eitaa logo
اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
656 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
119 ویدیو
7 فایل
http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا مهدی ادرکنی مهـدی کــه عـالمند رهیـن کـرامـتـش سر زد طلوع صبح نخست امامتش همچون لباس کعبه که بر کعبه زینت است زیبا بود لباس امامــت به قامتش امروز شد امام ولی بوده است و هست تا صبح روز حشر به عالم زعامتش برخیز و از سرور جهان را به هم بزن از« انمــا ولیکــم الله » دم بـزن آتش به باغ دل همـه « بـردا سـلام » شــد صبح ستمگران همه از یاٌس شام شد وجد و سرور و شادی و عیش و خوشی حلال اندوه و درد و رنج و مصیبت حرام شد پیغــام بر تمــام ستمــدیــدگــان بـریــد مهــدی امام بود و دوباره امام شد خورشید عدل و داد جهان گستر آمده گویی دوبـاره بعثــت پیغمبـر آمده در چشم خلق نور هدایت مبارک است بر خاک خشک بحر عنایت مبارک است آیات نصــر بر ورق لاله هــا ببیــن در باغ عصر این همه آیت مبارک است آید ندا ز سامره بر عالـــم وجود با این بیان که عید ولایت مبارک است همت کنید در فرج آل فاطمــه بیعت کنید با پسر عسگری همه خیزید تا به گمشدگان رهبری کنیم بر خلق آسمان و زمین سروری کنیم اول صلا به خیل ستمدیدگــان زده آنگه ز اهـل بیــت پیـام آوری کنیم آریم رو به سامره آنگه ز جان و دل تجـدیــد عهد با پسر عسگری کنیم فرمان عدل و داد به خلق جهان دهیم تا دست خود به دست امام زمان دهیم پاینـده تا قیــام قیامـــت قیــام مــا گردون زده است سکه عزت به نام ما چون نور افتاب که تابد بر آنچه هست پیداست مجد و سروری و احتـرام ما مــا را خــدا ائمـه گیتــی قـراد داد گردید تا که یــوسف زهرا امـام ما (میثم) ، وجود غرق به دریای نور اوست هر چند غایب است جهان در حضور اوست حاج غلامرضا سازگار http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه ی امام‌ حسن عسکری ع صاحب عزای سامرا آجرک الله مأنوس اشک و روضه ها آجرک الله بودی تو در شهر مدینه داغدار ِ شش ماهه ی شیر خدا آجرک الله در پشت درب خانه بین آتش و میخ مادر تو را می زد صدا آجرک الله حالا تو سمت وطن خود رهسپاری داری به لب سوز و نوا آجرک الله داغ پدر آتش زده بر سینه ی تو داری به تن رخت عزا آجرک الله آخر شده بابای تو با زهر کینه از بند زندان ها رها آجرک الله کاری شده زهر جفا در پیکر او می لرزد او سر تا به پا آجرک الله بر دامنت سر می گذارد با دل خون راحت شود از هر بلا آجرک الله شکر خدا در زیر سایه جان سپارد رأسش نمی گردد جدا آجرک الله دیگر نمی گردد تن او پاره پاره از مرکب ده بی حیا آجرک الله آقا ندیدی بر تنش زخم ِ روی زخم از نیزه و سنگ وعصا آجرک الله در وقت تدفینش خدا را شکر دیگر لازم نباشد بوریا آجرک الله ️عبدالمحسن http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت_محسن ع گلی که فصل خزان بر دمید، محسن بود گلی که رنگ چمن را ندید، محسن بود گل همیشه بهار علی، که از بیداد چو غنچه جامه به پیکر درید، محسن بود کنار خانه ‏ی زهرا، یگانه سربازی که شد به راه ولایت شهید، محسن بود یگانه‏ طفل شهیدی که چشم مادر هم  شد از نظاره ‏ی او نا امید، محسن بود یگانه طفل شهیدی که کس نمی‏داند ز بعد قتل، کجا آرمید، محسن بود یگانه ره سپر راه عشق کز منزل  جدا نگشته به منزل رسیده، محسن بود یگانه مرغ پر و بال بسته‏ ای کآخر  ز آشیانه‏ ی سوزان پرید، محسن بود تو خون ز دیده(موید)بریز و بازگوی گلی که رنگ چمن را ندید، محسن بود مرحوم حاج سیدرضا موید http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام بیا و سر بـه روی سینـه‌ام بگذار، مهدی‌جان شـرر زد بـر درونـم زهـر آتشبـار، مهــدی‌جان بیـا تــا سیــر بینــم وقـت رفتن، ماه رویت را که می‌باشد مرا این آخرین دیـدار، مهدی‌جان در ایـام جوانــی سیــــر گردیـــدم ز جـان خـود زبس بر من رسیـد از دشمنان آزار،مهدی‌جان ازآن ترسم که بعد از من، تو درتنهایی و غربت به موج غم گذاری چهـره بر دیـوار، مهدی‌جان تـو در ایـام طفلــی بی‌پـدر گشتــی، عزیـزِ دل مرا شـد در جوانــی پـاره قلب زار، مهـدی‌جان از آن می‌سوزم ای نور دوچشم خود،که می‌بینم تو بهــر گریـه کردن هـم نـداری یـار، مهدی‌جان غـم تــو بیشتــر باشـــد ز غم‌هــای پــدر، آری اگر چه دیـده‌ام مـن محنت بسیار، مهدی‌جان تـو بایــد قرن‌هــا در پـــردۀ غیبت کنــی گریــه بود هـر روز روزت مثـل شــامِ تــار، مهدی‌جان تو باید قرن‌ها چون جد مظلـومت علـی باشی به حلقت استخوان باشد،به چشمت خارمهدی‌جان بگیر از مرحمت، فردای محشر، دست«میثم» را کـه بـر جـرم و گناه خـود کنـد اقـرار، مهدی‌ جان حاج_غلامرضا_سازگار http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت_امام_حسن_عسکری علیه السلام سامرا، بازباصفا شده ای درحریمت برو بیا داری اربعین پا به پایِ کرببلا زائر و دسته ی عزا، داری بازهم گنبدِ طلائی تو مثلِ مشهد زدورمعلوم است همه دانند زیرِ این گنبد مدفن دو امام ِ معصوم است معرفت حکم میکند اینجا وقتِ گریه به رسمِ جود وکرم همه یادی کنیم این شبها از تمام ِ مدافعانِ حرم تا ابد یادمان نخواهد رفت راهِ ما در مسیرِعاشوراست در کنارِ دعایِ صاحبمان امنیت زیرِ سایه ی شهداست همه ی دلخوشیِ ما این است لااقل یک حسن حرم دارد صبح و ظهروغروب سفره بپاست بسکه صاحبحرم ، کرم دارد اهلِ بیت رسول این ایام به غم وغصه ها اسیر شدند راستی بین بچه هایِ علی این حسن ها چه زود پیر شدند چشم خود باز کرد و باگریه پسر خویش را نگاهی کرد دست انداخت دورِ گردنِ او لب اورا رویِ لبش آورد زیر لب گفت:الوداع پسرم بعداز این موسم جدائی هاست این بیابان نشینی ماها همه اش ارث مادرت زهراست بعد از آنکه زدند مادر را جایِ او کنجِ بیت الاحزان شد شادی از خانواده ی ما رفت بیت الاحزان شبی که ویران شد عصمت الله پشت در افتاد پایِ دشمن به خانه اش واشد آنقدر با قلاف کوبیدند استخوانهایِ بازویش تا شد محسنِ بی گناه را کشتند دادِ زصدیقه را در آوردند فضه و جد ما به پشتِ در جسم ششماهه دفن میکردند تشنه ی قدری آب بودم من لب عطشانِ من تکان می خورد کی به پیش نگاهت ای بابا لب من چوبِ خیزران می خورد عمه ات هست و مادرت هم هست نه میانِ نگاههای حرام وای از ماجرایِ بزم شراب وای از ازدحام شهرِ شام آستینها حجاب سر میشد بین آن گیر ودار در بازار چه کسی دیده است دعوایِ زن و یک نیزه دار در بازار قاسم_نعمتی http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هر چند که در کوی تو مسکین و فقیریم رخشنده و بخشنده چو خورشید منیریم خاریم و طربناک تر از باد بهاریم خاکیم و دلاویز تر از بوی عبیریم از نعره مستانه ما چرخ پر آواست جوشنده چو بحریم و خروشنده چو شیریم از ساغر خونین شفق باده ننوشیم وز سفره رنگین فلک لقمه نگیریم بر خاطر ما گرد ملالی ننشیند آیینه صبحیم و غباری نپذیریم ما چشمه نوریم بتابیم و بخندیم ما زنده عشقیم نمردیم و نمیریم هم صحبت ما باش که چون اشک سحرگاه روشندل و صاحب اثر و پاک ضمیریم از شوق تو بی تاب تر از باد صباییم بی روی تو خاموش تر از مرغ اسیریم آن کیست که مدهوش غزلهای رهی نیست ؟ جز حاسد مسکین که بر او خرده نگیریم «رهی معیری» http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹