت تو و امثال تو بروید و خودتان را جلوی گلوله قرار بدهی!» محمّدحسین جواب داد:«من چکار به دیگران دارم؟! من آن قدر جبهه می روم تا روی دست مردم برگردم.🕊» ♦️به روایت از "اقدس یوسف الهی" 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_kerman