هدایت شده از لبیک یا حسین (ع)
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🔴راه سی وهشتم
پنج شنبه (۱۳۹۸/۱۰/۱۲)_دمشق
آخرین روز زندگی #حاج_قاسم
ساعت ۷🕖صبح
باخودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می شوم
هوا ابری☁️ و نسیم سردی می وزد.
ساعت ۷:۴۵ به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات ، تمامی مسئولین گروه های مقاومت در سوریه حاضرند.
ساعت ۸🕗 صبح
همه باهم صحبت می کنند.... درب باز می شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می شود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می کند
دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می شود تا این که #حاج_قاسم جلسه را رسما آغاز می کند....
هنوز در مقدمات بحث است که می گوید ؛
همه بنویسین🖌 هرچی می گم رو بنویسین!
همیشه نکات را می نوشتیم ولی این بار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
گفت وگفت... از منشور پنج سال آینده...از برنامه تک تک گروه های مقاومت در پنج سال بعد....از شیوه تعامل با یکدیگر..از...کاغذ ها📑 پر می شد و کاغذ بعدی....
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک جلسه!!
آن هایی که با حاجی کار کردند می دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع کردن صحبت هایش را نمی دهد ،
اما پنج شنبه این گونه نبود....
بار ها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت:
عجله نکنید، بگذاریدحرف من تموم بشه....
🔺ادامه دارد....
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📚منبع: کتاب "حاج قاسم"
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻫﻴﻴـــﺖ_ﺗﻌﻂﻴـــﻞ_ﻧﻤﻴﺸـــﻮﺩ....
👇👇👇👇
پنجشــبه 12ﺗﻴﺮﻣﺎﻩ / ساعــت 18:30
آنلاین شوید
از دور #زیارت_شهـــدا انجام دهید/ زیارت عاشورا دستہ جمعے بخوانیـــم
🌷🌹🌷
پخش زنده در صفحه 👇:
https://instagram.com/shohadaye_shiraz?igshid=18bw34gt43xwk
🌹🌹🌹
ﻟﻂﻔﺎ ﻣﺒﻠﻎ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﻬﺪا ﺑﺎﺷﻴﺪ
🌷▫️🌷▫️🌷
#ﻫﻴﻴﺖ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ
گلزار شهدا
#ﻫﻴﻴـــﺖ_ﺗﻌﻂﻴـــﻞ_ﻧﻤﻴﺸـــﻮﺩ.... 👇👇👇👇 پنجشــبه 12ﺗﻴﺮﻣﺎﻩ / ساعــت 18:30 آنلاین شوید از دور #زیارت_شهـ
اﺯ ﺳﺎﻋﺖ 18:30 اﻧﻼﻳﻦ ﺷﻮﻳﺪ
ﺑﺎ ﻫﻢ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻋﺎﺷﻮﺭا ﺑﺨﻮاﻧﻴم
💞نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند
✨مردم صدای آمدنت را شنیده اند
💞زیباتر از همیشه شده آستان تو
✨آقا! چقدر ریسه برایت کشیده اند
✨💞
#میلاد_امام_رضا(ع)✨💞
#مبارکباد ✨💞
🌸💐🌸💐
#ﻫﻴﻴﺖ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ
@golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فوق العاده زیباست
تصاویر کمتر دیده شده از حاج قاسم سلیمانی در حرم مطهر رضوی🌹
در شب ولادت امام هشتم علیه السلام
ﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺷﻬﻴﺪ ﺣﺎﺝ ﻗﺎﺳﻢ ﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ ﺻﻠﻮاﺕ ☘
#ولادت_عشق
#ﺳﺮﺩاﺭﺩﻟﻬﺎ
#ﺷﻬﻴﺪﺣﺎﺝﻗﺎﺳﻢ_ﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ
🌷🌹🌷🌹
#ڪانال_ﮔﻠﺰاﺭشهدا:
@golzarshohadashiraz
💠گدای یک لحظه،
خنده ی ناب تو بودند ...
همه ی فرشتگان.
#ﺻﺒﺤﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻧﺪ ﺷﻬﺪا ﻣﻨﻮر ﺑﺎﺩ 💐
🌷🌺☘🌷🌺
@golzarshohadashiraz
هرگز نمیـرد ...
آن ڪـہ دلــش
جلدِ " مشهد " است ...
حتـی اگــر ڪہ
بال و پرش را جدا ڪنند ...
#ﺷﺸﻤﻴﻦ_ﻣﺎﻩ ﺩﻭﺭﻱ اﺯ ﺳﺮﺩاﺭ ﺩﻟﻬﺎ
#سپهبد_ﺷﻬﻴﺪحاجقاسم_سلیمانی🌷
#ﺧﺎﺩﻡ_اﻟﺮﺿﺎ
🌹🌷
ว໐iภ ↬ @golzarshohadashiraz
❣ #سلام_امام_زمانم❣
°•جمعه یعنی
⇜در سرت فکر💭 نگارت آمده
°•جمعه یعنی
⇜وقت ناب #انتظارت آمده
°•جمعه یعنی
⇜ #نام_او باشد فقط روی لَبَت
°•جمعه یعنی
⇜ #عشق_او باشد فرایند تَبَت♥️
°• #جمعه_یعنی
⇜عطر نرگس🌸 در هوا سر میکشد
°•جمعه یعنی
⇜قلب عاشـ💖ـق سوی #او پرمیکشد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
بحق علی بن موسی الرضا(ع)
🌹🍃🌹🌺🌺
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﮔﻠﺰاﺭﺷﻬﺪا:
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#گمنـــام بودن
تنها برای #شهـــــدا 🕊نیست . . .❌
می توانی زنده باشی
وسرباز #حضرت زهرا(س)
#اما شـــرط داره ... ‼️
باید فقط برای خدا 🕋کارکنی . . 😍
کار که برای خداست💕،گفتن برای #چه❓
#شهید_خرازی🕊🌱
🍃🌹🍃🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﮔﻠﺰاﺭﺷﻬﺪا:
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
#ﺷﻬﻴﺪاﻣﺎﻡ_ﺭﺿﺎﻳﻲ اﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ اﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ(ع) ﺭﻓﺖ
🌷🌹
شهید فخار علاقه و عشق عجیبی به حضرت امام رضا (ع) داشت .✅
یکی از آرزوهای او این بود که پس از شهادت بدنش حول حرم مطهر ثامن الحجج طواف داده شود .
پس از شهادت شهید فخار، به علت اشتباهی که به خواست خداوند در تقسیم شهدا پیش آمده بود بدن مطهر او را به عنوان یکی از شهدای دیار خراسان به مشهد مقدس فرستادند، تنها زمانی این اشتباه کشف شد که طی سنت دیرینه او را به دور قبله دل و مزار امام طواف داده بودند .
بدن ﻣﻂﻬﺮ شهید, به مشهد رفت و پس اززیارت امام رضا (ع) به کازرون بازگشت و به خاک سپرده شد.
🌸➖🌸➖🌸
#ﺷﻬﻴﺪاﻣﺎﻡ_ﺭﺿﺎﻳﻲ
#ﺷﻬﻴﺪﺻﻤﺪﻓﺨﺎﺭ🌹
#ﺷﻬﺪاﻱﻓﺎﺭﺱ . ﻛﺎﺯﺭﻭﻥ
#ﻳﺎﺩﺵ ﺑﺎ ﺻﻠﻮاﺕ 🌹
☘☘🌺☘☘
ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
👇👇
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪا
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#براساس_زندگی_شهیدان_ایزدی
#نویسنده_مریم_شیدا
#منبع_کتاب_مرابه_مسیح_بسپار
#قسمت_یازدهم
دلم میخواست داخل خانه را میدیدم. مخصوصاً اتاق خودم را !!تنها جایی که خسرو را با خودم میبردم .خسرو تنها دوستی بود که مام اجازه میداد تا او را به خانه بیاورم و تنها مسلمانی که پاپا اجازه میداد با او رفت و آمد کنم .پاپا خیلی برای رابطه گرفتن با پسرهای محله به من سخت می گرفت. همیشه میگفت: پسر وقتی پایت را از خانه بیرون میگذاری، فقط مدرسه و خانه !توی هیچ جمعی و گروهی هم نرو شیرفهم شد؟!
اولین باری که پاپا خسرو را توی خانه دید سرم داد زد و مرا برای این کارم شماتت کرد. اما وقتی دید خسرو توی درسها به ویژه ریاضی که در آن ضعیف بودم کمکم میکرد، دیگر چیزی نگفت. هرچند من همیشه خسرو را زمانی به خانه می بردم که پاپا نبود .خسرو درس حسابش خیلی خوب بود و تقریباً همیشه نمرات بالا می گرفت .اما من توی درس های شیمی و علوم طبیعی و فیزیک بهترین بودم. وقتی میدیدم خسرو چطور مسئله ها را سریع حل میکند، به او میگفتم: خسرو تو آخرش یا مهندس میشوی یا استاد حساب !او هم می زد پشت من و گفت: اما من مطمئنم تو پزشک میشوی این خط و این هم نشان!
اولین روز آشنایی مان از خاطرم نمیرود. روزهای اول مدرسه بود که بچه ها ریخته بودند روی سرم و به قصد کشت مرا میزدند. یکی از بچههای قل چماق مدرسه وقتی فهمیده بود، من مسیحی هستم مرا زد .خسرو مرا از زیر دست و پا بیرون کشید و تا چند فن کشتی رویش پیاده نکرد، نتوانست از من جداییش کند .خسرو کشتیگیر خیلی خوبی بود. این را بعدها فهمیدم. وقتی دوستیمان شکل گرفت چند باری هم با او به باشگاه رفتم.
او مرا به دکتر برد .سرم شکافته بود و ۵ تا بخیه خورد . بعد هم مرا رساند خانهمان !فردایش خودش آمد دنبالم تا با هم به مدرسه برویم .کلی هم توی خار و خاشاک پشت مدرسه گشته بود تا صلیبم را برایم پیدا کند .صلیبی را که بچهها از گردنم کنده بودند و از پنجره کلاس توی زمین های پشتی مدرسه انداخته بودند.
دیگر کسی توی مدرسه جرات نداشت برای من خط و نشان بکشد .بعد از آن روز من و خسرو رفیق هم شدیم و من آن صلیب را هرگز از خودم دور نکردم.
دلم هوایش را کرده !چقدر احساس می کنم مانند آن وقت ها به او نیاز دارم. دوران نوجوانی تنها چیزی که میتواند مأمن خوبی باشد رفیق است. شاید وقتی ببینمش سرم را بگذارم روی شانه هایش و برایش از سالهای تنهایی در آمریکا درددل کنم.
برایش از مرگ مادر و مام بگویم. یا از پاپا که در این سالها نه سراغم آمد و نگذاشت سراغش بیایم. و بدتر از همه زمانی به ایران آمدم که دیگر توی دنیا نیست و تازه باید بفهمم، آن هم از زبان عمو که پاپا در تمام این سالها به عنوان زندانی سیاسی توی زندان بوده !!اما هنوز چرایش را نمیدانم!
دلم برایت تنگ شده خسرو !!می دانم آنقدر در فضای دانشگاه و درس غرق شدم که هیچ وقت سراغی از تو نگرفتم، که بدانی کجایم و چه می کنم .یک بار هم برایم نامه از تو آمد ولی نفهمیدم از کجا آدرس مرا گیر آورده بودی. شاید از پاپا گرفته بودی اما او اظهار بی اطلاعی می کرد .جواب نامه را ندادم و توهم دیگر برایم نامه ندادی .کاش نگذاشته بودی دوستیمان قطع شود!
راه کج می کنم سمت خانه خسرو. نزدیکی مسجد مشیر روی سنگفرش ها قدم بر میدارم .درست روی همین دیوار که تهش میرسید به کوچه بعدی، خسرو اسپری از جیبش در آورد و نوشت «مرگ بر شاه »شاه را وارونه می نوشت. هر جا رد می شد و می دید دیواری شعاری ندارد .گاهی با خودم فکر میکنم تمام دیوارهای این شهر را خسرو سیاه کرده است.موقع نوشتن شعار نمی گذاشت من پیشش باشم میگفت: بر خانهتان یا می گفت :برو دوتا کوچه بالاتر منتظرم بمان !
دوست نداشت برای من دردسر درست کند یا شاید دوست نداشت از کارهایش سر دربیاورم .بعضی روزها بعد از کلاس های تقویتی خانه نمی آمد و تا دیر وقت توی مدرسه میماند. مدیر و ناظم و بچه ها نبودند، ولی نمیدانم خسرو چه سرّی بابای مدرسه داشت.؟!
دست میکشم روی دیوار. هنوز آن شعارها روی دیوار مانده است، اما شعارهای جدیدی هم اضافه شده «جنگ جنگ تا پیروزی» «نصر من الله و فتح القریب» در خط کلمات دقیق می شوم تا ببینم این ها هم دست خط خسرو است. با آن خط خوش و موزونش .خسرویی که من میشناسم نمی گذاشت روی هیچ دیواری بدون خطوط تفکرش باشد. دیروز به رفتن شاه فکر میکرد و حتماً امروز به جنگ و فردا.....
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#براساس_زندگی_شهیدان_ایزدی
#نویسنده_مریم_شیدا
#منبع_کتاب_مرابه_مسیح_بسپار
#قسمت_دوازدهم
همیشه برایم سوال بود که چرا خسرو این همه مخالف شاه است؟!نه تنها او بلکه خیلی های دیگر .برعکس خیلی ها هم با شاه موافق بودند، مثل پاپا ! او می گفت که بودن شاه به ما غیر مسلمانها امنیت میدهد. نمیدانم درست می گفت یا نه، اما توی محله ما بیشتر مسلمان بودند و خیلی هایشان با ما خوب بودند و برای من خسرو خوبترین بود.
یادم هست یک بار از خسرو پرسیدم : این همه تلاش برای بیرون کردن شاه چرا؟!!
در جوابم گفت :برنابی ،من از تو یک سوال میپرسم. برای چی زندگی می کنی؟ اصلاً زندگی یعنی چه ؟شاید پاسخ به این سوال به خودت، پاسخ سوالی باشد که از من پرسیده ای!
سوالش تا ته ذهنم رفت. درست توی عمق ذهنم ماند و مرا با خودم درگیر کرد.برای اولین بار با چنین چالشی روبرو میشدم با کمی من و من گفتم:« درس بخوانیم، بزرگ شویم ،کاره ای شویم ،بخوریم، بخوابیم ،ازدواج کنیم و بچه دار شویم و بعدش هم....»
خسرو نگاهم کرد. از عمق چشم های درشت و مشکی اش تا عمق چشم های رنگی من پر زد و گفت:« برنابی باید به چیزی فراتر از اینها فکر کنی. چیزی فراتر از خوردن و خوابیدن و ازدواج و کار! به چیزی که به زندگی از معنا می دهد. چیزی که به خاطرش نفس میکشی! چیزی که به خاطرش اگر زخمی بر داری می ایستی! چیزی که برایش اگر شده جون بدی!»
آنروز از حرفهای خسرو سر در نیاوردم. هر چند وقتی توی دانشگاه هاروارد درس خواندم ،نظریه ای زندگی من را دگرگون کرد و شب و روز مرا گرفت.تز پزشکی که اگر به بار بنشیند می تواند دنیا را کن فیکون کند .شاید علم پزشکی را تکان بدهد و شاید چیزی که بشر فکرش را نمی کند.
سوال خسرو هنوز در ذهنم مانده است و با جواب های گوناگونی که برایش پیدا می کنم. گاهی باخودم فکرمیکنم خسرو از من بزرگتر است. اما ما هم سن بودیم! ولی او بهتر از من می فهمید. نمیدانم یا شاید او به چیزهایی فکر میکرد که من نمی کردم .من همیشه این را می گذاشتم به حساب دین متفاوت مان از هم. اما بعضی چیزها تفاوت در دین بود. مسئله خلقت انسان بود. این را بعدها که بیشتر با آن فکر کردم متوجه شدم. اصلا این تز پزشکی هم از همینجا در ذهنم جا خوش کرد .برای چه قرار است بمیریم؟!! اصلاً چرا مرگ ؟!چرا زجر برای بیماری هایی که در سلول های ما نفوذ می کند و به مرور ما را میکشد ؟!معنای عمیق تر از زندگی شاید حیات جاویدان ما باشد.!!
آن روز که داشتم توی ذهنم به رابطه بین شعار «مرگ بر شاه» و «زندگی» فکر می کردم واقعا چه رابطهای با هم داشتند؟!
زنگ های تفریح دیرتر به داخل حیاط می آمد .یکبار کنجکاو شدم ببینم چه می کند. پاییدمش! دیدم دارد توی نیمکت بچههای کلاس کاغذهایی می گذارد. از کلاس بیرون رفت. رفتم یکی اش را برداشتم و خواندم. اعلامیه بود !همان چیزی که مدیر مدرسه بابتش سرصف صبحگاهی برای بچهها خط و نشان میکشید و میگفت: اگر بفهمم اینها کار چه کسی است، میدهم دست شهربانی تا حساب کار دستش بیاید.
بیچاره مدیر هر روز رگ گردنش از عصبانیت میزد بیرون! اما فایده نداشت. حتی خسرو نمیدانست من میدانم اعلامیهها کار اوست .ولی به کسی چیزی نمی گفتم .کسی هم کاری به کار من نداشت ،چون من یک مسیحی بودم.
به مسجد مشیر میرسم .درهای بزرگ قهوه ای رنگش را خوب یادم است ،چون دقیقه های زیادی به در مسجد زل میزدم تا خسرو از آن بیرون بیاید و برویم و بازیگوشی مان !جلوی در مسجد یک جیپ نظامی ایستاده و پارچه زرد بزرگی که رویش با خط مشکی نوشته شده «محل ثبتنام و اعزام به جبهه»
چند جوان دارند و سایل را بار وانت باری که آنجاست می کنند.عمو مهران میگفت: این اواخر چند باری پی خسرو را گرفته به خواست پاپا ،اما نتوانسته پیدایش کند. میگفت از این محل رفتند. تنها چیزهایی که از هم محله ای ها شنیده این که او برادرهایش به جبهه رفتند. توی هفت سال خیلی چیزها تغییر کرده .آدمهای محله هم !من هم نمیدانم چطور خسرو را پیدا کنم .جز این محله و مسجد نشانی ندارم .خسرو همیشه یک پایش توی این مسجد بود. این را نه پاپا می دانست و نه عمو! خسرو عاشق اینجا بود و هر روز با صدای اذان میرفت توی مسجد نمازش را می خواند. صدای دلنشینی داشت اذان! یک کلام آهنگین بدون موسیقی. همیشه گوش دادن به این صدا را دوست داشتم.
شاید خسرو الان همین اطراف باشد نمی دانم اگر ببینمش میشناسمش؟!
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💥#به خیال خودت اگر #شهید شده ای ‼️
به خیال خودم یک #خواب است....😞💔
شاید تمام آرزویت همین یک
#شهادت بود...😍
باید میدانستی...
همه آرزویمان همین بودنت بود...👌🌺
#باید صبر میکردی....
باید میماندی....
باید...
برایحاجقاسم🍃🌺🍃
#بهوقتدلتنگیوبریدهحالی
#قاسم_سلیماني 💥
🍃🌹🍃🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﮔﻠﺰاﺭﺷﻬﺪا:
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾
↽به دنبال
شهادت🌷و
#شهید شدن نباشیم❌
↽به دنبال
#مثل_شهدا
زندگی کردن باشیم👌
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🍃🌹🍃🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﮔﻠﺰاﺭﺷﻬﺪا:
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
#روایتگری
🔻وعده حق امام رضا (ع)
🌹🌷🌷🌹
یه نوجوان 16 ساله بود از محلههای پایینشهر تهران
چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود... خودش میگفت: گناهی نشد که من انجام ندم... تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا سلامالله علیها زیر و رویش کرد...
بلند شد اومد جبهه
یه روز به فرمانده مون گفت: من از بچگی حرم امام رضا علیهالسلام نرفتم.
میترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم
یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیهالسلام زیارت کنم و برگردم
اجازه گرفت و رفت مشهد
دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه
توی وصیتنامهاش نوشته بود:
در راه برگشت از حرم امام رضا علیهالسلام، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم
آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام میبرمت...
یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود
نیمه شبا تا سحر میخوابید داخل قبر
گریه میکرد و میگفت: یا امام رضا علیهالسلام منتظر وعدهام
آقا جان چشم به راهم نذار...
توی وصیتنامه ساعت شهادت، روز شهادت و مکان شهادتش رو هم نوشته بود
شهید که شد، دیدیم حرفاش درست بوده
دقیقاً توی روز، ساعت و مکانی شهیـد شد که تو وصیتنامهاش نوشته بود...🌷🌷🌷
🎙راوی: همرزم شهید، حاج مهدی سلحشور
#شهید_حمید_محمودی
🌹🌷🌷🌹
#ﮔﻠﺰاﺭﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻛﻨﻴﺪ
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
هدایت شده از لبیک یا حسین (ع)
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🔴راه سی و نهم
عزیزما
از جوانی در جبهه بود.
فکرکنید از بیست و دوسالگی ....تا....شصت و دو سالگی حدود ۴۰ سال ،
می شود ۱۴۶۰۰روز،
می شود هشت صد و هفتادو شش هزار دقیقه!
خودتان حساب کنید چند ثانیه می شود.
تمام این لحظات را او در کسوت پاسداری از حریم امنیت ایران🇮🇷 سپری کرد.
می شود سربازی او برای #ولایت ، اما خواب راحت شب و روز برای من و شما!
مدام در حال خطر❗️چه در شهر و کشورش ، چه در بیرون مرزها!
و زخم هایی که نباید گفته می شد و ترکش هایی که در بدنش جا می گرفت و نباید دیده می شد!
چون او یک #سردار بود ، درون و برون مرز هر اتفاقی برایش می افتاد....
و این ترکش ها می شد درد دائمی . خودش به دوستی گفته بود:
من روزی نیست که بدون درد سپری کنم....
🔺ادامه دارد....
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📚منبع: کتاب "حاج قاسم"
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید
| سردار سلیمانی: نگین انگشتری من از شیشههای حرم امام رضاست که از انفجار [۳۰خرداد۷۳] بهجای مانده...
#ﺷﻬﻴﺪﺣﺎﺝ ﻗﺎﺳﻢ ﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ
#ﻭﻻﺩﺕ اﻣﺎﻡ ﻋﺸﻖ 🌸
🌹🌷🌹🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
#فرمانده_گـردان_امام_رضـا(ع)کہ_پیکہ_مطهرش_بہ_زیارت_حضـرت_رفت
🌺🌹🌺🌹🌺
مےگفت :می ترسـم آخر عقـب بمانیم و به خیل این شهـدا نرسیم .
می ترسـم فردا فرمـانده گـردان امام رضا(ع)ﺷﺮﻣﻨـﺪﻩ ﺧـﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺷﻬﺪا ﺑﺸﻮﺩ 😔 .
آه رضا جان قـربان غریبیـت آقا ....😭
وبعدبغـض غریبےکردوقطـره اے اشـک برگـونه هایـش غلتیـد.
ازیک طرف چشم به عملیات فردا دوخته بودوازطرف دیگردل وجانش درزیرگنـبدطلایـی امام رضا(ع) پرپرمیزد.
فرداےعملیات اولین خبرےکہ مثـل موج انفجارتوےمنطقـہ پیچیـد،خبر #شهادت ابراهیـم بود.
تلاش بچه هابرای پیـدا کردن پیکرمطهرش بےنتیجه ماند .
بہ گمانم بازمثل دفعه پیش پلاکش را دورانداخته بود .
امـاچنـدروزبعـدهمه چیزتمام شد. خبر ابراهیـم را از #مشهـد آوردند ....
باورش سخت بود...
بچه های ستاد معراج هم باورشان نمی شد که تابوت فرمانده گردان امام رضا «ع» را باشهدای مشهدمقدس اشتباه بگیرند .
به هر حال اشتباه یا درست پیکر چاک چاک ابراهیم به مشهد رسیده و ضریح مطهرآقارا هفت بار طواف کرده بود و اگرپیگیرے بچه های لشکر نبوداو برای همیشه درجوار قبرآقاومولامون امام رضا «ع» آرام مِےگرفت .
🌺🌷🌺🌷🌺
#ﺷﻬﻴﺪاﻣﺎﻡ_ﺭﺿﺎﻳﻲ
#سـردارشهیـدابراهیـم_باقرے
#فرمانده_گردان_امام_رضا (ع)🌹
#شهداےفــارس
#محل_قبرمطهر:کازرون
☘️🌺☘️🌺☘️🌺
ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
..,...........
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ
💠شهید مجید پازوکی :
🍃🌸#آدم ها سه دسته اند:
خام،
پخته،
سوخته
🍃🌸خام ها که هیچ❌
🍃🌸پخته ها عقل #معیشت دارند و دنبال کار و #زندگے حلالند
🍃🌸سوخته ها #عاشقند،❤️
#چیزهای بالاترے مےبیینند👌 و مےسوزند که تو همان عشقِ آخر، خودش هم سوخته.
#شهید_مجید_پازوکی🌸🍃
🍃🌹🍃🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﮔﻠﺰاﺭﺷﻬﺪا:
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
📲 سردار سلیمانی:
دفاع از حرم حضرت زینب(س)
دفاع از حرم #امام_رضا(ع) در ایران هم هست✊
#ولادت_امام_رضا(ع)🌸
#سردار_دلها♥️
🌹🍃🌹🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﮔﻠﺰاﺭﺷﻬﺪا:
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#یڪی❗️
از #دنیـ🌎ـا دل💓 ڪند و
رفت زیارت حرم🕊
💥رو سنگ #مزارش نوشتن
#شهید_مدافع_حرم...
#یکی مثل #من👤
اسیرِ دنیاست
باید بشه سهمش فقط
دیدن عکسای #شهدای مدافع حرم😔🌹
🍃🌹🍃🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﮔﻠﺰاﺭﺷﻬﺪا:
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
#برات_شـــهادت..
🌹🌷
گفت بابا این بارکه مشهد بودم از امام رضا اجازه گرفتم!
گفتم اجازه چی؟
شرم کرد،سرش را پایین انداخت.
گفتم اجازه برا شهادت؟
گفت آره!
گفتم وقتی آقا اجازه داده من کی ام مانعت شوم،برو بسلامت!
🌹🌷
#ﺷﻬﻴﺪ اﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎﻳﻲ ﺷﻴﺮاﺯ
#شهیدرضاپورخسروانی
#شهدای_فارس
سمت: معاون مخابرات لشکر 19 فجر
🌹🌷🌹🌷
#کانال گلزار شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
نشـــر دهید
❣ #سلام_امام_زمانم❣
صبــ☀️ـح یعنی ...
#تپشِ قلبِ زمان
درهوسِ دیدنِ تــــ❣ـــــو
که #بیایی و زمین
گلشنِ🌺 اسرار شود
#سلام آرزویِ زمین و زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﮔﻠﺰاﺭﺷﻬﺪا:
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb