eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
16.4هزار دنبال‌کننده
23.6هزار عکس
9.6هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1 🔹ادمین مسابقه👇 @Ya_SAHEBALZAMAN_M
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خو
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» 🇮🇷 📖 "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه : ۱۰۹ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خو
🦋 «اولین سیلی اسارت» ادامه.. 🌱 کسی از آنها هم متوجه ما سه نفر نشد. کمی جلوتر نفربر ایستاد. مسافر دیگری رسیده بود؛ درجه داری عراقی که یکریز فریاد میزد و مثل بچه ای که دستش را با چاقو بریده باشد اشک می ریخت و جیغ های گوشخراش می کشید. 😑 🔹 او را هم آوردند بالا و کنار دست من نشاندند. دستش از مچ متلاشی شده بود. گمان کردم نارنجک توی مشتش منفجر شده؛ و‌ گرنه چگونه می شد از پنجهٔ دستش فقط چند رشته پوست و گوشت خون‌چکان آویزان مانده باشد. 😨 راننده حرکت کرد. ساعت تقریباً ۲ بعد از ظهر بود. مأموریت نفربر ما تمام شد. پیاده شدیم و این‌بار گذاشتنمان بالای آیفایی که از راه رسیده بود. 🍃 وقتی بالای ماشین جاگیر شدیم و اکبر را کف آیفا خواباندیم، سربازی از میان عراقی‌ها دوید و یک قوطی خالی شیر خشک را پر از آب کرد و داد دست حسن. ‏آیفا راه افتاد، در جاده ای که دو طرف آن گُل هایِ زرد بهاری و علف های سبز، مثل همهٔ دشت های خوزستان در آن فصل، تا کمر بالا آمده بود. یک سرباز مسلح عراقی گوشه آیفا ایستاده بود و دلهرهٔ ما را از وضعیت وخیمِ اکبر تماشا می کرد. دلش سوخت. دست کرد توی جیبش و یک دستمال پارچه‌ای تمیز و تا خورده بیرون آورد. 🔸 گرفتش طرف من و با اشاره خواست از آب قوطی خیسش کنم و بکشم روی لب‌های خشکِ اکبر. این کار را کردم. اکبر خیلی وقت بود که حرف نزده بود. نیم ساعتی توی راه بودیم تا رسیدیم به یکی دیگر از خطوط پشتی عراقی ها. 🌱 به دستور، پیاده شدیم. اکبر را هم با احتیاط گذاشتم روی زمین. انگار بیهوش بود. چشمانش بسته بود؛ اما... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🌏 ♦️به روایت: دکتر محسن رضایی 🍃 مدت ها بود ما از #حاج_قاسم تقاضا می کردیم، حتی بعض
🌏 ♦️به روایت: سردار احمد نوریان (سخنگوی نیروی انتظامی ) حاج قاسم سلیمانی سرباز بود. او اسوه صبر ، و جهاد بود و همیشه در برابر دشمن ، قاطعانه عمل می‌کرد.👊 هیچ‌گاه به فکر خودش نبود و از این جنبه می توان گفت او یک انسان فداکار و ایثارگر بود. آمریکایی ها در جنگ ۳۳روزه ، به دنبال شکل دهی خاورمیانه جدید بودند و تلاش کردند ، ، عربستان ، اردن و باقی کشورهای منطقه را تجزیه کنند که ، مانع پیاده سازی این طرح شد.❌ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#استوری ♥️ °•بیاد خادم فروتن و مخلصِ #امام_رضا علیه السلام بخوان مرا به مشهدت به هر بهانه ای ك
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•ویژه بس که دلتنگم اگر گریه کنم، می‌گویند: 😞 قطره‌ای قصدِ نشان‌دادنِ دریا دارد 💔 دلتنگ حرممم... 😭🕊 🍃 السلام علیک یا سلطانِ عشقـ یا علی بن موسی الرضا (ع) ✋ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
📸 تصویر ماندگار، پدر و مادر گرامیِ 💠 جایگاه و مقام «خانواده شهدا» در بیاناتِ : 🍃اگر پدر و مادرها، وقتی جوانشان رفت و شهید شد، آه و ناله و گریه و شکایت و دعوا میکردند و این‌ور و آن‌ور [گله میکردند]، خب خانواده‌ی بعدی جوانشان را نمیفرستادند. این خانواده‌های بودند، این «روحیّه‌ها»بود که را حفظ کرد. 🍃یقیناً فضیلتِ خانواده‌های مکرّمِ شهدا از لحاظ عظمت، بلافاصله پشت سرِ فضیلت شهداست! 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 زیبا؛ از ♥️ ای ماهِ بی تکرار من.. بُغضِ بی انکارِ من.. با دل دیوانه ام می ماندی ای کاش ! 🗯 دلتنگتم 😭💔 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
aayandeh_avini_M.mp3_105299.mp3
1.17M
«آینـــــده» 🎙نواهنگی شنیدنی از سخنان دربارهٔ «آینده‌ای که از آنِ مردان خداست» 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷هجدهمین یادواره «شهدای غدیر»🌷 🔰 مراسم گرامیداشتِ سالروزِ جاودانه شدن 276 تن از نیروهای پاسداران که در تاریخ ۳۰بهمن ماه سال۱۳۸۱، در اثر سانحه هوایی، در ارتفاعاتِ کوه های سیرچِ کرمان به فیض عظیم شهادت نائل آمدند. 🔘سخنران: حجت الاسلام رمضان‌علی زاده 🔸مداح: عادل رضایی 🔸زمان: پنجشنبه ۳۰بهمن ماه 🔸ساعت ۱۵ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#مرد_میدان اولین سالگرد🌱 از کودکی در گوشمان نجوا کردند " شهدا زنده اند! " ✨ما سرباز #حاج_قاسم ه
21.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲گزارش 🎥 شفا گرفتن «آقا علی اصغر» اهل شهرستانِ «زرند» °•ما مُردیم ... زنده اند‌. 👌🌷 ✅ کرامت شهید ، به کودک ۴ساله ای که از بیماری تشنج رنج میبرد... 🎙به گفتهٔ مادربزرگِ این کودک خردسال، نوهٔ من یک سال است که هیچ اثری از بیماری، در وجودش نیست! 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
🕊 🧡 اگہ یه روز خواستے☝️ تعریفے براۍ پیدا کنے..؛ بگو شهیــد یعنے بارانـ[🌧] حُسْنِ باران این است کہ⇣ زمینے ست ولے🍃 آسمانے شده است و به امدادِ زمین مےآید... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 تأثیرگذار؛ 📿‌ذکر کثیر(تسبیحات حضرت زهرا) ♦️اهمیت به گفتن ذکر و تسبیحات : از وسط میدان مین رد شد و لبِ رودخانه وضو گرفت. نماز را که بست، ترس بچه ها ریخت و صف نماز جماعت پشت سرش تشکیل شد. بعد از اتمام نماز ، بچه ها بلند شدند. محمود برگشت به طرفشان و گفت: "کجا برادرا؟! بشینید! هر روز چه کار می کردید؟؟ " - هر روز تعقیبات و دعای فتح مکه و «تسبیحاتِ حضرت زهرا» می خوندیم؛ ولی امروز، زیر این آتشِ شدید …😥 +امروز هم بخونید، مگه امروز چه فرقی کرده؟ امروز، عاشوراست. باید کار رو یک سره کنیم! 🔰 راوی: اکبر‌ علوی 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
🍃ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده!🍃 🔴 کانال رسمی (گلزار شهدای کرمان) را در پیام رسان های؛ ✴️ ایتا ✴️ تلگرام ✴️ سروش ✴️ روبیکا ↙️ به ایدی زیر دنبال کنید🙏 @golzarShohada_Kerman ♻️ دقت بفرمائید؛ این کانال توسط خادمینِ گلزار شهدا اداره میشود! 💢 تنها پیجِ رسمی گلزار شهدای بین المللی کرمان این پیج می باشد👇🏻 @golzar_shohadakerman و هیچ کدام از پیج های دیگه رسمی نیستند! با تشکر و سپاس فراوان، از همراهی شما بزرگواران💐 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خو
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» 🇮🇷 📖 "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه : ۱۱۰_۱۰۹ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خو
🦋 «اولین سیلی اسارت» ادامه.. 🌱 به دستور، پیاده شدیم. اکبر را هم با احتیاط گذاشتم روی زمین. انگار بیهوش بود. چشمانش بسته بود؛ اما لرزش پلک هایش نشان می داد زنده است و دارد درد می کشد. در آن لحظه دردِ اسیری را فراموش کرده بودم. فکر می‌کردم کاش اکبر سالم بود! در آن صورت هر بلایی سرمان می آمد، مهم نبود. اما او بد حال بود. 😔 خیره شده بودم به صورت بی رنگ، لب های خشک، و چشمان بسته‌اش با آن مژه های بلند که زیر گرد و خاک کشیده تر و زیباتر شده بود. 🌀 داشتم به برادرِ کوچکش فکر می‌کردم که روز اعزام به التماس گفته بود: «اکبر نره کاکا. ما خیلی تنها ابهین.»(خیلی تنها می‌شویم) و به آخرین لحظه های وداع روی میدانِ مین که گفت : «صورت برادرم را به جای من ببوس.» حسن هم مثل من غمگین بود. کاری از دستمان بر نمی آمد، 😣 جز این که مدام (س) را صدا بزنیم که به فریادِ رفیقمان برسد. 😭❤️ یک جیپ ارتشی از راه رسید. و دو افسر تنومند پس از آن پیاده شدند. سربازان عراقی احترام نظامی گذاشتند و با افسرِ مافوقشان وارد صحبت شدند. معلوم بود دارند در بارهٔ ما تصمیم می‌گیرند. رفتارشان جوری نبود که فکر کنیم دارند برای کشتنمان نقشه می کشند. 💤گفت‌وگوهایشان که تمام شد، یکی از افسر ها به سمت من و حسن آمد و دستور داد سوار شیم. خوشحال شدم که به زودی اکبر را به بیمارستان یا درمانگاهی می رسانند و از مرگ، نجات پیدا می‌کند. اول من سوار شدم. بعد حسن نشست و خودش را به من چسباند تا جایی برای اکبر باز شود. اما درِ ماشین بسته شد‌ و دنیایی دلهره ریخت توی وجودمان. 😰 با ناله و التماس از افسر تنومند خواستیم دوستمان را از ما جدا نکند. او چیزهایی گفت که متوجه نشدیم. برای این که منظورش را به ما بفهماند، اشاره کرد به اکبر. بعد سرش را خواباند کف دستش و یک لحظه چشمانش را بست. این‌طور برداشت کردیم که ... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#مناجات_نامه 🌒 #استوری📱 رجب ماهِ خود خداست! سر طناب #خدا را بگیر و بالا بیا ! ✨فقط به یک شرط ...
🌙
اِلهي!
اَتَراني ما اَتَیتُڪَ اِلّا مِن حَیثُ الْآمال🍃
خدایا! مرا ببین! تنها به خاطر آرزوها و امیـدهایم به درگاه تو آمده ام. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#مناجات_نامه 🌒 #استوری📱 رجب ماهِ خود خداست! سر طناب #خدا را بگیر و بالا بیا ! ✨فقط به یک شرط ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌏 خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 ♦️به روایت: سید محمد حسینی( از فرماندهان اسبق لشکر ) ⛔️مکتب به بچه ها یاد داده بود که حق ندارید با اسیر، بد برخورد کنید...! 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
مردانی که در اوج آسمان، جاودانه شدند...🕊
🌷یادواره شهدای حادثه غدیر ▫️زمان: پنجشنبه ۳۰ام بهمن ماه، از ساعت ۱۵ ▪️مکان: گلزار شهدای بین المللی کرمان 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
۰۰۰ 🦋گرامےمیداریم یاد و خاطره‌ے”۲۷۶“ ڪبوترِخونین‌بالِ‌حادثہ‌ےغدیـــر را🦋 مردانے‌ڪه‌دراوجِ #آسمان،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔲 سالروز حادثه جانگداز شهداے غدیـر صداے مهیب انفجار هواپیمایتان در ارتفاعات سیرچ، سڪوت دشت را سوزاند و از شما، پرستوهاے مهاجرے ساخت ڪه در اوج آسمان، جاودانه شدید.🕊 و امروز، هجدهمین سالیست ڪه از پر گشودن ۲۷۶کبوتر خونین بال مے گذرد.. روحشان شاد و یادشان همواره جاودان🥀 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
🦋 ( از شهدای بزرگوار حادثه غدیر ) ✍خیال نکنید که مؤمن بودن، فقط به و و قرآن خواندن است؛ راه رفتن، حتی نگاه کردن باید مؤمنانه باشد. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
شب آرزوها یعنی... .mp3
6.15M
💎 •قیمت هر انسانی به کشش ها و آرزوهای اوست. •همهِ عرفان، سیر و سلوک، ایمان و در مدیریت آرزوهاست! 🎙 ⏮ پیشنهاد_ویژه 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
👤شهید سید مرتضی آوینی میان ظاهر و باطن عالم، نسبتی است كه جز اهل حق در نمی‌یابند! او ميداند كه «اندیشه‌ی علوی» با زندگی‌ "عبدالرحمن عوفی" جمع نميشود.❌ او ميداند كه و عافیت با هم جمع نميشود! او ميداند كه نميتوان «یا لَیتَنی كُنت مَعَكُم» خواند و در خانه ماند و خود را «دیندار» دانست...! ○🌺○ 💟 سـالـگــرد عــروج : 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خو
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» 🇮🇷 📖 "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه : ۱۱۱_۱۱۰ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خو
🦋 «اولین سیلی اسارت» ادامه.. 🔸 برای این که منظورش را به ما بفهماند، اشاره کرد به اکبر. بعد سرش را خواباند کف دستش و یک لحظه چشمانش را بست. این‌طور برداشت کردیم که می‌گوید:«او باید روی تخت بیمارستان بستری شود.» و این خبر خوشی برای من و حسن بود. جیپ ارتشی راه افتاد. اکبر همچنان رویِ زمین خوابیده بود و متوجهٔ لحظه تلخِ جدایی‌مان نبود. 🌱 تا جایی که امکان داشت، از میان گرد و خاک برای دیدنش تلاش کردیم و آنی بعد، او جا مانده بود میان سربازان دشمن و ما به سمت مقصدی نامعلوم راهی شده بودیم. ماشین سرعت گرفت. حسن آهی کشید و گفت:«یا ، سپردمش به خودت!» در راه، از شدت اندوه حرفی میانمان رد و بدل نشد. دلم میخواست خودم را قانع کنم که اکبر معالجه می شود و من یک روز او را جایی خواهم دید. اما به راحتی نمی توانستم این خیالِ خوش را باور کنم. 😔 🍃 سکوت حسن هم نشان میداد ناامیدانه به اکبر فکر میکند. ساعتی نگذشته بود که میان محوطه‌ای وسیع، که جا به جایش سنگرهای بزرگ و کوچک دیده می شد، از ماشین پیاده‌مان کردند... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman