━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┅┄
#شام_غریبان
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
سخت است کسی فاتح خیبر شده باشد
شمشــــیر خـــداوند مقــــدر شده باشد
درخیبر و دربدرو احدیک تنه چون کوه
تنها ســـــپر جــــان پیمــــبر شده باشد
در خانه ولی با همه ی هیبتش آن مرد
ماتـــــم زده ی فاجعــــه در شده باشد
سخت است برایش که علی باشدوآنگاه
شــــرمنده پـــژمردن همـسر شده باشد
تأکید پیمبر به هـــــمه ...بضــــعة منیّ
بر ســـوختن فاطــــمه منجر شده باشد
حالا شب رجعــت شـده و حرف امانت
خاک ســـیه از خـجلت او تر شده باشد
سخت است برای پســری که تک و تنها
شاهد به زمین خوردن مادر شده باشد
شعر:حسن کردی
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث 〗
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┅┄
#مدح
#حضرت_زهرا_سلامالله_علیها
#فاطمیه
بضعه ی خير الورى انسية الحورا تويى
خلقت كون و مكان را علت اولى تويى
كاشف الآيات ، لبخند تو در صبح ازل
تا ابد مسند نشين كرسى لولا تويى
طاهره ، حوراءالانسيه ، بتول و فاضله
راضيه ، مرضيه و صديقه ی كبرى تويى
آيه ی تطهير در شأن دل پاك شماست
عصمت و حسن و حيا در صورت و معنا تويى
( هَل اَتى ) مُهر قبول بذل قرص نان توست
ليلة القدر على ، تفسير اعطينا تويى
نيست از تو هيچ كس محبوب تر پيش رسول
بال پرواز نبى در ليلة الاسرى تويى
خاكبوست جبرئيل و دستبوست مصطفى
دخترى كه در جهان شد مادر بابا تويى
جلوه ی نور نمازت از ملائك دل ربود
آسمان معرفت را زهرة الزهرا تويى
شد شكوفا يازده گل در بهار دامنت
باغبان باغ عصمت ، مادر گلها تويى
مريمى؟ نه ، حضرت مريم كنيز خانه ات
در توسل ، التجاى هاجر و سارا تويى
رشته هاى چادرت حبل المتين انبيا
محور رمز نجات آدم و حوا تويى
ذكر نامت مونس يونس به بطن حوت شد
نوح را مشكل گشا در پهنه ی دريا تويى
اختيار خلق در امر شفاعت دست توست
سايه سار لطف حق در روز وانفسا تويى
آنكه بر سجاده ی تسبيح ، شب تا صبح بود
در نواى ( سَبَّحِ اسمَ رَبّكَ الأعلى ) تويى
بانويى كه در دفاع از عشق ، پهلويش شكست
داشت بر بازو مدال ( وال من والا ) تويى
آنكه با ايثار جان در محضر عشق على
كرد طومار ولايت را به خون امضا تويى
شعر:کمیل کاشانی
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث 〗
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه
#شام_غريبان_حضرت_زهرا_س
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
بنال ای دل بسوز ای دل شب شام غریبان است
علی از دیده گریان و مدینـه بیتالحــزان است
مدینه! گریه کن امشب که بیمادر شده زینب
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امیرالمؤمنین امشـب کفن کـن جســــم زهرا را
ز اشک دیده دریا کن تمـام دشـــت و صحرا را
مدینه! گریه کن امـشب که بیمادر شده زینب
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امیرالمؤمــنین امشـــــب کـــنار تربت زهـــــرا
بنـال آهســـــتهآهســـــته کـنـار تربت زهـــــرا
مدینه! گریه کن امشب که بیمادر شده زینب
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مدینه! عــــــالم هســتی شده غمخـــانۀ حیدر
ببین تابــوت زهـــرا را به روی شــــــانۀ حیدر
مدینه! گریه کن امشب که بیمادر شده زینب
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خــداونـدا خــداونـدا بـه یـاد غـــربت زهـــــرا
شــده اشک علی امشــب گلاب تــربت زهــــرا
مدینه! گریه کـن امشب که بیمـادر شده زینب
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
علـی صـورت نهـاده بـر مـــــزار یار تنـهـــایش
الهی بشکند دستی که ســیلی زد به زهــرایش
مدینه!گریه کن امشــب که بیمادر شده زینب
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بـه پایان آمـــــــده امشــب امــانـتداری مولا
برون کن فاطـــمه! دســـــتی بـرای یاری مولا
مدینه!گریه کن امشب که بیمـادر شـده زینب
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:استاد حاج غلامرضا سازگار
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث 〗
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┅┄
در عزای سومین روز شهادت مادرمان
#حضرت_فاطمه_ی_زهرا_سلام_الله_علیها
#نذرظهورحضرت_مهدی_موعودعجل_الله
لطفا حق روضه ادا شود.
چشم سر را بستم و با پایِ دل وارد شدم
سر به زیر انداختم، گریان، خجل؛ وارد شدم
پای من لرزان و آشوب است قلبِ مضطرم
میروم گریان به سمتِ قتلگاهِ مادرم
داغ سنگینی به مغزِ استخوانم میرود
دم به دم، با هر قدم انگار جانم میرود
میشوم نزدیک و میسوزم از آهی سینه سوز
از تمام کوچه بویِ دود می آید هنوز
لعنتِ دائم بر آنکه آتشی افروخته
یک درِ چوبی که قلبش مثل قلبم سوخته
می نشینم رویِ خاک و بوسه بر در میزنم
بوسه ها با چشم گریان تا به محشر میزنم
در کنارم آسمان؛ بد بیقراری میکند
عرش ِ حق انگار دارد سوگواری میکند
نیست زهرا(س) و عزادار است آخر بیتِ وحی
با به إذن الله وارد میشوم در بیتِ وحی
دیدنِ این صحنه حالم را کشانده در جنون
میخورَد چشمَم به دیواری که دارد ردّ خون
این طرف در اشکهایم آهِ فوقالعاده است
آن طرف یک میخِ کج روی زمین افتاده است
سوت و کور است و همین غربت، غم ِ حیدر شده
یک نفر با خود نگفت این خانه بی مادر شده
یک نفر حتی نیامد! ای امان از ذاتِ بد
یک زنِ همسایه حتی بوسه بر زینب(س) نزد
یاد مادر اشک میریزد حسینِ(ع) بی کفن
میگذارد هر زمان سر را به زانویِ حسن(ع)
نیست زهرا(س) پایِ سفره! غم نشسته روبرو
میخورَد نان را علی(ع) هر وعده با بغضِ گلو
فضه فهمید و شبی با گریه و با احتیاط
آمد و دستاس را برداشت از کنج حیاط
یادش آمد پشتِ در زهرایِ أطهر(س) داشت درد
چادرِ خاکیِ زهرا(س) فضه را بیچاره کرد
اشکهایم را بر آن آهسته نم نم میکشم
ذره ذره خاکِ چادر را به چشمَم میکشم
می نشینم گوشه ای تا نیمه شب عابر شوَم
با علی(ع) و کودکانِ خسته اش زائر شوَم
سر به زانو دارم و گسترده شد تا نورِ ماه
آمدند و با نگاهی خیس افتادند راه
پیر شد! افتاد حیدر یادِ بازوی کبود
رد شدن از خاطراتِ دربِ خانه سخت بود
چهرهٔ نحس ِ فلانی یادش آمد با محن
ضجه زد در آستینش در خم ِ کوچه حسن(ع)
یادش آمد بسته شد با خشم، راهِ چاره ها
شد فدک غصب و زمین میریخت کاغذ-پاره ها
میرود انگار دارد از سرم هوش و حواس
بر مشامم میرسد هر لحظه عطرِ نابِ یاس
کهکشان افتاده بر این خاک و می بندد دخیل
رویِ قبرِ مادرم پهن است بالِ جبرئیل
آه از دستانِ لرزانِ أمیرِ عالمین
پاک میکرد اشکهایِ سردِ زینب(س) را حسین(ع)
میزند بر سینه و سر عالم ِ دور و برم
مجتبی(ع) با گریه میگوید سلام ای مادرم
گفت مادر رفتی و صبر از دلِ من برده ای
کاش می مُردم! نمی دیدم که سیلی خورده ای
آنچنان زد مردکِ لقمه حرام ِ ناخلف
راهِ خانه این طرف بود و تو رفتی آن طرف
قبر مادر را به اشکِ چشم خود مرطوب کرد
درد دل های حسن(ع) حال مرا آشوب کرد
من هم از این روضهٔ مکشوفه هق هق میکنم
دارم از این غربتِ و مظلومیت دق میکنم
میگذارم صورتم را بر مزارش با سلام
قلبم از جا کنده خواهد شد از این داغِ مدام
داغ کوچه، داغ آتش، داغ بستر، کم نبود؟!
داغِ قبرِ بی نشان هم کرد در قلبم ورود
این جهانِ بی مروت داد خیلی زحمتش
میکشم شالِ عزایم را به روی تربتش
خوب میداند که یک حاجت به دل دارم فقط
تا که فرزندش بیاید؛ اشک می بارم فقط
کاش زنده باشم و در صبحِ روزِ انتقام
یاعلی(ع)گویان بیایم پابه پایِ آن امام
میرسد با ذوالفقارش میزند فوراً علَم
حضرتِ مادر بزودی میشود صاحب حرم
مینشینم یک شب جمعه به صحنِ فاطمه(س)
میکشد آتش به جانم سوزِ لحنِ فاطمه(س)
باز هم ذکرِ «بنیّ» میرسد بر گوش دل
میگذارد این نوا هر لحظه غم بر دوش دل
میرود با اشکِ چشمانش کنارِ قتلگاه
چکمهٔ خولی(لع) سیاه و میرود چشمش سیاه
سیدالمظلوم بود و ناسزا و حرفِ بد
میخورَد بر صورت و بازو و پهلویش لگد
پیکرش دیگر برای تیرِ تازه جا نداشت
تشنه بود و زخم ها خورد و حسینش(ع) نا نداشت
ضجه میزد مادرانه، عمقِ جانش سوخته
پاره شد پیراهنی که خود برایش دوخته
نیست محض بوسه اش یک جای سالم در بدن
با تنی عریان حسینش(ع) ماند آخر بی کفن
کربلا ای کربلا ای کربلا ای کربلا
با غم ِ فرزندِ زهرا(س) میکشی آخر مرا!
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#أللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بفاطمة_س_إلهی_العفو
#مرضیه_عاطفی
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث 〗
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┅┄
#شب_جمعه
#مناجات_با_امام_حسین_ع
بهشت جلوه ای از کربلای توست حسین
بهشت ما حرم باصفای توست حسین
برات عفو به امضاى مادرت گیرد
کسی که زائر صحن و سرای توست حسین
به عالمی در دل بسته ايم از اول
مگر به روی تو، این خانه جای توست حسین
به داغ مرگ عزیزان خود نمی گرییم
که اشک ما همه وقف عزای توست حسین
هنوز دوست به یاد تو اشک می ریزد
هنوز بر لب دشمن ثنای توست حسین
سلام بر تو که قاتل، کریم خواند تو را
سلام بر تو که عالم گدای توست حسین
سلام بر تو که حتّی سپاه دشمن هم
رهین منّت و لطف و عطای توست حسین
بهای خون تو را جز خدا نداند کس
تو کیستی که خدا خونبهای توست حسین
زیارت همه پیغمبران، زیارت حق
زیارت سر از تن جدای توست حسین
سر بریده به بالای نیزه می بیند
نگاه دل که به گلدسته های توست حسین
سر تو دفن شد امّا چهارده قرن است
جهان پر از تو و بانگ رسای توست حسین
تو آن صحیفهء صد پارهء ورق ورقی
که زخم های تنت آیه های توست حسین...
شعر:حاج غلامرضا سازگار
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث 〗
━━═━═━━━═━═━═━═━━━