eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
16.3هزار دنبال‌کننده
24.2هزار عکس
9.8هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1 🔹ادمین مسابقه👇 @Ya_SAHEBALZAMAN_M
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللّهـ الرّحمنـ الرّحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_روز_تیغ📖 زندگینامه و خاطراتِ سرد
🦋 هم ما از آن قابلمه غذا خورده بودیم ، هم آنها . همه این ها را به علی آقا گفتم ، توضیح داد هر وقت سر سفره مینشینی ، این زانوهایت را به بغل میگیری ؛ مثل بنده ای که جلوی مولایش نشسته ؟ گفتم :« بله .» گفت : « پس بخاطر ادبت ، به سفره ات برکت میدهد .» چه کسانی را دیدیم خدایا ، هنوز باورم نمیشود . یک روز به برادر میر حسینی که خدا با آقا امام حسین محشورش کند ، گفتم :« ما نفهمیدیم که چطور شد که شما و ، بعد از اینکه گفتید : از شرکت علی آقا در جلوگیری کنید ، دوباره پشیمان شدید ؟!» پاسخ داد :« شب بود و نیرو ها را به ستون یک ، به طرف خط می بردم که دیدم یک نفر عقب تر از همه دنبال ستون می آید . گفتم :« آی برادر بسیجی ، کی هستی ؟! سریعتر ! » همین طور که ستون حرکت میکرد، ایستادم تا ببینم کیست . یکباره چشمم افتاد به علی آقا . خدا می داند تا دیدمش ، زانوهایم سست شد و معذرت خواهی کردم . وقتی دیدم با آن وضع مجروحیت آمده ، پشیمان شدم ، صورتش را بوسیدم و او همراه ما شد . و آن شب علی اقا رفته بود تا به آرزوی خودش برسد . روزی که خبر علی آقا را شنیدم ، گفتم به منزل او بروم و درد دلی بکنم . رفتم و در کنار مادرش که مرد عارف و بزرگی را تحویل داده بود ، نشستم . نمیدانستم از کجا شروع کنم ؛ تسلیت بگویم یا تبریک ؟ علی آقا در زمان حیات خود همه حرف ها را به آخر رسانیده بود . حرف زدن من ، صرفا برای حرف زدن بود ؛ وگرنه در نبود چنین بزرگواری چه میتوانستم بگویم ؟ از طرفی میدیدم که روحیه مادرش بهتر از من است . بغض که گلویم را فشرد ، با ناباوری گفتم :« آخر چه کار کردی ؟ چه کار کردی که علی اقا اینقدر بلند مرتبه شد ؟» ایشان خیلی آرام نگاهم کردند و ساده گفتند :« مزد علی آقا شهادت بود ! اگر نمیشد ، در حقش ظلم شده بود .» دست خودم نبود ، بغضم ترکید . و بنده حقیر و سراپا تقصیری مثل من ، وقتی علی آقا شهید شد تازه فهمیدم چه کسی از دست رفته است . این بزرگوار یکبار هم نگفت :« من قبلا این کار را کرده ام ، آنجا بوده ام ، فلان کس را نجات داده ام ، یاور ضعیفان بوده ام و .... » هر وقت او را میدیدی، انگار طوق گناهی بزرگ را به گردن دارد ، سر به زیر می انداخت و خودش را کمترین میدانست . یکبار نگفت که این کلیه من در زندان ساواک ناقص شده است . رفیق ما پا نداشت ،دست نداشت ، بدن مطهرش پر از ترکش بود و ما بی خبر بودیم ؟! چه نا رفیقی بودیم ما .......... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خ
🦋 «بغداد» آفتاب تازه طلوع کرده بود وقتی وارد اولین خیابان شهر بغداد شدیم. 🌞 راننده اتوبوس دستش را گذاشته بود روی بوق و بر نمی داشت. این طوری به اهالی پایتخت می گفت دارد اسیر می برد! محمد آب پیکر هنوز بی حرکت کف اتوبوس افتاده بود. 😔 دیگران روی صندلی ها نشسته بودند و به آینده ای که در انتظارشان بود فکر می کردند. در همین لحظه صدای کسی، که او را نمی دیدم، پیچید توی اتوبوس. همه به طرف صاحب صدا سرک کشیدند. اسیر جوانی بود که غربت اسارت نتوانسته بود شوخ طبعی و بذله گویی اش را از او بگیرد. خطاب به راننده اتوبوس گفت: «آقای راننده، بی زحمت همین چهارراه اولی نگه دارید، پیاده می شم!» خندیدیم و این اولین خنده مان پس از اسارت بود. ☺️ یکی دیگر از اسرا صلواتی طلب کرد. فرستادیم. فضا عوض شد؛ روحیه گرفتیم. جوّ ساکت و غمناک اتوبوس شکست. چقدر به آن خنده و نیاز داشتیم در آن ثانیه ها. اتوبوس وارد شهر شده بود. رفتار بغدادی ها هم مثل مردم بصره بود؛ معجونی از فحش و ستایش. 😶 در خیابانی عریض، مقابل در بزرگی ایستادیم که دو طرفش دو قبضه توپ قدیمی دیده می شد و پشت هر توپ یک کیوسک نگهبانی. اتومبیل اسکورت قبل از همه داخل شدو پشت سرش اتوبوس های حامل اسرا از در بزرگ داخل شدند. گویا به مقصد رسیده بودیم. آنجا یک محوطه نظامی وسیع بود با خیابان های تمیز، که از میان نخل های بلند می گذشتند. در آن پادگان بزرگ، که بعد ها فهمیدم ساختمان وزارت دفاع عراق است، سربازان کلاه سرخ، با پوشه ای زیر بغل، میان ساختمان های متعدد در رفت و آمد بودند. 🚌 از اتوبوس پیاده شدیم. از کوچه ای باریک گذشتیم که انتهای آن دری آهنی از سمت چپ باز می شد. در محوطه ی کوچک چند سرباز عراقی گویا به انتظار ما ایستاده بودند..... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman