هدایت شده از شمس (ساقی)
"بعثث خاتم الانبیا، حضرت محمد مصطفیٰ (ص) مبارک باد."
#مبعث
در زمانی که بشر با چشم بینا ، کور بود
روزهای آفتابی ، چون شبی دیجور بود
سرنوشت دختران محکوم خاک گور بود
هر کسی بر کشتن نوزاد خود مجبور بود
آفتابی سر زد از مشرق چو اسلام مبین
کرد روشن از شعاعش ظلمت روی زمین
شد پیام آور کسی که بود اهل آسمان
آنکه از مَدّ نگاهش نقش بسته کهکشان
تا کند ابلاغ ، فرمان خداوند جهان...
گفت: من هستم محمد ، خاتم پیغمبران
دین من اسلام و قرآن مبین ، آیین من
هست قرآن برترین و هست کامل دین من
در "حِرا" قرآن حق گردید بر من آشکار
جبرئیل آورد پیغام خدا ، در آن دیار
گفت: "اقرأ یا محمد"! آیهی پروردگار
گفتمش خواندن نمیدانم ؛ بگفتا ای نگار :
"اقرأ باسم ربکَ..." ؛ خواندم به آوای بلند
گشت روشن آیهها بر من بدون چون و چند
"قم فأنذر" گفت بر من آن خدای بیقرین
تا کنم آگاه ، انسان را ، ز قرآن مبین
گرچه گرگِ شرک و کینه از یسار و از یمین
کرده از بغض و عناد و حیله در راهم کمین
از خدا خواهم مرا تا از گزند مشرکان
در مسیر اعتلای دین حق ، دارد امان
کفر و بیداد و تجاوز بود در هر جا عیان
بود ابوسفیان ، بزرگ مکه و بازارگان
برده داری بود عادی در عیان و در نهان
غارت و عصیانگری و ظلم و نخوت توامان
بت پرستی بود مَشی و شیوهی اهل حجاز
کز جهالت ، با بتان بودند در راز و نیاز
تا محمد ، آمد و بتهای سنگی را ، شکست
گفت دست حضرت حق، از همه بالاتر است
رشتهی جهل و خرافات عرب از هم گسست
گفت از حق تا شود مخلوق حق، یکتاپرست
نیست شایان پرستش ، دست ساز آدمی
کِی توان خوانَد بشر، بت را خدای عالمی؟
گرچه قوم مشرکین با کینه و خشم و غضب
دشمنی کردند از آغاز ، با او بی سبب
بود راسخ آن رسول الله اعظم روز و شب
تا دهد پایان به جهل و خودسریهای عرب
پرچم اسلام شد در اهتزاز و پایدار
چون که اسلام است دین کامل پروردگار
برترین مردی که او را مَحرم اسرار بود
هم مرید و همنشین و مونس و غمخوار بود
همچنین در غزوهها بعد از نبی، سالار بود
او علی شیر خدا ، آن حیدر کرار بود
چون علی را دید در معراج با خود مصطفی
گفت غیر از من نداند کیست شاه لا فتی
(ساقی) کوثر علی اَست و شفیع محشر است
همسر زهرا و آرام دل پیغمبر است
بعد احمد ، از تمام انبیا والاتر است
شیعیان را بعد پیغمبر امیر و رهبر است
آنکه در وصفش بگفتا جبرئیل از افتخار
" لا فتی الا علی ، لا سیف الا ذوالفقار "
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
امام_رضا_علیه_السلام
#مناجات
#مبعث
#وداع_کاروان_مدینه
دستم گرفت و مثل پدر تاحرم کشید
گفتم سلام ، دست به روی سرم کشید
با گوشهٔ عباش به چشم ترم کشید
نازِ مرا رئوف تر از مادرم کشید
تلخم ولی شبیه عسل می کند مرا
مثل همیشه زود بغل می کند مرا
آقای مهربان به دلم تا نگاه کرد
گمراه را به سوی حرم سر به راه کرد
آلوده را مسافر این بارگاه کرد
رحمی به حال دربه دری بی پناه کرد
دلشوره های من همگی برطرف شده
حالم شبیه حال گدای نجف شده
افتاده سوی ما نظر مرتضی علی
سلطان مان شده پسر مرتضی علی
کهف الوراست زیر ِ پرِ مرتضی علی
با آبروست کلب در مرتضی علی
سلطان کرم به روی کرم می کند حراج
دیدم شفا گرفتنِ بیمارِ لاعلاج
دلمرده ام مسیح منی ثامن الحجج
بر سینه دست رد نزنی ثامن الحجج
کردی محال را شدنی ثامن الحجج
مثل علی ابالحسنی ثامن الحجج
بیمار آمدم که مداوا کنی مرا
مانند طفل گمشده پیدا کنی مرا
با بندگی به طعم عبادات می رسم
از خاک بوسی ات به سماوات می رسم
با گریه تا به اوج مقامات می رسم
آخر شبی به فیض ملاقات می رسم
دستور داده ای که بدانند عالمین
راهِ رسیدنِ به خدا گریه بر حسین
عیداست ، در مدینه ولی غم بپا کنید
زینب مسافر است برایش دعا کنید
سادات با ادب همگی کوچه واکنید
او را به گریه راهی کرببلا کنید
ام البنین بیا که عقیله مسافر است
در پای ناقه با ادب عباس حاضر است
این کاروان رسید به گودال قتلگاه
زینب به سر زنان وسط اینهمه سپاه
با چادر لگد شده تنها و بی پناه
می کرد سر بریدن آقای خود نگاه
اوپای بوسه ای زگلو تازیانه خورد
تادست زیر آن بدن پاره پاره برد
فریاد زد حسین چرا نا مرتبی
شک دارم ای عزیز ، تو سالار زینبی؟!
از چه هلال هلال چنان ماه ، در شبی
شخم ت زدند با کف هر نعل مرکبی
رنگ تنت عوض شده در زیر آفتاب
همرنگ پیکر تو شده صورت رباب
✍قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹