eitaa logo
گلزار شهدا 🇮🇷
5.3هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
55 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 تبادل و‌تبلیغات نداریم⛔️ . ادمین: @Kh_sh_sh . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
61.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 اول به عشق تو یا صاحب الزمان...💗 💠مراسم جشن بزرگ نیمه شعبان و گرامیداشت شهید محسن جعفری و جشن ازدواج دو زوج جوان ✨💞 🔹پنجشنبه ۲۵ بهمن ماه 🔸گلزار شهدا شیراز قطعه شهدای گمنام 🕊 @golzarshohadashiraz منتظر گزارش های بعدی از مراسم پنجشنبه باشید 😍🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠در تمام مجالس و مراسم های عزاداری با پای برهنه شرکت می کرد. حتی در تظاهرات های انقلاب پا برهنه بود. در شب و روز پیروزی انقلاب تمام مدت پا برهنه در خیابان ها می دوید و کارمی کرد. بعد هم وقتی وارد سپاه و بسیج شد پا برهنه بود حتی در سخت ترین عملیات ها هم حاضر نبود کفش به پا کند. شب عملیات والفجر 8، مسئول هماهنگی اجرای عملیات بود. با پای برهنه کار هایش را پیش می برد. می گفت: «مگر شما قصد کربلا ندارید، کربلا را باید با پای برهنه رفت! » همین پای تاول زده اش در شناسایی جسدش خیلی کمک کرد. دو سه شب پشت سر هم خواب می دیدم علی اکبر شهید شده و جنازه اش گم شده است. چند روز بعد که از خط آمد جریان را برایش گفتم. گفت: «خواب دیدی خیر باشه، چون به این موضوع فکر می کنی خوابش را هم می بینی! » قبل از والفجر ۸من برگشتم جهرم. چند ماه بعد خواب تعبیر شد، علی اکبر شهید شد و جنازه اش چند روزی گم شد! ** علی اکبر رحمانیان سمت: فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر 33 المهدی فارس 🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz نشردهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 احترام شهید شیرازی به نام مقدس امام زمان علیه السلام در هنگام خواندن تلقین. احمد خادم الحسینی ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shohadaye_shiraz
🚨توجه .... خانواده معظم شهدای که سالگرد شهادت شهید بزرگوارشان در ماه‌های اسفند و فروردین می باشد، در صورت تمایل به برگزاری یادواره شهید در و در مراسمات هفتگی در عصرهای ، خواهشمند است به ادمین کانال، پیام دهند : @Kh_sh_sh اولویت با عزیزانی هست که زودتر درخواست دهند
خوش باحال اونایی که تو این بمیر بمیر میشن...🙂🌱 🦋 🕊 @golzarshohadashiraz
💠هر سال چندین روز قبل از فرا رسیدن سالروز شهادت حضرت زهرا(س)، بچه های مسجد دور هم جمع می شدند و بساط عزاداری حضرت رو فراهم می کردند. یکی از این برنامه ها، برپایی خانه نمادین حضرت زهرا (س) و درب نیم سوخته بود. محسن با ارادت ویژه ای که به ساحت مقدس مادر سادات داشت، هرسال پای ثابت این برنامه بود؛ توی همه ی کارهایی که لازم به کمک بود، از بنایی گرفته تا پخش چای و شربت، پیش قدم بود. اما سال ۹۹ آخرین فاطمیه ای بود که آقا محسن برای غربت و مظلومیت حضرت زهرا(س) عزاداری کرد. یکی از رفقای شهید تعریف می کرد ایام فاطمیه ۹۹ در محل کار در زاهدان بودیم که آقا محسن بخاطر مشغله کاری و مأموریت ها کمتر می رسید توی مراسمات عزاداری فاطمیه شرکت کنه؛ یادمه یک روز در همین ایام فاطمیه، بعد از نماز ظهر و عصر درب اتاق آقا محسن رو باز کردم و دیدم محسن با یکی از همکاران توی اتاق نشسته بودند و با صوت روضه حضرت زهرا(س) که در حال پخش بود، سر به زیر گریه می کردند. 🏴 یادم به این شعر افتاد: دنبال شهرتیم و پی اسم و رسم و نام... غافل از اینکه فاطمه(س) گمنام میخرد... محسن جعفری 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
2.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به وقت دلتنگی 😭💔 دختر شهید ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz نشردهید⬆️⬆️
15.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹خاطره جالب سردار حاج قاسم سلیمانی از شهید حسین یوسف‌الهی 🔹سالگرد شهادت شهید محمدحسین ‌یوسف‌ الهی است. کسی که شهید سلیمانی درباره او گفته بود «دوست دارم پس از مرگ مرا در کنار او به خاک بسپارید» ‌‌‌ 🌷🍃🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz نشردهید
"إِنَّهُمْ‌فِتْيَةٌآمَنُوابِرَبِّهِمْ‌وَزِدْنَاهُمْ‌هُدًى" فهمیده‌ام‌ڪه‌جوانے به‌سن‌وسال‌نیسٺ‌ به‌ایمـان‌اسٺ :)♥️ 🕊 @golzarshohadashiraz
🌹 🌷ماه شعبان بود. به اتفاق حاج مجید سپاسی برای جا به جا کردن فرمانده خط، به جزیره رفتیم. قرار بود حسن حق نگهدار را با مسلم شیر افکن با هم عوض کنیم. سنگر فرمانده خط یک سنگر بتونی بود که دیواره ورودی را رنگ سفید زده و بالای آن این بیت از سعدی نوشته شده بود: چون دلارام می‌زند شمشیر سر ببازیم و رخ نگردانیم شب را چهار نفری در همان سنگر بودیم، به حرف و شوخی گذشت و همه به خواب رفتیم. نیمه شب بود که از صدای مناجات و هق هق گریه بیدار شدم. حسن بود که گوشه ای نشسته بود و آرام برای خودش مناجات شعبانیه می خواند. کم کم ما سه نفر هم وضو گرفتیم و کنارش نشستیم و قرعه به نام من افتاد که مناجات را بخوانم. شروع کردم به خواندن و همراه با خواندن من مجید، حسن و مسلم اشک می ریختند تا رسیدم به این فراز دعا... إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ... [...خدايا اگر مرا بر جُرمم‏ بگيرى، من نيز تو را به عفوت بگيرم، و اگر به گناهانم بنگرى، جز به آمرزشت ننگرم، و اگر مرا به قهرت وارد دوزخ كنى، به اهل آن می گویم كه تو را دوست دارم.] ناگهان صدای زجه مجید بلند شد. 😭 آنقدر گریه کرد که بی حال روی زمین افتاد، هیچ وقت چنین حالتی و گریه ای از مجید ندیده بودم. از گریه مجید آه حسن هم بلند شد و دنبالش مسلم و هر سه روی زمین افتادند و اشک می ریختند. آن شب آن قدر اشک ریختند که هیچ وقت فراموش نمی کنم. مجید با همان حالش می گفت، این فراز دعا من را آتش می زند خدایا اگر مرا وارد دوزخ كنى، به اهل آن می گویم كه تو را دوست دارم...🙏 🌷🍃🌷🍃 ﻫﺪﻳﻪ حاج مجید سپاسی، حسن حق نگهدار و مسلم شیرافکن https://eitaa.com/shohadaye_shiraz