eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
16.4هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
9.8هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1 🔹ادمین مسابقه👇 @Ya_SAHEBALZAMAN_M
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - یا حضرت معصومه مدد مدد مدد - محمود کریمی.mp3
5.54M
⬛️◼️◾️ از غــم بانــوی بهـشت دل ها پر از تاب و تَبِـه فرشته ها به هم میگن « چقدر شبیه زینبه » |با نوای گرم محمود کریمی| 🖤 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت #شهید_محمد_علی_دیندار ●خواهران عزیزم! پیام خون من، #حجاب شماست. و این را به تمام خواه
‌ 🌺 توی پادگان منتظر یکی از بودیم برای سخنرانی. همین که مسئول رسید، راننده پیاده شد و در خودرو رو برای ایشون باز کرد. ناگهان محمود گفت: « حاج آقا ببخشید، میشه برگردید توی ماشین و در رو ببندید؟! » وقتی اون مسئول نشست، محمود به آرامی به او گفت: « ما کردیم تا برای کسی در ماشین رو باز نکنیم. لطفا خودتون در رو باز کنید و پیاده شید.» 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#شهید_محسن_دائی_زاده ، شهیدی که تنها یک ماه پس از جشن دامادی اش، شربت شهادت را نوشید.🌹 این شهید بز
✴️به نقل از همرزمان شهید همیشه قبل از اینکه برای انجام کمین به منطقه برود، وضو می گرفت و دیگران را هم به این کار توصیه میکرد. می گفت: " بچه ها! وضو بگیرید شاید اینبار شدیم..." و سرانجام با وضوی خون ، به ملاقات خالق شتافت.🕊 🌱یادش گرامی باد.. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
✨ویژه برنامه "چهل شب با " 🔸 از ۳ آذر ماه تا ۱۳ دی ماه 🔸 🔹 هر شب ساعت ۲۱:۳۰ 🔹 ✅ پخش زنده از صفحات رسمی گلزار شهدای کرمان (قلب مقاومت) ◀️لینک اینستاگرام: https://instagram.com/ghalbe_moghavemat?igshid=1wxcnraqynjmr ◀️ لینک آپارات: https://www.aparat.com/ghalbe_moghavemat/live 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان 🦋 لب باز مےڪنم ، سخنم گریه مےڪند! با مـآ چه ڪرده دورے ات ؛
⚪️عصر امروز، ششم آذرماه اجرای گروه سرود معراج از شهرستان راور 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
دنیانا ظلام.mp3
3.45M
♥️ حُسِین ‌‌‌‌‌ حُسِین حُسِین مولا حُسِین ⏯ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللّهـ الرّحمنـ الرّحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_روز_تیغ📖 زندگینامه و خاطراتِ سرد
🍃بسمـ اللّهـ الرّحمنـ الرّحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ سردارشهید والامقام "علی آقا ماهانی" 🔹صفحه : ۱۵۶_۱۵۵ 🔸فصل چهاردهم 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللّهـ الرّحمنـ الرّحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_روز_تیغ📖 زندگینامه و خاطراتِ سرد
🦋 نمی‌دانم چه بگویم ..! فقط می‌توانم به روح عالی مرتبه اش بفرستم و بسنده کنم به چند مطلب؛ زبان قاصرم را به کام گیرم . یادم می‌آید دهلران بودیم ، و تابستان خیلی گرمی بود.🌞 به همین خاطر، بچه ها برای خنکی به هر گوشه کناری می رفتند ؛ مخصوصا بعد از ظهرهایی که اوج گرما بود و مجبور بودیم به زیر درخت ها پناه ببریم یا تنی به آب بزنیم. در همین روزها ، علی آقا داخل آسایشگاهی که مثل کوره گرم بود ، می نشست. چند روز اول فکر میکردم کاری دارد . بعد به خودم گفتم : چه کاری ارزش تحمل این همه گرما را دارد؟ یک روز که طبق معمول از آسایشگاه بیرون نیامد، رفتم بپرسم که چطور این گرما را تحمل می کنید؟! واقعا این سوال برایم شده بود ! وارد آسایشگاه که شدم ، از تعجب نمی‌دانستم چه بگویم !!😳 دیدم روی یک دسته پتو که همیشه گوشه آسایشگاه بود، نشسته است و از پنجره به بیرون نگاه می کند. در حالی که آفتاب از پشت شیشه به داخل و روی او می تابید . سلام کردم و گفتم :«علی آقا ، همه بچه‌ها دنبال جای خنک می گردند، اما شما روی این پتوهایی که خودشان گرمند، آن هم پشت شیشه نشسته‌اید؟!» علی آقا اول سکوت کرد ؛ اما وقتی دید هنوز ایستاده ام، گفت :« اخوی ، به این جسم نباید خیلی زیاد رو بدهیم . اگر زیاد از حد به او توجه کنی، وبال گردنت می‌شود .» وقتی این حرف را زد ، دلم خواست نزدش بمانم ؛ اما هنوز پنج دقیقه نگذشته بود که از آن گرما گریختم. ممکن است اگر من به جای ایشان بودم می‌گفتم فعلا دنبال جای خنکی بگردم تا ببینم خدا چه می‌خواهد . پس چرا نرفت ؟! چون علی آقا به راهی که میرفت شک نداشت. معمولاً هم مرجعش قران بود . اگر قرآن را باز می‌کرد و به بشارت تلخ و شیرینی برمی‌خورد ، همان را پایه و اساس برنامه ریزی کارهای خودش قرار می‌داد. روزی که به همراه بچه‌ها عازم دهلران بودیم ، چهره علی آقا را خیلی متبسم و خوشحال دیدم. هر وقت تبسم می کرد ، می‌دانستیم عمل خوبی انجام شده و یا قرار است انجام شود. گفتیم :« علی آقا امروز خیلی خوشحال هستید. گفت :« استخاره کردم و قرآن جوابم را داده .☺️» بعد آیه ای را نشان داد و گفت:« یک بار که قرار بود عملیاتی انجام شود ، استخاره کردم و این آیه امد که بشارت فتح و ظفر می‌دهد . امروزهم استخاره کردم و همین آیه آمد .» بعد با کلامی محکم به بچه ها قول داد که ما حتماً پیروز می‌شویم .✌️ بچه ها هم چون به او اعتقاد داشتند ؛ خیلی خوشحال شدند . حالی پیدا کردند که انگار از میدان پیروزی می آیند. استخاره علی آقا هم کار خودش را کرد . چون بعداً همین طور شد که گفته بود . حالا شما می فرمایید در مورد ایشان بیشتر توضیح بدهم‌. والله نمی توانم. از عهده زبان من بر نمی آید ‌. فقط اجازه بدهید به عنوان هدیه‌ای به آقا و تبریک به داشتن چنین رهرویی ، صحنه این بزرگوار را نقل کنم........ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
یٰا اَیَّـتُهَا النَّفسُ المُـطمَئِنَّـة ارْجِعي اِلي رَبِّـکِ راضِیـةً مَّرضیَّةً🕊 دشمنت کش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لا خَـیرَ بعدڪَ فِےالحَـیاة..🥀 /1:20' راستش ! شما که بودی، انگار زمین هم "بودنت" را لمس میکرد؛🌎 آرام بود و مهربان.. اما؛ شما که رفتی، چه ناموزون شد نظم دنیا!.. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت آیت الله #رئیسی ✨رزمنده ای که برای غبا
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت امیر عارف، خادم الرضا ✨درخواست از خادم الرضا شبی که حاج قاسم حکم خادمی گرفت، من در مراسم این شعر را خواندم: 《ای صـفــای قـلب زارم، هـرچـه دارم از تـو دارم تا قیامت ای رضا جان، سر ز خاکت برندارم.》 ً شب جمعه هم بود. گفتم برویم آسایشگاه؛ رفقا دوست دارند شما را ببینند. گفتند: باشد برویم. داشتیم چای میخوردیم، تشکر کردند و با همان لهجۀ کرمانی گفتند: اگر روزی جنازۀ من آمد توی این حرم، بیا و قول بده دوباره همان شعر را برای من بخوانی. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman