گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خا
#پارت_هشتاد_و_هفتم🦋
((عصب پا_قطعه پلاستیکی))
تقریباً یک سالی از مصدومیت شیمیایی عمومی گذشت که از ناحیه پا #مجروح شد.
اگر برای او اتفاقی میافتاد ،من بیشتر از خودش درد می کشیدم.
دیگر وقتی محمّدحسین #جبهه بود، آرام و قرار نداشتم و هر لحظه منتظر شنیدن یک اتفاقی بودم .
به محض اینکه کسی در میزد و یا تلفن خانه به صدا در می آمد ،قلبم از جا کنده می شد.😧
او مدّتی در بیمارستان🏨 بستری و تحت درمان بود و یک مدتی هم در خانه استراحت میکرد، اما نتوانست سلامتی اش را کامل به دست آورد؛
گویا عصب پایش آسیب دیده بود و موقع راه رفتن پایش از پنجه در اختیارش نبود و روی زمین کشیده
می شد.
وقتی میخواستیم از بیمارستان مرخصش کنیم ،دکترها گفتند:«به دلیل جراحت شدیدی که دارد باید استراحت مطلق داشته باشد و اصلا از جایش تکان نخورد و محل استراحت اش را جای تعیین کنید که به دستشویی نزدیک باشد.»
خانه ما این وضعیت را نداشت و #محمّد_حسین اذیت میشد .
این بود که او را به خانه خواهرش، انیس، بردیم.
محمّدهادی هم که خدمتش تمام شده بود؛ به سبب رابطه صمیمی 🤝و نزدیکی که با محمّدحسین داشت ،کنارش بود و اگر نیمه شب کار داشت و نیاز بود که دستشویی برود، او را همراهی کند.
فردا که من به سراغ آن ها رفتم تا جویای حال محمّدحسین شوم، محمّدهادی برایم چنین تعریف کرد:
«نیمههای شب بود، به طور اتفاقی بیدار شدم، دیدم محمّدحسین توی رختخوابش نیست.😳
با عجله از جا پریدم، دیدم همینطور به حالت دراز کش و کشان کشان خودش را روی زمین تا پای پله ها کشیده بود و میخواست به دستشویی برود».
موقعی که او را دیدم تقلّا میکرد تا پلّه ها را رد کند، با ناراحتی😔 گفتم:
« محمّدحسین مگر من تأکید نکردم اگر کاری داشتی حتماً بیدارم کن؟!»
گفت :«آخر دلم نمی خواست مزاحمت بشوم .»
گفتم :«برای چی؟ من خودم سفارش کردم!»
گفت:« دوست ندارم موجبات ناراحتی دیگران را فراهم کنم، من مجروح نشده ام که وبال گردن بقیّه باشم.»
بعد از چند روز که حالش بهتر شد و به خانه برگشت، سعی میکردم مراقبش باشم تا به زودی سلامتی اش را به دست آورد.
اما متاسفانه عصب پا آسیب دیده و پنجه پا را از حرکت انداخته بود.😔
دکترهای یک قطعه پلاستیکی به او داده بودند که در زیر و پشت پا نصب میشد و از آویزان شدن پنجه پا جلوگیری
می کرد.
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
#اطلاعیه ❕ 🔍 ما به همکاری شما بزرگواران برای تکمیل اطلاعات شهدای عزیز شهرمان نیازمندیم. لذا از خان
#اطلاعیه ❕
🔍 ما به همکاری شما بزرگواران برای تکمیل اطلاعات شهدای عزیز شهرمان نیازمندیم.
لذا از خانواده، آشنایان و همرزمان دو شهید بزرگوار:
#شهید_مراد_محمدی_تهرودی
و
#شهید_احمد_محمدی_تهرودی
خواهشمندیم در تکمیل اطلاعات این شهیدان با مراجعه به ادمین کانال به آیدی
@GSK_Admin
ما را یاری نمایند.
با سپاس از همکاری و همراهی شما...
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه سیزدهم ۹۳/۹/۲۳؛ شبکه الفرات آقای
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🔴راه چهاردهم
بدنش پر از ترکش بود، بدنش همیشه دردمند بود.
گاهی درد برحال او غلبه می کرد؛اما نمی توانست در بستر بماند و استراحت کند.
باید همراه درد می رفت خط مقدم.
دوستی به او یک قرص 💊مسکن داده بود،
لحظات سختِ درد می خورد.
به یکی دو چند نفر هم که از درد شکایت می کردند هم داده بود.
دردشان تسکین پیدا می کرد!
معروف شده بود به قرص #حاج_قاسم!
🌱درد جسم مُسَکِنَش یک قرص است،
موقت است. دوز بالاو پایین دارد و تمام!
درد جان را چه باید کرد؟‼️
راه حلی،اندیشه ای ،فکری برای جوانانی که باوجود اینترنت و شبکه های کثیف دارند پرپر می شوند.
یک لحظه کاش درچشمان حاج قاسم نگاه می کردند،خودشان راحتما پیدا می کردند.
خودی که به خدا وصل است وخالی از خائنین ومنافقین است!
#سردار! دل های محتاج مسکن دعای🤲🏻 توست،التفاتی!
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📚منبع کتاب:حاج قاسم
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
🔻رهبر معظم انقــلاب(مدظله العالی) :
"خودسازی" خیلے مهـم است؛
هم در ابعاد فردے و هم در ابعاد جمعے.
وقتے بنیهِ معنوے شما قوے شد، در زمینهِ فکر و تصمیمگیرے و عمل، توانایےهاے بیشترے پیدا خواهید کرد.
«انفعال و انحراف» ، دو آسیب محیطهاے #جوان از جمله دانشگاه است!
⭐️انفعال با خودسازے برطرف مےشود
و انحراف فکرے، با تقویت مبانے معرفتے.
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
امروز به تقدیر الهی از میانِ شما رفته ام! #گلزار_شهدای_کرمان 🌺 #شهید_سلیمانی 🔻کانال رسمی گلزار م
خــدایا!
همیشه خواستم ڪه
سـراسر وجــودم را
از عشق خودت پُر ڪنی|❤️|
#گلزار_شهدای_کرمان
#حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
.: #شهید_روز ❇️شهید خبرنگار استان کرمان غلام رضا نامدار محمدی فرازی از مناجات عارفانه این شهید بزر
◼️اساتید جنگ ندیده!
غلامرضا به درس خواندن، کارهای هنری و نویسندگی بسیار علاقه مند بود و همیشه می گفت:
《کاش می شد همزمان با حضور در #جبهه ، تحصیل را هم ادامه بدهم.》
این خبرنگارِ شهید، معتقد بود بچه های حزب اللهی در خط مقدم جبهه هستند و کسانی که بویی از دین و حزب الله نبرده اند،
در دانشگاه ها درس می خوانند و پس از جنگ،
همان افراد به عنوان اساتید و مسئولینِ ما می شوند و فرزندان ما باید در محضر آنها تربیت شوند!!!
#سالروز_شهادت 🥀
#شهید_غلامرضا_نامدار_محمدی ☘
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
❤️ بی تو ، گاهی برای خنده دلمان تنگ میشود ...🌱 #سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی🌷 #گلزار_شهدای_کرمان 🔻کانا
💠حاج قاسم سلیمانی :
رمز حفظ انسجام این است که دشمن را در بیرون از مرزها و دشمنی را در داخل مرزهای کشور از بین ببریم!
حفظ اجتماع اگر چه ضرورتی ارزشمند و ناجی است،
اما این هماهنگی باید هماهنگی جان ها و دلها شود.✊
#گلزار_شهدای_کرمان 🌹
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
💠حاج قاسم سلیمانی : رمز حفظ انسجام این است که دشمن را در بیرون از مرزها و دشمنی را در داخل مرزهای ک
✨✨
✨
#گلزار_شهدای_کرمان
•| جهان، معرڪہ امتـحـان است برادر!
و بهترینِ ما ڪسی است
ڪہ از بهترینِ آنچہ دارد،
در راه خدا بگذرد|•
«شهید سید مرتضی آوینی»
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#خاکریز_دلنوشته_ها🌷 #سردار تـاب روضـہ درو دیــوار نداشـت 😔 قـبـل از شــروξ مجـلس مــادَر #شهید شـُ
#خاکریز_دلنوشته_ها 🕯
سردار کرار؛
مرد روز های سخت و نبرد!
امیدوارم بتوانیم راهت را ادامه دهیم
و مراقب کشور عزیزمان باشیم.🇮🇷
هیچ وقت چهره مهربان و محبوب و محجوبت را
فراموش نخواهیم کرد.😍
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خا
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت "مادرشهید"
🔹صفحه ٢٠١_٢٠٠
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
#پارت_هشتاد_و_هشتم 🦋
((کفش کتانی))
#محمّد_حسین خیلی نگران بود که این مشکل مانع ادامهٔ حضورش در #منطقه بشود.
یک روز از صبح تا پاسی از روز در یکی از اتاق ها سرگرم کاری شده بود؛
صدایش زدم: «مادر جان! محمّد حسین! ناهار آماده ست، نمی آیی؟»
گفت: «چشم مادر! آمدم.»
وقتی وارد اتاق شد، برقی در چشمان معصوم و گیرایش می درخشید: «مادر جان! راهش را پیدا کردم. دیگر هیچ مشکلی ندارم.»
بعد با آن ابتکارش برای راه رفتن مواجه شدم.
او با ذوق و سلیقه راهی برای حلّ مشکل خودش پیدا کرده بود.
به جهت اینکه پایَش به همراه قطعهٔ پلاستیکی، راحت در جای کفش جای بگیرد، یک کفش کتانی خریده بود که دو سه شماره بزرگتر بود.
شلوارش را هم کمی گشادتر از معمول گرفته بود.
بعد یک نخ ضخیم به بندهای کتانی بسته بود و آن را از داخل پاچهٔ شلوار رد کرده بود
و تا کمربندش بالا آورده بود.
انتهای نخ را هم یک حلقه وصل نموده بود.
انگشت دستش را درون حلقه می کرد و موقع راه رفتن آن را می کشید؛
به این ترتیب، نوک پنجهٔ پا بلند می شد و وقتی قدمش را بر می داشت، دوباره نخ را شل می کرد و پا به حالت اول بر می گشت.
فکر خوبی کرده بود! هیچ کس متوجّه نمی شد و تنها ایراد کار در این بود که برای نگه داشتن حلقه، دستش مدام به کمربند بود.
تا چند مدّت که نسبتاً سلامتی اش را به دست آورد، به همین شکل راه می رفت.
فقط بعضی از دوستانش از این ماجرا خبر داشتند.
به همه سفارش می کرد که به کسی نگویید که پای من این طور شده است.
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#اطلاعیه ❕ 🔍 ما به همکاری شما بزرگواران برای تکمیل اطلاعات شهدای عزیز شهرمان نیازمندیم. لذا از خان
#اطلاعیه ❕
🔍 ما به همکاری شما بزرگواران برای تکمیل اطلاعات شهدای عزیز شهرمان نیازمندیم.
لذا از خانواده، آشنایان و همرزمان دو شهید بزرگوار:
#شهید_علی_سالاری
و
#شهید_علیمراد_بهروز
خواهشمندیم در تکمیل اطلاعات این شهیدان با مراجعه به ادمین کانال به آیدی
@GSK_Admin
ما را یاری نمایند.
با سپاس از همکاری و همراهی شما...
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman