گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاط
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت آقای مرتضی حاج باقری
🔹صفحه ١١٣_١١٢
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
#پارت_چهل_و_ششم 🦋
((عینک آفتابی ))
در بین بچّههای جبهه، #محمد_حسین از افرادی بود که وضع مالی خانواده اش به نسبت خوب بود، در واقع می توان گفت او تمام آسایش پشت #جبهه را رها کرده بود و به جنگ آمده بود.👌
در جبهه و در بین بچه ها خیلی ساده می گشت.
یک دست پیراهن و شلوار کره ای داشت که همیشه همان لباس را به تن می کرد؛
امّا پشت جبهه به سر و وضع خودش می رسید.
شاید به این خاطر که می خواست وقتی به عنوان یک #رزمنده به میان مردم می آید، ظاهر مرتّبی داشته باشد.
زمانی که من در عملیّات #والفجر چهار
مجروح شدم، به #کرمان آمدم؛ مدّتی مرخصی استعلاجی داشتم و در شهر ماندم.
یک روز توی خیابانِ شهید مصطفی #خمینی (شهاب)، سه راه ادیب می رفتم که دیدم یک نفر صدا
می زند: «مرتضی! مرتضی!» برگشتم، دیدم
جوانی با سر و وضع خیلی مرتّب و شیک از داخل یک پیکان سدری رنگ 🚖 به من
اشاره می کند.
نگاهش کردم، نشناختم. گفتم : «این بنده خدا با من چه کار دارد؟!»
جلوتر رفتم که مثلاً بگویم: «آقا اشتباه گرفته ای!»
دیدم ای بابا! محمد حسین است.😳یک شلوار سفید و یک پیراهن طوسی رنگ به تن داشت و یک عینک آفتابی😎به چشمانش زده بود.
گفتم: «محمد حسین خودتی؟!»
گفت : «پس توقع داشتی کی باشم؟»
گفتم : «خیلی به خودت رسیدی!» 😄
گفت: «چه کار کنیم، مگر اشکالی دارد؟»
گفتم: «نه! امّا آنجا توی جبهه آن قدر خاکی و اینجا توی شهر این طوری....!»
خندید: «بنده خدا! آنجا هم من همین طوری هستم، ولی شماها متوجّه نیستید.»
💠اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت
باقــی هـمه بـی حاصـلی و بـی خـبــری بــود
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#اطلاعیه ❕ 🔍 ما به همکاری شما بزرگواران برای تکمیل اطلاعات شهدای عزیز شهرمان نیازمندیم. لذا از خان
#اطلاعیه ❕
🔍 ما به همکاری شما بزرگواران برای تکمیل اطلاعات شهدای عزیز شهرمان نیازمندیم.
لذا از خانواده، آشنایان و همرزمان دو شهید بزرگوار:
#شهید_سید_شکر_الله_حسینی
و
#شهید_محمد_ایرانمنش
خواهشمندیم در تکمیل اطلاعات این شهیدان با مراجعه به ادمین کانال به آیدی
@GSK_Admin
ما را یاری نمایند.
با سپاس از همکاری و همراهی شما...
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت #خصوصیات_اخلاقی_سردار 🌹 ➖همرزم سپهبد ش
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
✅نوجوانی که می خواست #حاج_قاسم_سلیمانی را فریب دهد!
✍بخشی از کتاب📖 "آن بیست و سه نفر"؛ کتابی که مورد تمجید #رهبر_انقلاب قرار گرفت و ✨خواندن آن را توصیه کردند.
روز اعزام رسیده بود و قاسم سلیمانی که جوانی جذاب بود و فرماندهی تیپ ثارالله را به عهده داشت، دستور داده بود همه نیروها روی زمین فوتبال جمع شوند... قاسم میان نیروها قدم میزد و یک به یک آنها را برانداز می کرد. او آمده بود نیروها را غربال کند. کوچکترها از غربال او فرو می افتادند.
فرمانده تیپ نزدیک و نزدیک تر می شد و اضطراب در من بالاتر می رفت.
زور بود که از صف بیرونم کند و حسرت شرکت در عملیات را بر دلم بگذارد.
در آن لحظه چقدر از حاج قاسم متنفر بودم.
این کیست که به جای من تصمیم می گیرد که بجنگم یا نجنگم؟ دلم میخواست حاج قاسم می فهمید من فقط کمی قدّم کوتاه است؛ وگرنه شانزده سال سنّ کمی نیست! دلم می خواست جرئت داشتم بایستم جلویش و بگویم: "آقای محترم! شما اصلا می دونید من دو ماه #جبهه دارم؟.." اما جرئت نداشتم.
با خودم فکر می کردم کاش ریش داشتم. به کنار دستی ام که هم ریش داشت و هم سبیل🧔🏻 غبطه می خوردم! لعنت بر نوجوانی!🤦🏻♂
که یقه مرا در آن هیری بیری گرفته بود. هیچ مویی روی صورتم نبود... باید صورت لعنتی ام را به سمتی دیگر می چرخاندم که حاج قاسم نبیندش.
اما قدّم چه؟ یک سر و گردن پایین تر بودم؛ درست مثل دندانه شکسته شانه ای میان صفی از دندانه های سالم.
باید برای آن دندانه شکستی فکری می کردم... از کوله پشتی ام برای رسیدن به مطلوب، که فریب حاج قاسم بود، کمک گرفتم...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
📣میگفت:عاقبتم ختم به خیر میشود وقتی رفیق هایم آسمانے باشند...🌱 ♦️باور کن رفیق شهیدت، شهیدت خواهد کر
#رفیق_شهیدت_کیه؟!🤔
🔴تا حالا فکر کردی با یه شهید رفیق شی؟؟
از اون رفیق فابریکا؟؟
از اونا که همیشه باهمن؟؟
امتحان کردی؟؟
هرچی ازش بخوای بهت میده!!
آخه خاطرش پیش خدا خیلی عزیزه
میخوای باهاش رفیق شی؟؟!!
✅گام اول:
انتخاب شهید
به یه گردان نگاه کن
به صورت شهدا نگاه کن
به عکسشون، به لبخندش
ببین کدوم رو بیشتر دوس داری
با کدوم یکی بیشتر راحتی؟!
✅گام دوم:
عهد بستن با دوست شهیدت
یه جایی بنویس؛ البته اگه ننوشتی هم اشکال نداره.
با دوست شهیدم عهد میبندم پای رفاقت او تا لحظه ی مرگم خواهم بود و از تذکرات دوستانه ی خود به هیچ وجه روی نمیگردانم.
✅گام سوم:
شناخت شهید
تا میتونی از دوست شهیدت اطلاعات جمع آوری کن.
عکس، فیلم، صوت، کتاب و وصیت نامه..
✅گام چهارم:
هدیه ثواب اعمال خود به شهید
از همین الان هرکار ثوابی که انجام میدی،
فقط یه جمله بگو:"خدایا! ثواب این عملم برسه به دوست شهیدم."
طبق روایات نه تنها ازت چیزی کم نمیشه، بلکه با برکت تر هم میشه!
بچه ها! شهید، اونقدر مقام بالایی داره که نیازی به ثواب کار ما نداشته باشه!
تو با این کار خلوص نیت و علاقت رو به شهید نشون میدی!
✅گام پنجم:
درگیر کردن خود با شهید.
سریع همین الان بک گراند گوشیتو عوض کن و عکس دوستتو بزار!!
در طول روز باهاش درد دل کن.باهاش حرف بزن.آرزوهاتو بهش بگو..
✅گام ششم:
عدم گناه در حضور رفیق
روح شهید تا گام پنجم بسیار از شما راضیه
ولی آیا در حضور دوست معنویت میتونی گناه کنی؟
حجاب، رابطمون با نامحرم، چت با نامحرم، غیبت، دروغ، نمازامون و .....
✅گام هفتم:
اولین پاسخ شهید
کمی صبر و استقامت در گام ششم، آنچنان شیرینی برای شما خواهد داشت که در گام بعدی گناه کردن براتون سخت میشه..
خواب دوست شهیدتو میبینی، دعایی که کرده بودی برآورده میشه، دعوت به قبور شهدا و راهیان نور و ...
✅گام هشتم:
حفظ و تقویت رابطه تا شهادت(مرگ)
گام های سختی رو کشیدین!درسته؟!
مطمئنا با شیرینی قلبی همراه بوده....
رفیق شهید شهیدت میکنه😉
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
وقتی بیمارستانها خط مقدم میشود... یڪ ایران ممنون از خود گذشتگی های شماست🍃 خداقوتبهتمامکادر درم
👈🏻فاصلہ ها را
بخاطر این فاصله ها،✋
رعایت کنیم...⚜
✅سنگـر عوض میشہ
ولے جنگـہ!
🇮🇷خداقوت مدافعان سلامت🇮🇷
#مدافعان_سلامت
#جهاد_ادامه_دارد
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
17.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#گلزار_شهدای_کرمان
دقایقی پیش🕥
♦️اجرای گروه سرود "معراج" از شهرستان راور
بر مزار سردار دلها،
سپهبد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
🍃بسم رب الشهداء🍃
موقع تولد شهید👦🏻
ما در مشهد مقدس زندگی میکردیم🏡
و مهدی دربیمارستان امام رضا (ع)به دنیا آمد👼
و موقعی به دنیا آمد یکی از پاهایش فلج بود😥
وبنا به پیشنهاد دخترم او را به د کتر بردیم👨🏻⚕ و دکتر گفت :پسرشما فلج مادرزاد است🙍🏻♂
بنا براین به ملا قات امام رضا (ع)رفتم 💚وگفتم یا امام رضا (ع)به پسرمن به حق مادرت حضرت فا طمه (س)شفابده🙏 و دکترگفته بود که پای مهدی ازقنداق بیرون بیاورید👣 وبالاخره چند روزپایش را ما ساژدادم👐
و با کمال تعجب 😳دیدم که پای فلج او ازپای سالمش قوی تراست😌
و امام ر ضا (ع)به پسرم شفا داد .😍💚
راوی: مادر شهید
#شهید_مهدی_حسن_نژاد_رنجبر 🍃
#سالروز_عروج 🌷
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
🇮🇷 #من_هم_یک_سپاهی_ام
این سپاهے کہ به آن مینازیم ؛
فوج فوج مالک اشتر دارد!
🔰سپاه ؛ پاسدار انقلاب است.
چہل و یڪ سالگے سپاہ پاسداران مبارڪ باد🍃
#دوم_اردیبهشت
#سالروز_تأسیس_سپاه_پاسداران
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
👈🏻هیچ توجه کردید که اخلاص نیروهای جهادی، 💪🇮🇷
این روزها در پس نقابی که اجازه شناخته شدن نمیدهد، 👀
چقدر زیبا نمایان است.☺️🇮🇷✌️
🔴حضورجمعی از پاسداران و بسیجیان وطلاب در مناطق سیل زده
💠خداقوت جهادگران👏✌️
#جهاد_ادامه_دارد
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
شهداےِ کربلا تـو موقعیٺ خودشـون افراد بۍ نظیرے بودند...🌷 ⚜ولۍ اونجـور، بااونجـور موقعیٺ کار حضـرت ع
ما میگیم خانواده آسمانے میخوایم!💔
امام زمان(عج) میخوایم💔
دلمون براشٺنگ شده💔
منٺظرش هسٺیم!!💔
یه سوال!؟🤔
چندبار ٺاحالا دو رڪعٺ نماز برا ظهورخوندے!!؟🤔
یه دو رڪعٺ ڪه هیچے دیگه ٺو این نماز نخوایم
فقط یه دو رڪعٺ ڪه بگیم خدایا اقامونو برسون😭
#اسٺاد_شجاعے
#امام_زمان
#سه_شنبه_های_مهدوی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman