eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷در بازار رضا دنبال کفن بود کفن را که خرید. باز کرد گفت اقا این که کوچیکه! فروشنده نگاهی به قامت رشید رضا کرد و گفت:ان شالله پیر می شی, چروکیده می شی, کوچیک می شی اندازت میشه! رضا خندید و گفت اقا من کفن برای جوونیم می خوام! روز بعد کفن را برد حرم. وقتی برگشت شوخی و جدی گفت کفنم متبرک شد بت دست اقام امام رضا(ع) وصیت کرد مرا با این کفن بپوشید تا نشانی از غلامی من باشد نسبد به ثامن الحجج... 🌷اعزام اخرش بود. گفت بابا من این بار از امام رضا اجازه گرفتم! گفتم اجازه چی؟ سرش را پایین انداخت. گفتم اجازه برای شهادت؟ گفت:اره! گفتم وقتی اقا اجازه داده و برات شهادت, من چی کارم مانعت شوم، برو به سلامت! 🌸هدیه به شهید رضا پورخسروانی صلوات,, 🌱🌷🌱🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
گرما بیداد می کرد. موتور سوار چفیه دورسر پیچیده و دنبال ما می آمد. یه کمپوت خنک به سمتش انداختم و گفتم: «برادر بخور خنک شی!» به مقر که رسیدیم، دیدم موتور سوار آمد به سمتم، کمپوت را دستم داد و گفت: «حمیدو این حق کی بود که به من دادی!» چفیه را که باز کرد، دیدم باقر، فرمانده گردان است. خندید و گفت: «وقتی به همه بچه ها رسید حق منو هم بدید!» 🥀🕊 سمت: فرمانده گردان حضرت زينب(س) شهادت: 22/11/1364 - منطقه فاو، عملیات والفجر 8 درایتا: http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یاد شهدازنده شود.اجر شهادت ببرید
گرما بیداد می کرد. موتور سوار چفیه دورسر پیچیده و دنبال ما می آمد. یه کمپوت خنک به سمتش انداختم و گفتم: «برادر بخور خنک شی!» به مقر که رسیدیم، دیدم موتور سوار آمد به سمتم، کمپوت را دستم داد و گفت: «حمیدو این حق کی بود که به من دادی!» چفیه را که باز کرد، دیدم باقر، فرمانده گردان است. خندید و گفت: «وقتی به همه بچه ها رسید حق منو هم بدید!» 🥀🕊 سمت: فرمانده گردان حضرت زينب(س) شهادت: 22/11/1364 - منطقه فاو، عملیات والفجر 8 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یاد شهدازنده شود.اجر شهادت ببرید