🔸سالروز عروج آسمانی
#شهید_علیرضا_اختراعی
«یک بار خواب دیدم از جبهه برگشته و اول به اتاق مستاجرمان رفت و پیش من نیامد.
ناراحت شدم، فردا خوابم را برای همسایه تعریف کردم، گفت من برای شهید ختم زیارت عاشورا خواندم و حاجتم را گرفتم.»
▫️راوی: مادر بزرگوار شهید
(فرد سمت راست، شهید علیرضا اختراعی)
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔰 سالروز ولادت
🔹علیرضا ترکش خورد وقتي دكتر تركش ها را از بدن او خارج مي كرد پس از پانسمان متوجه مي شود كه دكمه اوركت سوراخ شده دكتر به سرعت دكمه ها را باز مي كند و يقين مي كند كه تير به قلب عليرضا اصابت كرده، تركش دكمه لباس و خود لباس را پاره كرده بود خودكاري كه در جيبش بود را شكسته بود و به قرآني كه مادرش به همراهش كرده بود رسيده بود سرد شده و به بدنش اصابت نكرده بود.
👤راوی : دایی شهید
#شهید_علیرضا_اختراعی
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔰 زیارت عاشورا
🔸 یک بار خواب دیدم از جبهه برگشته و اول به اتاق مستاجرمان رفت و پیش من نیامد. ناراحت شدم. فردا خوابم را برای همسایهمان تعریف کردم، گفت:«من برای شهید ختم زیارت عاشورا خواندم و حاجتم را گرفتم.»
▫️راوی: مادر شهید
#شهید_علیرضا_اختراعی
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
💠 به روایت مادر بزرگوار #شهید_علیرضا_اختراعی
🔸 یکبار به اوگفتم تو ۵ سال در جبهه بودی؛ دیگر بس است. گفت: عمر دست خداست، ممکن است در شهر به دلائل دیگری بمیرم پس چه بهتر که مرگم ختم به شهادت شود.
🔸همیشه گله مند بود و میگفت من از همه بیشتر جبهه بودم ولی لیاقت شهادت ندارم.
هر وقت از او میپرسیدم در جبهه چکار میکند؟ برای اینکه من نگران نشوم، میگفت من در آشپزخانه خدمت میکنم. در صورتی که او فرمانده گردان رزمی ۴۱۳ لشکر ثارالله بود.
📎فرماندهٔ گردانرزمی ۴۱۳ لشگر ۴۱ثارالله
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔰فرمانده ای که در آشپزخانه کار میکرد
🔹هر وقت از او میپرسیدم در جبهه چیکار میکند...
👤 راوی: مادر شهید
#شهید_علیرضا_اختراعی
#سالروز_شهادت
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
💠 سالروز شهادت
🔸️ دایی او تعريف می كرد، وقتي دكتر تركش ها را از بدن عليرضا خارج می كرد، پس از پانسمان متوجه می شود كه دكمه اوركت سوراخ شده؛ دكتر به سرعت دكمه ها را باز می كند و يقين می كند كه تير به قلب عليرضا اصابت كرده؛ تركش دكمه لباس و خود لباس را پاره كرده بود. خودكاری كه در جيبش بود را شكسته بود و به قرآنی كه مادرش به همراهش كرده بود رسيده بود سرد شده و به بدنش اصابت نكرده بود.
#شهید_علیرضا_اختراعی
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman