eitaa logo
اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
787 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
194 ویدیو
17 فایل
http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
(اللهم عجل لولیك الفرج) دمید فجر و شب هجر سر رسید بیا سپیده از افق وصل بر دمید بیا گذشت شام فراق و رسيد صبح وصال قمر ، به خوابگه روز آرمید بیا به جستجوی تو در دشت عشق پوييدم که خار هجر تو بر پای دل خلید بیا بيا که چشم به راهت نشسته‌ام يکعمر ز انتظار تو شد چشم من سپید بیا توان دیدن روی تو شرط ديدار است ز تن توان شد و از ديده رفته دید بیا دل از ملامت بیگانه گشته لجه‌ی خون چو در غیاب تو زخم زبان شنید بیا روا مدار که از وصل روی آن شه حسن شوند دلشدگان تو ، نا امید بیا مذاق دهر به شهد وصال شيرين کن زمانه تلخی هجرت فزون چشید بیا به پيشباز تو گلشن ، ستاره باران شد ز بس شکوفه به هر شاخه بشکفید بیا ز چرخ چارمِ افلاک، عيسی از حسرت پی نظاره‌ی روی تو ، سر کشید بیا تويی چو يوسف و یعقوب دين ز دوری تو بسان دال ، الفِ قامتش خمید بیا بکن قیام که خياط دهر جامه‌ی عدل به قامت تو به روز ازل برید بیا فقط وصال رخت مایه‌ی امید من است تویی امید ، مرا ! مایه ی امید بیا زمانه عقده ی دل وا نمی‌کند هرگز که قفل مشکل ما را تویی کلید بیا هلال ابروی آن مه چو کرده‌ام رؤيت کنم به بدر جمالت! نماز عيد بیا تو را به خواب بدیدیم یا به بیداری به پاس دیدن ما ، بهر بازدید بیا فروغ (شمس قم) از پرتو عنایت توست تو نور بخش منی ، ای مَه سعید! بیا شادروان سید علیرضا شمس قمی ✍ eitaa.com/shamseqomi http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
مناجات_با_خدا    آنکس که اول ماه دست مرا گرفته سی شب برای من در میخانه جا گرفته با یار وعده دارم هرشب همین حوالی شبهای ساکت من بوی خدا گرفته هرکس بد مرا گفت او خوبی مرا گفت پشت مرا همیشه بی ادعا گرفته صدبار گم شدم من در کوچه های دنیا من کور بودم و او بهرم عصا گرفته ای دوست قدیمی من را که خاطرت هست من آن بدم که قلبم بوی خطا گرفته تنگ است دست سائل! خرجی ما ز باباست از دست مرتضی بود هرچه گدا گرفته حق میدهی به چشمم غیر از علی نبیند چشم مرا شکوه ایوان طلا گرفته برکت به اشکمان زد رحمت به حالمان زد زهرا برای عشاق دست دعا گرفته یکسال هم گذشت و ما کربلا نرفتیم خیلی دلم برای صحن و سرا گرفته بالاترین عبادت خون گریه بر حسین است عابد عبادتش را از کربلا گرفته افطار سینه زن ها با گریه میشود باز نوکر به یاد ارباب آب و غذا گرفته ای روزه دار تشنه! تشنه فقط حسین است جای فرات آن لب بر چکمه ها گرفته با قاتلش بگویید ذبح غریب زشت است پیش نگاه زهرا خنجر چرا گرفته ✍ http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
(سجده‌ی اخلاص) دل اگر پاک نشد سوی تو راهش ندهند برگه‌ی عفو به دستش ز گناهش ندهند آن کسی که شده آلوده به دریای گناه نم اشکی به تبرّک، به نگاهش ندهند سرِ شب تا به سحر گر که بگوید: «الغوث» چون دلش پاک نگردیده، پناهش ندهند تا که بر دوش کشد بارِ گناهِ خود را از دوصد کوهِ کرم، یک پَرِ کاهش ندهند تا که تیره‌ست دل و دیده‌اش از گَردِ گناه روشنایی به دل و چشم سیاهش ندهند تا به تزویر کند گریه و سوزد چون شمع مُزد و پاداش، به‌صد ناله و آهش ندهند تا که دل را نکند پاک به درگاه خدا در دوعالم شرف و عزت و جاهش ندهند تا نکارد به جهان بذر خلوص و ایمان... از بهشت ابدی، مِهرگیاهش ندهند تا نریزد نمِ اشکی به صداقت؛ هرگز به‌خدا قطره‌ای از بحر الهش ندهند تا که روشن نکند خانه‌ی ظلمت‌زده‌ای... «چشم دیدار خدامنظر ماهش ندهند» ۱ تا که در نیمه‌ی شب‌ها نشود اهل نیاز از سوی حضرت حق، فیض پگاهش ندهند (ساقیا)! سر به‌ روی سجده‌ی اخلاص گذار سَر که بر سجده نرفته‌ست، کلاهش ندهند. ✍ (ساقی) 1403/12/14 ۱ـ استاد صالحی کوشا http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
(اُمّ‌‌المؤمنین حضرت خدیجة‌الکبری) عزای خدیجه سلام الله علیها مـانده فلـک محــو در عطـــای خدیجه حـاتـمِ طـِی، مـات در سخـــای خدیجه همسر پیغمبــر اسـت و مفخــر نسـوان بـَه‌بَـه ازیـن قــــدر و اعتـــلای خدیجه حضرت زهرا که هست مظهــر عصمت هسـت ز دامــــان بــا حیــــای خدیجه در کـرم و صـدق و بــاوفــایی و همـت نیست کسی که رسد به پـــای خدیجه هسـتی خــود را نهــــاد در ره اســـلام تـا کــه جهـــانی شـود گــــدای خدیجه رفت به مـــاه خــــدا به نـــزد خـداوند گشت خمــوش آوخــا نــــوای خدیجه حضرت زهـــرا نه، بلکه خلق مسلمــان داد ز کـف، ســایــه ی همــــای خدیجه شرح مقــامش همیـن بُــوَد که پیمبـــر نـــدبــه کنـد در غــــمِ عــــزای خدیجه جنــة الاعلیٰ کـه هست مــأمـن نیکــان گشت بـه پـاس سخـــا ســزای خدیجه بـی‌خــرد آنکــو نکــرد درک مقـــامـش مفتخـــر آنکـــو شــد آشـــنای خدیجه داری اگـــر حــاجتــی، بـــدون تــأمــل بــا دلــی آگــــاه، زن! صـــدای خدیجه هــر گــرهـی را بکنـد بـــاز بــه عــالــم دسـت سخـــا و گــــره‌گشــای خدیجه (ساقی) غمــدیده زین مصیبتِ عظمــا تسـلـیــتی گفــت در رثـــــــای خدیجه گرچه زبــانـم بـوَد به وصـف وی الکـن هسـت امیـــدم بـــوَد رضـــای خدیجه ✍ (ساقی) http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
‌                           🏴🏴🏴🏴🏴‌ بسم الله الرحمن الرحیم الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّالِلّهِ وَإِنَّـاإِلَيْهِ رَاجِعونَ   نماز لیلة الدفن ( ) ع امروز سر به تیره تراب بُرده منتظر لطف و احسان شما خوبان است به پاس حُرمت حضرت مادر زهرا سلام الله علیها ایشان را با اقامه نماز لیلة الدفن یاد بفرمائید رهین مهربانی شما هستیم با احترام ✍جهانگیر یاوری گروه ذاکران یا زهرا سلام الله علیها تهران   🏴https://eitaa.com/joinchat/3023962401Cc3544f5213
«شهادت حضرت عَلیّ بْنِ موسَی الرّضاء» عبا بر روی سر دارد کسی که شمس هشتم بود دلش آتش، ولی لب‌هاش گلدان تبسم بود ولیعهدی به‌ظاهر گرچه از فرط تفاهم بود ولی عهدی که جام شوکرانش با تحکم بود : ‌که باید نوشی این جامی که می‌باشد سرانجامت ‌ولیعهدت به‌دستت کشته شد ای حاکم ظالم! چو تدبیر غلط کردی شدی درمانده و نادم اگرچه بود امام آگاه و، بر تزویر تو عالِم خودت را رهرو او خواندی ای بدتر ز بِن ملجِم! ‌چگونه رهروی هستی که در دل نیست اسلامت؟ ‌ولایت‌عهدی از اول، اگرچه آشکارا بود خصوصاً بر امامی که به افکار تو دانا بود ولی بر آن که غافل از تبرا و تولا بود مسلّم گشت این پیمان که عهدی نامدارا بود چنین عهدی از اول بود تار و پودی از دامت! ‌امام هشتمین! چون هفتمین خورشید عالمتاب که در زندان هارون شد شهید و شیعه شد بی‌تاب شهید جور مأمون چون شدی از خدعه‌ی اعراب شده توس از قدومت قبله‌گاه خلق چون محراب ‌زند خورشید، سر در هر سحر، از مشرق بامت حریم انورت حج فقیران است آقا جان! پناه عالمی و قلب ایران است آقا جان! اگرچه دشمن تو عبد شیطان است آقا جان ولیکن شیعه‌ات اینجا فراوان است آقا جان ‌درخشد بر فراز بام ایران تا ابد نامت! بوَد حبل المتین شیعیانت تاری از مویت بوَد چون توتیای دیده‌ها خاکِ سر کویت چه خوش باشد نماز عشق در محراب ابرویت تویی (ساقی) و ما دُردی‌کشان جام دلجویت خوشا آنکس که نوشد قطره‌ای، هرچند از جامت ✍ () http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
(هوالعلیم) شاعرانه هر چه می‌کوشیم ما هست تمرین سخن، این روزها شعر گفتن نیست کار هر کسی کی کند کرباس، کار اطلسی؟ شعر یعنی عشق و احساس نهان وزن و معنا و قوافی و بیان شاعران را طبع شیوا لازم است خفته‌طبعان را مسیحا لازم است عدہ‌ای با شعر، بازی می‌کنند شاعری های مجازی می‌کنند حرف حرفِ واژگان را پیش هم گاه، افزایش دهند و گاہ، کم بعدِ ساعت‌ها تلاش و خستگی پازلی سازند با وابستگی پازلی از جنس حرف و هندسه مثل دوران قدیمِ مدرسه با کمک از خط‌کش و متر و تراز حاصل آید چند بیتی نیمه‌ساز شاعری را نیست اسباب سخن جز تسلط بر علومِ شعر و فن چون قریحه نیز کامل می‌شود بی تأمل شعر، حاصل می‌شود واژہ ها سربازهای شاعرند شاعران فرماندهان ماهرند با یکی فرمانِ شاعر، واژگان جای خود دانند مثل پادگان چون به واژہ میدهی فرمان ایست واژه‌ ها دانند لفظ ایست، چیست در نظامت جملگی، با پای خود مستقر گردند هر یک جای خود هر که دارد طبع تند و پر توان می‌سُراید شعر های جاودان وآنکه طبعش خفته و بیدار نیست چاره‌اش دوری ازین گفتار نیست باید اکنون وارد پیکار شد در تعلّم، رهروْی هشیار شد هست این پیکار، با طبع خموش تا که آید دیگ گفتارت به جوش خامُشی را اختیار خود مکن! طبع خود را خود بخود بیخود مکن طبع چون بیدار میگردد ز خواب می‌شود در شعرگویی کامیاب شاعری گر تکسواری کردہ است کشوری را‌، شهریاری کردہ است مُشت او مسطورهٔ خروار هاست حاصلِ پُر کاری و، گفتار هاست حاصل جهد و تلاشی بی بدیل مثل موسیٰ میزدہ بر قلب نیل بی بهانه در دل شب‌ های تار می‌سُرودہ شعر‌های بی‌شمار با فنون شعر، گشته آشنا درک کردہ شعر را بی ادعا عده‌ای با دست و همیان تَهی دم زنند از شاعری و آگهی مفلسان محض، در قاموس شعر هتک حرمت کردہ بر ناموس شعر شعر می‌گویند، اما شعر نیست یاوہ می‌بافند از یک تا دویست عده‌ای هم، پا فراتر می‌نهند تاج نقدِ شعر، بر سر می‌نهند دایماً در انتقاد از دیگران موش گردیده‌ست چون شیر ژیان عرصه را بگرفته در چنگ هوس در مَجازی، گشته مانند عسس هرچه می‌بینند با نقد خطا می‌نمایند ادعا و ادعا گاه می‌گویند در نقد سخن که زبان این سخن باشد کهن شاعر ِ امروزه باید بی گمان لفظِ نو آرد که گردد جاودان گرچه دم از نوگرایی می‌زنند در حقیقت شاعرانی، الکن‌اند خود نمی‌دانند که سبک نَوین فی‌المثل باشد چو محصولات چین عده‌ای دیگر ز فرط ادعا دم زنند از لفظ و معنا نابجا بر سریر ناقدی بنشسته‌اند گوش خود را بر حقایق بسته‌اند چون نمی‌دانند آیین سخن می‌شوند از ناتوانی نغمه‌زن حال گویم : ناقدا با امتنان! طبل آسا ، فاقد از علم بیان دم مزن از اختلاف عَمرو و زید عاری از تدبیر و آگاهی و قید از چه دایم نقد مطلب می‌کنی باد، از نقدت به غبغب می‌کنی گر فقط خواهی که نقادی کنی عاری از اندیشه، استادی کنی نقد تو هرگز ندارد جایگاہ تا که هستی در کمند اشتباہ چونکه دستت خالی از آگاهی اَست انتقاداتت تماماً واهی اَست بی‌جهت بر پای این و آن مپیج خاطر، آزردہ مکن با علمِ هیچ چون نداری آگهی از واژگان باش خاموش و مزن کوس بیان نقد را ، آداب و دانش لازم است نکته‌‌گویی عین نرمش لازم است باید اول خویشتن را پَروری نگذری از اشتباهت سرسری دور باید گشت از ما و منی تا نگردد دوستی ها دشمنی خودپسندی ها بوَد، از جاهلی سرو از نخوت ندارد، حاصلی گر شوی آگه ز معیار سخن صیرفی سازی سخن با علم و فن چون نمایی انتقادات دُرست می‌توان نقد تو را نقدینه گفت بر عناوین مَجازی دل مبند که ندارد اعتباری جز گزند گر که خواهی در سخن گویا شوی ناقدی وارسته و دانا شوی در مبانی کن ورد و، گو سخن ورنه خاموشی گزین و دم مزن گر گُمان داری که هستی مَردِ رزم زین‌سپس کن در مبانی عزم جزم تا بدانی که فقط دم می‌زنی بلکه حتی کمتر از یک ارزنی چون ز بیکاری شدی اینجا پلاس خود مکن با ناقد دانا قیاس وقت‌ها ارزنده است و پاس آن هست واجب تا نیفتد در زیان با صداقت کن تلاش ای بی‌خبر از عبث‌گویی و خواری درگذر تا شوی شهره به اشعار وزین در نگاه شاعرانِ نکته بین ارتجالی این سخن را گفته‌ام دُرّ طبعم را در اینجا سُفته‌ام تا بگویم آن که باشد بی هنر... از چه داند خویش را صاحب‌نظر پند (ساقی) را شنو با گوش جان خویش را ، از بند نخوت، وارهان . ✍ محمدرضا شمس (ساقی) 1395 http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
دیــوار‌ وقتی که انتقـــاد نـدارد اثـــر به گــوش بیهوده در زمانه به اصـلاح کس مکـوش دیــوار کـــج نهــــاد بــه بـــالا نمـی‌رسـد شمعی بُوَد که با نفسی می‌شود خمـوش ✍ () http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
بسم الله الرحمن الرحیم و بشر الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انالله و انا الیه راجعون از عزیزان رفته رفته شد تهی این خاکدان یک تن از آیندگان نگرفت جای رفتگان استاد فرهیخته ،برادر عزیز و بزرگوارم جناب آقا فقدان ارتحال خواهر زادهٔ, نوگل معززتان موجب تألم و تأثر و تأسف خاطر این حقیر و عموم دوستان و ادیبان و شاگردانتان گردید مصیبت وارده را محضر حضرتعالی و عموم بازماندگان تسلیت و تعزیت عرض می‌نمایم و امیدوارم روح این عزیز سفرکرده سر سفره ی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و اولاد طاهرینش میهمان و متنعم و با مقرّبان درگاه ایزد الهی محشور گردد از درگاه خداوند متعال صبر و اجر بر این مصیبت سنگین برای حضرتعالی و عموم بازماندگان از درگاه خداوند متعال مسئلت می‌نمایم و ان شاءالله با توسل به حضرت سیّدالشهدا علیه السلام امید دارم مرهمی بر قلب داغدار جنابعالی و سبب آرامش عموم بازماندگان گردد روابط عمومی انجمن ادبی محیط و کانون شاعران آیینی استان قم عامری
«اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ» (علمدار حسین) لبت از فرط عطش خشک و گدازنده شده ست آب در علقمه در نزد تو شرمنده شده ست گرچه رام تو شده تشنگی از عشق، ولی... دشمن سنگدل از شرم سرافکنده شده ست ادب و مهر، به تو درس وفاداری داد نامت از مَعرفت توست که پاینده شده ست مَشک بر دوش کشیدی و تو را تیر زدند آه!... دستان تو در دشت پراکنده شده ست دید تا پیکر صد چاک تو را چشم فلک : زخم‌ها بر تن گلگون تو آکنده شده ست ـ ناله برخاست ز شش جانب هستی، از غم که گمان پایه‌ی افلاک و زمین کنده شده ست تا که خونت به زمین ریخت معطر شد دشت عِطر جانبخش تو اینگونه فزاینده شده ست یا اباالفضل (ع) فروغ و قمر هاشمیان! که سماوات ز انوار تو تابنده شده ست ـ اسوه‌ی مهر و وفایی و علمدار حسین (ع) که شهنشاه شهیدان به تو بالنده شده ست کربلا مسلخ هفتاد و دو دلدار چو گشت دین اسلام ز خون شهدا زنده شده ست مکتب کرب و بلا، مکتب انسان‌سازی ست عشق و ایثار و وفا مکتب سازنده شده ست گفت (ساقی) غزلی پیرو «پروانه» که گفت : «خاک این بادیه از برگ گل آکنده شده ست» ✍ (ساقی) http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
ای جان عالمی به فدای لقای تو از کودکی شدم به‌خدا مبتلای تو هَل مِن مُعین تو بجهان شعله می‌کشید اُف بر دلی که گرم نگشت از ندای تو هرگه که دید روی تو را مصطفی گریست بر انتهای تو ، ز همان ابتدای تو زیرا چو بود، آگه ازین ماجرای شوم می‌سوخت دل برای تو از ماجرای تو کردی چو بر رضای خدا جان فدای حق هستم رضا که جان بدهم در رضای تو ای قبله‌‌‌گاہ و مرکز پرگارِ عاشقی! باشد حریم تو ، چو حریم خدای تو «ای خاک کربلای تو مُهر نماز من» ای سجده‌‌‌گاہ اِنس و مَلَک، کربلای تو آندم که شد به نیزہ سرت، از شرار غم «بیگانه سوخت تا چه رسد آشنای تو» نالد چو نای نی، دل خلقی به سینه‌ها هر دم که یاد می‌شود از نینوای تو خونت اگر به راہ خدا ریخت بر زمین باشد به روز حشر، خدا خون‌بهای تو تنها نه ما ز داغ تو گردیدہ سوگوار زیرا بوَد خدای تو صاحب عزای تو از خونِ توست بیرقِ اسلام استوار باشد در اهتزاز، همیشه لوای تو جان، بی بها شود چو بگردد فدای غیر گیرد ولی بها چو بگردد فدای تو  چون کشتی نجات و چراغ هدایتی بی شک بوَد خدای جهان، ناخدای تو ای نور چشم فاطمه! ما را به روزِ حشر چشم عنایتی‌ست به لطف و عطای تو هرگز امید نیست کسی را که وارهد در روز رستخیز، بدون ولای تو شرح مقام تو ، نبُوَد در توان من... آنجا که عالمی‌ست به مدح و ثنای تو ما عاشق توییم و، تویی عاشق خدا در راہ عاشقی نرسد کس به پای تو تو مست جام باده ی () کوثری ما مستِ جام بادہ ی قالوا بلای تو... ✍ () http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هوای به سر تا پرورانیدم، هوای پادشایی را بهانه کرده‌ام هر شب، سر کویت گدایی را به عشق روی دلجویت، گدایی در سر کویت کند آن که به سر دارد، هوای پادشایی را دلم در حلقه‌ی زلفت، کند مأوا بدان حکمت که بیند خود به چشم جان، صفای مشک سایی را بوَد جان در تنم زندان، چو مرغی در قفس حیران ندارد مرغ پر بسته، به جز فکر رهایی را جدا شد بند بند جان، ز درد فرقت جانان کز آه گرم دل سوزم، سراپا نای و مایی را چو باشد آشنایی‌ها، سرآغاز جدایی ها ندارد این دل خسته، غم بی آشنایی را اگر جود و سخا داری، به مسکینان رسان یاری که چون بود استخوان سالم، چه حاجت مومیایی را به روز فقر و درویشی، اگر بخشی کم و بیشی کنی شرمنده و حیران، ز بذل و جود طایی را به صورت گر مسلمانی، به سیرت عکس سلمانی چو گبر پارسی بنگر، مقام پارسایی را ز داغی بر جبین خود، فریبی اهل دین خود چرا بازیچه چون واعظ، کنی زهد ریایی را؟ خدا را زآن سبب خوانی، که در دریای طوفانی ز نادانی نمی‌دانی، فنون ناخدایی را بوَد در قم، نهان در ظلمت مردم که خواهد پرتوِ خود گم، نخواهد روشنایی را ✍ eitaa.com/shamseqomi