eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
16.4هزار دنبال‌کننده
24هزار عکس
9.7هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1 🔹ادمین مسابقه👇 @Ya_SAHEBALZAMAN_M
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللّهـ الرّحمنـ الرّحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_روز_تیغ📖 زندگینامه و خاطراتِ سرد
🦋 بعضی از اینها را پیدا کردم. و با خواهش و تمنا از آن ها خواستم نمازشان را تجدید کنند. وقتی این حرفها را می زد، با تمام وجود ناراحت بود، در صورتی که ما می دانستیم به جایی که باید، رسیده است . البته این آخرین بار بود که به بنده و دوستان توصیه کرد به او اقتدا نکنیم ، چون دیگر امکانش هم نبود. هنگام به شکلی خودشان را به دیوار می چسبانید تا حتی یک نفر هم نتواند پشت سرش قرار گیرد. با این احوال دلش، صندوقچه اسرار بود . هیچ وقت نشنیدیم کسی حرف حساب نشده ای را به علی آقا نسبت داده باشد. رازدار همه بود . سنگ صبوری که دردها و مشکلات را می شنید و در خودش فرو می داد! پناهگاه امنی بود تا دوستان و نزدیکان در مواقع گوناگون در دامن صبر و حوصله و راهنمایی اش آرام بگیرند . هر کس که به او رجوع می کرد، محال بود دلش آرام نگیرد. اگر قرار بود حرفی را بشنود و به کسی نگوید، به هیچ قیمتی نمی گفت. یادم هست ، گاهی اوقات که اجازه می دادند تا بحث های دوستانه ای را به تعریف بنشینیم، از فرصت استفاده می کردیم و می گفتیم . یکبار در بودیم که بحث ازدواج پیش آمد. بنده و دوستان خیال می کردیم که چون علی آقا مخالف ازدواج است ، تا حالا ازدواج نکرده، اما حرف ازدواج که پیش آمد، با بهره گیری از مفاهیم و آیه های قرآن ثابت کرد که ازدواج ، آدم را کامل می کند، به قلب سکینه میدهد، روح را به نزدیکتر میکند و... که برای ما تازگی داشت . وقتی در مورد خودش پرسیدیم ، خندید و گفت : « ان شاء الله ». بعضی از دوستان هم تصور می کردند ایشان به علائق و حقوق دنیوی پشت پا زده است. در جای خود بله ! اماحقوق دنیا را هم متصل به حقوق آخرت می دانست. هر چند تا آنجا که می دانیم، علی آقا از طبقه ای بود که سالها تحت نظام سرمایه داری و خان و خان بازی قرار داشت . هروقت در این مورد بحثی پیش می آمد، مبارزه با سرمایه داری را خیلی مهم می دانست، چون دیده بود که در این نظام، همه حقوق افراد فقیر، از استعدادها گرفته تا نیروی بدنی، در بی ارزش ترین معامله ها تباه می شود . در اوایل انقلاب، حضرت امام(ره) نیز به این نکته اشاره کرده بودند. علی آقا می گفت: «حکومتی که به رهبری امام هدایت می شود ، عیناً شرایطی را پیش خواهد آورد که اندیشه های حضرت علی (ع) تحقق پیدا کند. یعنی امام به شکلی زندگی مردم را تحت پوشش افکار بلند مرتبه خود قرار خواهد داد که فقری وجود نداشته باشد. جامعه رابه سوی ساختن آن مدینه فاضله ای پیش می برد که روحانیت و معنویت، سرمایه و ثروت را تحت تاثیر و پوشش خود قرار خواهد داد. البته هر کس علی آقا را می دید ، فکر می کرد برای دنیا ارزشی قائل نیست، در صورتی که او دنیا را کشتزار آخرت می دانست و عبادات معنوی عمیق، از رسیدگی به حال محرومان غافلش نمی کرد. پای درد دل این عزیز هم که می نشستیم در پایان صحبت های دوستانه اش همیشه یک پرسش بود: « چرا من نمی شوم؟» هرچند دلمان نمی خواست چنین وجود پربرکت و بزرگواری را از دست بدهیم ، اما ته دلمان میدانستیم که اگر قرار باشد را از روی لیاقتشان انتخاب بکنند، او یکی از بهترین هاست. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_kerman
🔰اطلاعیه 🔹سخنرانے تلویزیونے رهبر معظم انقلاب اسلامی🌱 به مناسبت "میلاد حضرت رسول(ص) وامام صادق (ع)"....🌹 🔹سه شنبه۱۳آبان ماه، ساعت۱۰صبح 🌷 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#مناجات_نامه ✨ 🍃مولای من.... از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بی طاقتم💔 جانم از آن اندوه كه نصيب من
إِرحَمْنے بِرَحمَتِڪَ.. خدایا‌؛ به رحمتت قسم به من رحم کن😔 « مناجات امیرالمومنین(ع) » 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز خاطرات (شهید حاج قاسم سلیمانی)🌷 🔸راوی:مهدی الدّراجی من و ابومهدی المهندس و حاج ق
🦋 خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 ♦️سال ۱۳۵۵، پرشور و حرارتی به اسم "رضا کامیاب" از مشهد آمده بود کرمان برای تبلیغ. سخنرانی هایش در دل مردم ولوله انداخته و شور انقلابی ایجاد کرده بود! یکی از پامنبری هایش ، جوانی بود به نام "قاسم"؛ که بعدها شد فرمانده . میگفت: «مبارزات من از زمانی آغاز شد که سخنرانی های شهید کامیاب را در کرمان شنیدم و از طریق ایشان وارد مبارزات شدم» 📖رفیق خوشبخت ما 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
ڪاش ... خنثے ڪردنِ‌ نفس‌ را هم یادمــان مےدادید! مےگویند : " آنجا ڪہ‌ نفْس مغلوب شود، عاشــق‌ مےشویم؛ و آنگاه کہ‌ عاشق‌ شدیم، شهیـد میشویم🕊 " ••• دوازدهم آبان‌ماه، سالگرد شهادتِ : 🌷 🌷 🌷 🌷 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
⚜ #سردار_شهید_محمد_جمالی به مدت یک سال هر پنجشنبه به زیارت قبور شهدای #کرمان می آمد. نذر کرده بود
8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋در انتظار شهادت ، اولین شهید استان کرمان است. ایشان از رزمندگان و جانبازان پیشکسوت دوران بودند که در اواخر مرداد ماه سال ۹۲، بعنوان نیروی مستشاری برای کمک به ارتش راهی این کشور میشوند؛ و سرانجام در ۱۲ آبان همان سال ، اجر سالها جهاد و جانبازی خود را از حضرت زینب (س) میگیرند و به فیض نائل می آیند. 🎥با بخشی کوتاه از سخنان شنیدنی همراه میشویم... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
سید حسن نصرالله: #حاج_قاسم به من میگفت : سید جان ! یا با شما زنده میمانم یا شهید میشوم.✋ تا پایان
🔹حقیر بعنوان سرباز مکلف شده از جنابعالی در این میدان، با اتمام آزادسازی ابوکمال، آخرین قلعه داعش، پایین کشیدن پرچم این گروه آمریکایی_صهیونیستی و برافراشتن پرچم سوریه، پایان سیطره این شجره خبیثه را اعلام میکنم👋 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
برخی افراد مرتب به حامد تذکر می‌دادند که چرا نوجوانان و بچه‌ها را صدرنشین جلسات می‌کند؟ چرا این‌قدر
آهنگرانِ جبهه های سوریه🎤 همرزمانش می گفتند: حامد یک "آهنگرانی" بود که واقعا بچه ها را جذب میکرد و خیلی از بچه ها به عشق او جبهه می رفتند. مسئول قدس رفسنجان همیشه عنوان می کند که حامد 《آهنگرانِ ما در جبهه های سوریه》 بود. بچه های ، حامد را از خود می دانستند و حامد نیز خودش را جدا از آنها نمی دانست. همیشه می گفت: بچه های فاطمیون خیلی مظلوم واقع شدند. ❇️ |از شهدای شهرستان رفسنجان| 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
Mirdamad-MiladPayambarImamSadegh1395[03]-۱.mp3
10.81M
🎊ویژه (ص) و (ع) 🎊 قــبلـــه اهـل یـقــیــنی دلـــربا و دلـنشــــینــی که خدا گفته به شأنـت رحمـــــةٌ لِلعالَمــیــنـی یا محـمد یا رسول الله ♥️ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان چه صاف و ساده شروع شد...😍🌸 •• |عقد یک زوج جوان در جوار قبور مطهر شهدای کرمان
🎈شب (ص) و امام صادق (ع) ؛ و مراسم عقد فرزند یکی از شهدای غدیر در جوار مزار مطهر پدر شهیدشان 💕چه زیبا پدر آسمانیتان را به شهادت این پیوند مقدس برگزیدید. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللّهـ الرّحمنـ الرّحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_روز_تیغ📖 زندگینامه و خاطراتِ سرد
🍃بسمـ اللّهـ الرّحمنـ الرّحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ سردارشهید والامقام "علی آقا ماهانی" 🔹صفحه : ۱۲۱_۱۲۰ 🔸فصل دهم 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللّهـ الرّحمنـ الرّحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_روز_تیغ📖 زندگینامه و خاطراتِ سرد
🦋 برادری به نام «زندی» از کرمان آمد اهواز و ظرف بیست و چهار ساعتی که در بودیم ، به شهادت رسید . علی آقا همیشه می پرسید :« چرا یکی اینطوری است و دیگری باید این همه شب و روز در انتظار باشد ؟» خدا می داند ما او را زنده ای می دانستیم که باید بماند تا معلم و مربی و دستگیر دیگرانی چون خود شود . هم اینک هستند کسانی که از شهد شیرین اندیشه او چشیده اند و بوی او را می دهند . اما شاهد است بوی خودش تا دنیا باقیست در مشام همه بچه بسیجی ها باقی خواهد ماند .👌 یادم نمیرود روزی که قرار بود در عملیات شرکت کند ، گفتم :« علی آقا ، حالا که داری میروی ،اگر به توفیق شهادت رسیدی آن دنیا ما را هم فراموش نکن خلاصه هوایمان را داشته باش . بعد، از او شفاعت خواستیم؛ چون چهره ای که من میدیدم، برگشتنش محال بود . در برابر، او هم توصیه‌هایی کرد؛ اگر ما رفتیم و شهید شدیم، سعی کنید احکام اسلام در جامعه پیاده شود . جوان‌ها به عبادت ، و خانم‌ها به حجاب روی بیاورند . کاری کنید که جایگاه واقعی خودش را در قلب همه مردم باز کند.» عاقبت عملیات والفجر سه که شروع شد ، فهمیدم قرار است علی آقا با سِمَت بیسیمچی با یکی از گردان ها در عملیات شرکت کند . رفتم دنبالش و ساعت پنج بعد از ظهر ، زمانی که بچّه ها برای عملیات آماده می‌شدند ، در شیار گاوی پیدایش کردم . دیدم تجهیزاتش را پوشیده و آماده است . گفتم:«علی آقا، اگر من فرمانده تو هستم ، باید سریع به عقب برگردی.» مظلومانه خندید و گفت :«آقا رضا، بحث فرماندهی نیست ، من الان عاشقم . اگر تا صبح هم بگویی، من رفتنی هستم .☺️» خیلی با او کلنجار رفتم ؛ امّا دیدم نمی شود! راست هم می گفت. صحبت عشق و فرماندهی با هم جور در نمی آید . در آخر گفت :« حالا اگر مرا دوست دارید ، اجازه بدهید . چون خدا شاهد است، دست خودم نیست . من باید بروم ، و یکی دیگر مرا میکشاند.» و وقتی خندیدم ، خوشحال شد و راه افتاد. و رفت ، تا ما عمری بدویم و نتوانیم با کاروانش همپا شویم!.....😔 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_kerman