eitaa logo
گلزار ادبیات
7.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
165 ویدیو
4 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارسالی شاعران و همراهان کانال🌹🌹🌹 با سپاس از ارسال‌کننده 👇👇👇🙏🙏🙏
بسم الله الرحمن الرحیم مناجات ماه رمضان، مه وصال است مهمانی حیّ لایزال است ماه‌ رمضان و عطر آیین یک هدیه ز ذات ذوالجلال است 🌸🌸🌸🌸🌸 ای ماه صیام و ماه قرآن ای برکت و خیر حیّ رحمان گل‌واژه و پیک رحمت حق خوش آمده‌ای برای غفران 🌸🌸🌸🌸🌸 باز آمده‌ای که نور باشم از پستی خود، به دور باشم آماده شوم برای فردا دور از کژی و غرور باشم 🌸🌸🌸🌸🌸 یا رب، رمضان‌ مرا نگاهی گم‌گشته‌ منم‌، تو رهنمایی نومید مکن امید ما را ستار تویی به هر خطایی 🌸🌸🌸🌸🌸 یا رب، به سرشک من گواهی از غصه بده مرا رهایی بر خوان شما نشسته‌ام من بر درگه خود نگر گدایی 🌸🌸🌸🌸🌸 یا رب، به دعای روزه‌داران یا رب، به صلا و صوم و قرآن بگشای گِره ز کارهایم رحمان و رحیم و حیّ منّان 🌸🌸🌸🌸🌸 التماس دعا خدیجه سبط شیخ https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
وعظ از دکتر سید حسن حسینی وقتی گذر شکم به نان می‌افتد ایمانِ زمین و آسمان می‌افتد زاهد، به گرسنه، وعظِ ایمان مفروش این جاست که تن، به جانِ جان می‌افتد (البته، منظور از گرسنه، گرسنه‌ی روزه‌دار نیست.) فستیوال خنجر، مجموعه اشعار طنز حسینی، ص ۸۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان کوتاه📚📚📚 تصویر آرامش حاکمی، جایزه‌ی بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل، آرامش را به تصویر بکشد. نقاشان بسیاری، آثار خود را نزد او فرستادند. آن تابلوها، تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب، رودهای آرام، کودکانی که در خاک می‌دویدند، رنگین کمان در آسمان و قطرات شبنم بر روی گل سرخ و... . حاکم، تمام تابلوها را بررسی کرد؛ اما سرانجام، فقط دو اثر را انتخاب کرد. اولی دریاچه‌ی آرامی بود که تصویر کوه‌های عظیم و آسمان آبی در آن منعکس شده بود. در جای جایش، می‌شد ابرهای کوچک و سفید را دید و اگر دقیق نگاه می‌کردید، در گوشه‌ی چپ دریاچه، خانه‌ی کوچکی قرار داشت که پنجره‌اش، باز بود و دود از دودکش آن برمی‌خاست که نشان می‌داد شام گرم و نرمی، در حال آماده شدن است. تصویر دوم هم کوه‌ها را نمایش می‌داد؛ اما کوه‌ها، ناهموار و قله‌های آنها، تیز و دندانه‌ای شکل بودند. آسمانِ بالای کوه‌ها، به طور بی‌رحمانه‌ای، تاریک و ابرها، آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل‌آسا بودند. این تابلو، با تابلوهای دیگر، هیچ هماهنگی نداشت؛ اما وقتی با دقت به آن نگاه می‌کردید، در بریدگی صخره‌ای شوم، جوجه‌ی پرنده‌ای را می‌دیدید که آن‌ جا، در میان غرش وحشیانه‌ی توفان، آرام نشسته بود. حاکم اعلام نمود که برنده‌ی بهترین تصویر آرامش، تابلو دوم است و سپس توضیح داد: آرامش، آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا، بی مشکل و بی کارِ سخت، یافت شود؛ بلکه چیزی است که می‌گذارد در میان شرایط سخت، قلب ما همچنان آرام باشد. این تنها معنی حقیقی آرامش است. تو تویی؟ آرمیون، ج ۲، ص ۱۲۶ - ۱۲۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بخشی از شعر: ترانه‌ی آبی اسفند از قیصر امین‌پور ... دوست داری راه رفتن زیر باران را در خیابانهای بی‌پایان تنهایی دست خالی باز گشتن از صف طولانی نان را... فکر کردن، فکر کردن در میان چارچوب قاب باران‌خورده‌ی اسفند خیرگی از دیدن یک اتفاق ساده در جاده... مثل حس جاری رگبرگهای یک گل گمنام در عبور روزهای آخر اسفند حس سبزی، حس سبزینه مثل یک رفتار معمولی در آیینه عشق هم شاید اتفاقی ساده و عادی است! گلها همه آفتابگردانند، ص ۱۰ - ۱۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ارسالی شاعران و همراهان کانال🌹🌹🌹 با سپاس از ارسال‌کننده 👇👇👇🙏🙏🙏
هدایت شده از علیرضا تیموری
🔥🔥💥💥چهارشنبه سوری 💥💥🔥🔥 چارشنبه سوری است و هرطرف میدان جنگ جان خود بردار و در رو ای عزیز شوخ و شنگ این طرف باروت و دینامیت و گاز و فشفشه آن طرف تر آبشار و بمب و کپسول و فشنگ دود و آتش ، کهکشان و چلچله یا فرفره مشعل و پروانه و چرخ فلک یا تکه سنگ پیرمردی خواست از آن سوی کوچه بگذرد خورد پیشش یک ترقه ، هردوپایش گشت لنگ این طرف مرد جوانی صورتش گشته سیاه بچه در آغوش مادر می کند او ونگ ونگ بمب گویا خورده بر ماشین یک بیچاره ای آمده پایین موتور همراه چرخ و میل لنگ این طرف آتش گرفته خانه مستاجری منفجر شد خانه با ترکیب اکلیل و سرنگ نبست راه دررویی از معرکه در کوچه ها عرصه بهر مردمان شهر هم گردیده تنگ این یکی انگشت و آن یک دست خود را قطع کرد آمده از آسمان بر فرق یک مردی کلنگ با صداهای مهیبی یک زن از جایش پرید گشت او دیوانه و مجنون و گیج و بس مشنگ لشگر داعش تو گویی آمده در شهرها حمله با خمپاره کرده یا مسلسل یا تفنگ بهر اطفای حریق و آتش و دود و شرار آمده آتش نشان با آب پاش و هم شلنگ یا برو در پشت بام و یا درون خانه ات جان خود بردار و در رو گر تو می باشی زرنگ دوست داری جان خود را در خیابان ها مرو باید از میدان گریزی بی تامل بی درنگ گر دو پا داری دو تا هم قرض گیر و در برو همچو یک آهو بدو از زیر چنگال پلنگ این همه مصدوم و کشته سالیان سال رفت باز هم تکرار گردد قصه شهر فرنگ درس عبرت گر نگیرد از حوادث این بشر بایدش بر سر خورد هم سنگ و تیر و هم خدنگ چارشنبه سوری کهنه کجا و نو کجا ؟ زشت گردیده رسوم کهنه و خوب و قشنگ علیرضا تیموری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گربه‌ی ناقلا 😂😂😂 از ابوالقاسم حالت یکی گربه در خانه‌‌ی زال بود که فرخنده ایام و خوش‌حال بود شبی بر سر حوض رفت ای شگفت که ناگاه یک ماهی آن جا گرفت چو آن پیرزن دید این ماجرا چنین گفت با گربه‌ی ناقلا: چه خوش‌بختی ای گربه‌ی شوخ و شنگ که هی ماهی مفت آری به چنگ ولی کی رسد دست این پیرزن به ماهی که باشد یکی صد تومن؟ من از جمله افراد این کشورم که از گربه‌ای نیز مسکین‌ترم توفیق، ۲۵ آذر ۱۳۴۴ (زال: پیرزن.) دیوان خروس لاری، اشعار طنز ابوالقاسم حالت، ص ۵۲۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
shajarian-in-dahan-basti1(320).mp3
12.22M
این دهان بستی🌹🌹🌹 شعر از 🌺🌺🌺 ، ماه خوب خدا، بر همگان مبارک باد! 🌼🌼🌼 التماس دعا🤲🤲🤲