هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
سلام علیکم
باستحضار همه مادحین و ذاکرین اهل بیت علیهم السلام و علاقمندان به شعر آیینی می رساند
به میمنت ایام ولادت نبی مکرم اسلام حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی" صلی الله علیه و اله و سلم" و ولادت موفور السرور رئیس مذهب امام صادق علیه السلام
با توجه به درخواست وتقاضای بعضی از دوستان در رابطه با اشعار شاعر اهلبیت جناب آقای حمید رضازاده "شقایق" کرمان
لذا
از دوست عزیز وبزرگوارم
#استاد #جناب #آقای #حمید #رضازاده "#شقایق" تقاضا کردم
کانال اشعاردر ایتا ایجاد نمایند
وایشان قبول زحمت کردند
و لینگ ذیل در دسترس مشتاقان اشعار آیینی قرار گیرد
انشاالله بارگزاری اشعار در مناسبت ها
بطور مستمر انجام خواهد شد
التماس دعا
ابوالفضل عامری قم
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh
"هدیه ای ناچیز از این کمترین به سردار سرافراز اسلام؛شهید سید مصطفی سیدحسن زاده"
می خواهم از یک کوه غیرت پرده بردارم
شکر خدای عاشقان توفیق شد یارم
کوهی که درس استقامت را به ما داده
کوهی به نام "مصطفی سیدحسن زاده"
فرمود خرازی که او مانند لشکر بود
سرشار از ایمان و عشق و غرق باور بود
او که وصیت نامه اش دریای عرفان است
خط به خطش نور است؛زیبایی ست؛باران است
چه واژه هایی! چه تمنایی! عجب شوری!
چه قلب پاکی! چه نگاه مملو از نوری!
می گفت می خواهم به هل من ناصر ارباب
به ناله ها و سوز و اشک خواهر ارباب
لبیک گویم؛گرچه با سر،گرچه با جانم
ای مرگ!مشتاقم؛کجایی نور چشمانم؟
از آرزویش گفت؛اینکه لحظه ی دیدار
با جسم پاره پاره باشد محضر دلدار
از آنچه در شیعه کند تولید قدرت؛گفت
از وحدت و از پاسداری از ولایت گفت
آخر مریوان گشت معراجش و در وا شد
به آرزوهایش رسید و إرباً إربا شد
بی سر شبیه شاه دین؛بی دست چون سقا
چه روضه خوان ماهری شد مصطفای ما...
" علیرضا بیاتانی "
#هفته_دفاع_مقدس
#دفاع_مقدس
#هفته_وحدت
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
................مناجات...................
بارالها بـر درت روی نیـاز آورده ام
سینه ای پردرد با سوز وگداز آورده ام
ای سبب ساز دو عالم بنده ای بیچاره ام
مشکل خود نیمه شب بر چاره ساز آورده ام
چشم امیدم به جودو رحمت وغفران توست
بـر سرای لطف تـو دستی دراز آورده ام
یا رب امشـب بهر توبه با سرشک و ناله ام
نفس سرکش را به درگاه تو باز آورده ام
پل زدم دست دعا را ازدل خود تا به عرش
حاجتی بـر آستانت با نیاز آورده ام
چون ندارم آبرویی ؛ روسیاه وعاصیم
واسطه بر درگهت شاه حجاز آورده ام
زائری بارانیم در طُوف قبر شاه عشق
دل بیاد قتلگاهش در نماز آورده ام
سینه ی سرخ "شـقایق "در هوای کربلاست
این دل بشکسـته را بهـر جواز آورده ام
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh
لحظههای آخر؛ طلبه جانباز بسیجی حجتالاسلام ابوالقاسم اقبالیان
در یکی از روزهای تیرماه سال ۱۳۹۶ در خانه نشسته بودم. ناگهان حس کردم از زمین جدا میشوم. هرلحظه منتظر بودم تا از زمین خاکی رها شوم. پسرم آن روز مهمان ما بود. وقتی دید حالم دارد خراب میشود، از گوشی موبایلم شمارۀ کاظم پورامینی و رضا پاینده، از رفقای دوران جنگ را پیدا کرد و با آنها تماس گرفت.
حالم آرام آرام داشت خرابتر میشد. کاظم فوراً آمبولانسی خبر کرده بود تا مرا به تهران ببرند. من که از همان دقایق اول از هوش رفته بودم و چیزی به خاطر نداشتم، نزدیک مرقد امام(ره) حس کردم روبروی گنبد سیدالشهدا(ع) هستم و دستی از دل حرم به سمتم دراز شد.
آن دست چیزی مثل خاک را در کف دستم گذاشت و صدایی آمد: «این هم دوسومش!»
ناگهان، از پشت سر آمبولانس صداهایی به گوشم میرسید. در همان حالت بیهوشی بلند شدم تا ببینم صدای کیست؛ همه آنهایی که در سالهای زندگی خدمتی به آنها کرده بودم پشت سر ماشین میدویدند.
آن دختر معلول ذهنی که هر کاری از دستم برمیآمد برایش انجام میدادم گریه میکرد و میگفت: «بابای من رو کجا میبرید؟»
آن جانبازی که چندین سال پیش سیلی محکمی به گوشم زده بود، آن #پیرزنی که گهگاه برایش پول و غذا میبردم، دخترهایی که برایشان از این و آن پول جهیزیه فراهم کرده بودم، همه دنبال آمبولانس میدویدند.
بعد از چندلحظه دوباره از هوش رفتم و دیگر چیزی درخاطرم نماند. تا اینکه پس از یک هفته که پزشکان گفته بودند به احتمال ۹۹درصد از اتاق عمل زنده بیرون نمیآیم، به هوش آمدم.
کتاب حجره شماره دو- به قلم رضایزدانی
@tarikhqom
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
لحظههای آخر؛ طلبه جانباز بسیجی حجتالاسلام ابوالقاسم اقبالیان
در یکی از روزهای تیرماه سال ۱۳۹۶ در خانه نشسته بودم. ناگهان حس کردم از زمین جدا میشوم. هرلحظه منتظر بودم تا از زمین خاکی رها شوم. پسرم آن روز مهمان ما بود. وقتی دید حالم دارد خراب میشود، از گوشی موبایلم شمارۀ کاظم پورامینی و رضا پاینده، از رفقای دوران جنگ را پیدا کرد و با آنها تماس گرفت.
حالم آرام آرام داشت خرابتر میشد. کاظم فوراً آمبولانسی خبر کرده بود تا مرا به تهران ببرند. من که از همان دقایق اول از هوش رفته بودم و چیزی به خاطر نداشتم، نزدیک مرقد امام(ره) حس کردم روبروی گنبد سیدالشهدا(ع) هستم و دستی از دل حرم به سمتم دراز شد.
آن دست چیزی مثل خاک را در کف دستم گذاشت و صدایی آمد: «این هم دوسومش!»
ناگهان، از پشت سر آمبولانس صداهایی به گوشم میرسید. در همان حالت بیهوشی بلند شدم تا ببینم صدای کیست؛ همه آنهایی که در سالهای زندگی خدمتی به آنها کرده بودم پشت سر ماشین میدویدند.
آن دختر معلول ذهنی که هر کاری از دستم برمیآمد برایش انجام میدادم گریه میکرد و میگفت: «بابای من رو کجا میبرید؟»
آن جانبازی که چندین سال پیش سیلی محکمی به گوشم زده بود، آن #پیرزنی که گهگاه برایش پول و غذا میبردم، دخترهایی که برایشان از این و آن پول جهیزیه فراهم کرده بودم، همه دنبال آمبولانس میدویدند.
بعد از چندلحظه دوباره از هوش رفتم و دیگر چیزی درخاطرم نماند. تا اینکه پس از یک هفته که پزشکان گفته بودند به احتمال ۹۹درصد از اتاق عمل زنده بیرون نمیآیم، به هوش آمدم.
کتاب حجره شماره دو- به قلم رضایزدانی
@tarikhqom
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
🇮🇷هفته دفاع مقدس گرامی باد
🥀«تقدیم به شهدای دفاع مقدس ومدافعین امنیت»
ای شهـیدی کـه جـان فــدا کردی
در ره حفـظِ میهــن و ایمـــان
عهــد بستـی که با تمــام وجـود
خــانه ی خصــم را کنـی ویــران
غیرتت چون خروش دریاهاست
همتـت در کــویر،، چـون طوفان
بوده ای صـاعـقه، برای خصم
بهر مـردم ز مهـــر،،، چـون باران
امنـیّـت وامــدار خـــون توسـت
بسـته ای عهد خودبر این پیمان
خـاک میــهن ز خـــون تو رنگین
ســـر بلنـد از تو پرچـــــم ایران
غم تو ای شــهید جــان بـر کــف
روی دلهـا نــهاده داغ گـــران
حـافـظ صـلح و امنــیـت بـودی
نام تو ســـر بلـند هــــر دوران
لاله هایی که در دل صـحـراست
حاصل خـــون توسـت با یاران
گـو بـه اشـــرار ای نســـیم صبا
خاک ما هست بیشـه ی شــیران
روز جــنـگ و نـبـــرد رو در رو
همـه هستنـد مـرد ایــن مــیدان
همگـی جـان به کـف بـــراه علی
شــیر مـــردان خـــطــه ی ایران
تا که ســیـد علیسـت رهــبـر ما
همه جـان بر کفیم از دل جــان
ای شــهیـدان غـیــرت و عــزّت
یادتان تا هـمیـشــه جـــاویـدان
از دل سرخ خــود "شـقایق"نیـز
می دهد شـــرح غـیــرت ایشـان
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─
بسم الله الرحمن الرحیم
از خطبه ۲۲۳ تا خطبه ۲۲۲ نهج_البلاغه
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
📜 خطبه223 : به هنگام تلاوت آیه ٦ سوره انفطار
« ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟ »، فرمود:
1⃣ هشدار از غرور زدگيها
🔻برهان گناهكار نادرست ترين برهان ها است و عذرش از توجيه هر فريب خورده ای بی اساس تر و خوشحالی او از عدم آگاهی است. ای انسان! چه چيز تو را بر گناه جرأت داده؟ و در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و بر نابودی خود علاقمند كرده است؟ آيا بيماری تو را درمانی نيست؟ و خواب زدگی تو بيداری ندارد؟ چرا آنگونه كه به ديگران رحم می كنی به خود رحم نمی كنی؟ چه بسا كسی را در آفتاب سوزان می بينی بر او سايه می افكنی يا بيماری را می نگری كه سخت ناتوان است، از روی دلسوزی بر او اشك می ريزی، چه چيز تو را بر بيماری خود بی تفاوت كرده؟ و بر مصيبتهای خود شكيبا و از گريه بر حال خويشتن باز داشته است؟ در حالیکه هيچ چيز برای تو عزيزتر از جانت نيست. چگونه ترس از فرود آمدن بلا، شب هنگام تو را بيدار نكرده است؟ كه در گناه غوطه ور و در پنجه قهر الهی مبتلا شده ای؟
2⃣ چگونه بودن
🔻 پس سستی دل را با استقامت درمان كن و خواب زدگی چشمانت را با بيداری برطرف كن و اطاعت خدا را بپذير و با ياد خدا انس گير و ياد آر كه تو از خدا روی گردانی و در همان لحظه او روی به تو دارد و تو را به عفو خويش می خواند و با كرم خويش می پوشاند، در حالیكه تو از خدا بريده و به غير خدا توجه داری. پس چه نيرومند و بزرگوار است خدا و چه ناتوان و بی مقداری تو كه بر عصيان او جرأت داری، در حالیكه تو را در پرتو نعمت خود قرار داده و در گستره رحمت او آرميده ای، نه بخشش خود را از تو گرفته و نه پرده اسرار تو را دريده است. بلكه چشم بر هم زدنی، بی احسان خدا زنده نبودی، يا در نعمت های او غرق بودی، يا از گناهان تو پرده پوشی شد و يا بلا و مصيبتی را از تو دور ساخته است، پس چه فكر می كنی اگر او را اطاعت كنی؟ بخدا سوگند، اگر اين رفتار ميان دو نفر كه در توانایی و قدرت برابر بودند وجود داشت (و تو یکی از آن دو بودی) تو نخستين كسی بودی كه خود را محكوم می كردی بر زشتی اخلاق و نادرستی كردار.
3⃣ دنياشناسی
🔻 به حق می گويم كه دنيا تو را نفريفته است، كه تو خود فريفته دنيایی، دنيا عبرت ها را برای تو آشكار كرده و تو را به تساوی دعوت كرد، دنيا با دردهایی كه در جسم تو می گذارد و با كاهشی كه در توانایی تو ايجاد می كند، راستگوتر از آن است كه به تو دروغ بگويد و يا مغرورت سازد. چه بسا نصيحت كننده ای از سوی دنيا را متّهم کردی و راستگویی را دروغگو پنداشتی، اگر دنيا را از روی شهرهای ويران شده و خانه های درهم فرو ريخته بشناسی، آن را يادآوری دلسوز و اندرزدهنده ای گويا می يابی كه چونان دوستی مهربان از تباهی و نابودی تو نگران است. دنيا چه خوب خانه ای است برای آن كس كه آن را جاودانه نپندارد و خوب محلی است برای آن كس كه آن را وطن خويش انتخاب نكند، سعادتمندان به وسيله دنيا در قيامت كسانی هستند كه امروز از آن می گريزند.
4⃣ انسان و رستاخيز
🔻آنگاه كه زمين سخت بلرزد و نشانه های هولناك قيامت تحقق پذيرد و پيروان هر دينی به آن ملحق شوند و هر پرستش كننده به معبود خود و هر اطاعت كننده ای به فرمانده خود رسد، نه چشمی بر خلاف عدالت و برابری در هوا گشوده و نه قدمی برخلاف حق آهسته در زمين نهاده می شود در آن روز چه دليل هایی كه باطل می گردد و عذرهایی كه پذيرفته نمی شود. پس در جستجوی عذری باشيد كه پذيرفته شود و دليلی بجوييد كه استوار باشد و از دنيای فانی برای آخرت جاويدان توشه بردار و برای سفر آخرت وسایل لازم را آماده كن و چشم به برق نجات بدوز و بار سفر بربند.
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
از خطبه ۲۲۳ تا خطبه ۲۲۲ نهج_البلاغه
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
📜 خطبه222 : هنگام تلاوت آیات ٣٦و ٣٧ سوره نور « و صبح و شام در آن خانه ها تسبیح می گویند، مردانی که تجارت و معامله ای آنها را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و ادای زکات غافل نمی کند» ، فرمود:
1⃣ ارزش ياد خدا
🔻همانا خدای سبحان و بزرگ ياد خود را روشنی بخش دلها قرار داد، تا گوش پس از ناشنوایی بشنود و چشم پس از كم نوری بنگرد و انسان پس از دشمنی رام گردد، خداوند كه نعمتهای او گرانقدر است، در دورانهای مختلف روزگار و در دوران جدایی از رسالت (تا آمدن پيامبری پس از پيامبر ديگر) بندگانی داشته كه با آنان در گوش جانشان زمزمه می كرد و در درون عقلشان با آنان سخن می گفت. كه چراغ هدايت را با نور بيداری در گوشها و ديده ها و دلها برمی افروختند، روزهای خدایی را به ياد می آوردند و مردم را از جلال و بزرگی خدا می ترساندند، آنان نشانه های روشن خدا در بيابانهايند، آن را كه راه ميانه در پيش گرفت می ستودند و به رستگاری بشارت می دادند و آن را كه به جانب چپ يا راست كشانده می شد، روش او را زشت می شمردند و از نابودی هشدار می دادند، همچنان چراغ تاريكيها و راهنمای پرتگاهها بودند.
2⃣ صفات یاد کنندگان خدا (اهل ذکر)
🔻همانا مردمی است كه ذکر خدا را به جای دنيا برگزيدند، كه هيچ تجارتی يا خريد و فروشی آنها را از ياد خدا باز نمی دارد، با ياد خدا روزگار می گذرانند و غافلان را با هشدارهای خود از كيفرهای الهی می ترسانند. به عدالت فرمان می دهند و خود عدالت گسترند، از بديها نهی می كنند و خود از آنها پرهيز دارند. با اينكه در دنيا زندگی می كنند گويا آن را رها كرده به آخرت پيوسته اند، سرای ديگر را مشاهده كرده گويا از مسائل پنهان برزخيان و مدت طولانی اقامتشان آگاهی دارند و گويا قيامت وعده های خود را برای آنان تحقق بخشيده است، آنان پرده ها ( پرده های آن جهان ) را برای مردم دنيا برداشته اند، می بينند آنچه را كه مردم نمی نگرند و می شنوند آنچه را كه مردم نمی شنوند، اگر اهل ذكر را در انديشه خود آوری و مقامات ستوده آنان و مجالس آشكارشان را بنگری، می بينی كه آنان نامه های اعمال خود را گشوده و برای حسابرسی آماده اند كه همه را جبران كردند. اعمال كوچك و بزرگی كه به آنان فرمان داده شدند و كوتاهی كردند يا اعمالی كه از آن نهی شده و مرتكب گرديدند. بار سنگين گناهان خويش را بر دوش نهاده و در برداشتن آن ناتوان شدند، گريه در گلويشان شكسته و با ناله و فرياد می گريند و با يكديگر گفتگو دارند، در پيشگاه پروردگار خويش به پشيمانی اعتراف دارند. آنها نشانه های هدايت و چراغهای روشنگر تاريكيها می باشند، فرشتگان آنان را در ميان گرفته و آرامش بر آنها می بارند، درهای آسمان برويشان گشوده و مقام ارزشمندی برای آنان آماده كرده اند، مقامی كه خداوند با نظر رحمت به آن می نگرد و از تلاش آنها راضی و منزلت آنها را می ستايد، دست به دعا برمی دارند و آمرزش الهی می طلبند، در گرو نيازمندی فضل خدا و اسيران بزرگی اويند، غم و اندوه طولانی دلهايشان را مجروح و گريه های پيایی چشمهايشان را آزرده است، دست آنان به طرف تمام درهای اميدواری خدا دراز است، از كسی درخواست می كنند كه بخشش او را كاستی و درخواست كنندگان او را نوميدی نيست. پس اكنون به خاطر خودت حساب خويش را بررسی كن زيرا ديگران حسابرسی غير از تو دارند.
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
🌹 امام على (ع):
هيچ كس جز با رعایت احکام واجب و حرام خوشبخت نمى شود و جز با ترک احکام واجب و حرام بدبخت نمى گردد. (غرر الحکم، ج 1 ص ۷۸۸)
📕 لیست واجبات شرعی (بخش پنجم)
41. برگرداندن امانت به صاحبش.
42. برگرداندن مال غصبی به صاحبش.
43. پرداخت خمس و زکات و فطریه.
44. پرداخت مالیات به حکومت اسلامی.
45. پرداخت دیه به اولیاء مقتول و همچنین پرداخت دیه به مجروح و مضروب.
46. پرداخت قرض و دیون.
47. پرداخت مزد کارگر در وقت معین شده.
48. پرداخت کفاراتی که بر عهده انسان آمده است مانند کفاره روزه و کفاره نذر.
49. حفظ مال گمشده بر کسی که آن را بردارد.
50. صدقه دادن مال مجهول المالک (مالی که مالکش معلوم نیست) از طرف صاحبش.
📣 ادامه دارد ...
📚 منبع: طریق بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹